یک منتقد مطرح کرد:
رسالت فیلم کوتاه داستانگویی است نه بیان حرفهای گل درشت
برای فرار از میزانسن؛ به دیالوگ پناه نبرید
تهران (پانا) -داوود مرادیان، منتقد سینما، نویسنده و مدرس دانشگاه و سینما با نقد و بررسی چهار فیلم کوتاه دهمین جلسه فصل هشتم پاتوق فیلم کوتاه، به نقاط ضعف و قوت آنها پرداخت.
به گزارش روابطعمومی انجمن سینمای جوانان ایران، پاتوق فیلم کوتاه تهران که هر هفته با حضور بیش از ۲۵۰ نفر هنرجو انجمن سینمای جوانان ایران، دانشجویان دانشگاههای هنری و علاقهمندان به سینمای کوتاه در سالن شماره دو پردیس سینمایی بهمن، سازمان سینمایی سوره در میدان انقلاب برگزار میشود تا مخاطبان بعد از تماشای فیلم کوتاه پای نقد و بررسی آنها و گفتگو با فیلمسازان بنشینند.
دهمین جلسه از هشتمین فصل پاتوق فیلم کوتاه تهران، روز گذشته دوشنبه ۸ خرداد ماه ۱۴۰۲، با نمایش فیلمهایکوتاه داستانی فیلمهایکوتاه داستانی «استارلت» به کارگردانی جواد حکمی، «زنی که میخندد» به کارگردانی آرمین اعتمادی، «از اینجا باز شود» به کارگردانی محسن اصدقپور و امیرحسین طالبی و «خرگوشت» به کارگردانی حسام رحمانی، در پردیس سینمایی بهمن تهران برگزار شد.
این جلسه مانند تمام جلسههای پاتوق فیلم کوتاه با اکران و نقد و بررسی چهار فیلم کوتاه همراه بود و پس از نمایش و در ابتدای شروع جلسه نقد و بررسی محمد قاسمی، مجری این جلسه از پاتوق فیلم کوتاه تهران ضمن خوشآمدگویی به حاضران در سالن، داوود مرادیان، مستندساز، منتقد، مدرس و نویسنده کتابهای «لنزبازی» و «دوربین بازی» کارشناس ویژه دهمین جلسه پاتوق فیلم کوتاه تهران را برای حضور روی سن دعوت کرد.
ابتدا با نگاهی مختصر به نقدهایی که در جلسه مطرح شد، به دهمین جلسه پاتوق فیلم کوتاه نگاه میکنیم و در ادامه گزارش به نکات مطرح شده در جلسه، به صورتی مصداقی میپردازیم.
مواجهه داوود مرادیان با فیلمها جلسه دهم پاتوق فیلم کوتاه تهران، نگاهی ساختاری و فنی بود و نقدهایی که به آثار ۵ کارگردان حاضر در سالن وارد میکرد، بیشتر معطوف به فضای تکنیکال آنها مانند نوع طراحی صحنه، نورپردازی، نحوه دکوپاژ، تصویربرداری و خط روایت فیلمنامهها بود.
مرادیان در بین کارگردانها بیشتر از فرم و ساختار زوج کارگردان فیلم کوتاه «از اینجا باز شود»، محسن اصدقپور و امیرحسین طالبی، راضی بود و استفاده درست از نور و رنگ در شکل دهی بُعد و پرسپکتیو و شکلدهی منطق داستانی این فیلم را تمجید کرد و همچنین در نقد فیلم «زنی که میخندد» حضور موضوعات عمیق روانشناسی و حلاجی آن در بازه زمانی ده دقیقهای فیلم کوتاه را الکن کردن انتقال موضوع دانست.
وی نقدی به روایت جواد حکمی کارگردان فیلم کوتاه «استارلت» داشت؛ کارگردانی که هم در کسوت فیلمسازی فعالیت میکند و هم روحانی و استاد حوزه علمیه است. مرادیان فیلم کوتاه حکمی را از جهت رها بودن روایت مورد نقد قرار داد، نقدی که حکمی هم آن را پذیرفت.
در انتهای پاتوق نیز نقد و بررسی فیلم کوتاه «خرگوشت» به کارگردانی حسام رحمانی صورت گرفت؛ داوود مرادیان سینما را محفل اندیشه و انتقال آن دانست و معتقد بود فارغ از هیاهو باید با سینما انتقال اندشه کرد و این اندیشه است که ماندگاری خواهد داشت. وی سبک فیلمسازی رحمانی را قابل قبول دانست و توجه جدی او به «گروتسک» در فیلمسازی اش را قابل تحسین خواند و از او خواست که فارغ از فضای تجربی در سینما، ساخت «کمدی سیاه» را جدی تر بگیرد و این مسیر را ادامه دهد.
در ادامه بخشی از صحبتهای داوود مرادیان را میخوانید.
مرادیان در دهمین فصل هشتم پاتوق فیلم کوتاه تهران درباره سینما بیان کرد: سینما بسیار عمومی و دمدستی است و به این دلیل، افراد توانایی و استعداد این را دارند که در فضایی غیر آکادمیک هم، نظرات و قضاوتهای غیر کارشناسی، سلیقگی و بیپایه خود را بیان کنند؛ برعکس هنر نقاشی، معماری و از این قبیل هنرها که بسیار تخصصی و آکادمیک هستند، در این بین، فیلم کوتاه، کمی متفاوتتر از سینمای بلند و بدنه است و مخاطبهای خاص خودش را دارد و به هیچ وجه هنری دمدستی و بیپایهای نیست.
رنگها به روایت فیلم کمک میکنند
منتقد جلسه دهم فصل هشتم پاتوق فیلم کوتاه تهران درباره فیلم کوتاه «از اینجا باز شود» ساخته محسن اصدقپور و امیرحسین طالبی، بیان کرد: فیلم کوتاه «از اینجا باز شود» یک ویژگی بسیار خوبی دارد که آن تم درست در استفاده از رنگهاست. در سینما عموما فهمی از پالتهای رنگی، رنگهای مکمل، نورپردازی دقیق و عمق بخشیدن با داستان با استفاده از رنگها وجود ندارد؛ اما در این فیلم کوتاه استفاده از این رنگها دقیق استفاده شدهاند و توانشتهاند به روایت فیلم کمک کنند.
وی با اشاره به اینکه، حس خوب سینما توسط فیلم کوتاه زوج کارگردان پاتوق فیلم کوتاه تهران، به او منتقل شد، عنوان کرد: امیدوار هستم شما دو کارگردان جوان که زوج خوبی را شکل دادهاید و توانستهاید در یک فضای خاص خودتان به خلق سینما بپردازید، در ادامه به تولید فیلمهای کوتاه بیشتر و همچنین فیلم بلند خود بپردازید و بیشتر از پیش به کشف، خلق و ابداعات خلاقانه و توجه به سینمای فانتزی اقدام کنید.
مرادیان در ادامه درباره فیلم کوتاه «استارلت» به کارگردانی جواد حکمی گفت: دستمایه فیلم کوتاه «استارلت» یک مساله فقهی بود؛ موضوعات فقهی یک امر شرع است که حق و ناحق را بررسی میکند و بحث توحیدی نیست. فیلم کوتاه جواد حکمی قصد دارد که با نگاه به یک مساله فقهی فیلم خود را بسازد، اما با پایانبندی یلهای که در انتهای کار میبینیم، من معتقدم که این فیلم به شدت غربزده است. ما در فیلمنامه پایان یله نداریم، ما در سینما پایان رها نداریم، بلکه ما در سینما پایانباز که منتج به استنتاج در ناخودآگاه مخاطب میشود داریم؛ «استارلت» پایانش یله است و به نظر من برآمده از یک نگاه روشنفکرانه ایران معاصر است.
ی تصریح کرد: قاعدهای که در فیلم کوتاه با نوشته و دیالوگ، داستان را منتقل کنیم، بسیار اشتباه است، نمیتوان برای فرار از میزانسن و به دیالوگ و نوشتهها پناه برد.
دوربین اگر بلاتکلیف باشد، مخاطب بلاتکلیف میشود
نویسنده کتاب «لنزبازی» درباره فیلم کوتاه «زنی که میخندد» ساخته آرمین اعتمادی مطرح کرد: فیلم کوتاه «زنی که میخندد» ابتدا با نماهای جان فوردی مخاطب را همراه میکند و در یک فضای تبدیل شونده، ساختار فرمی و جایگاه دوربین را به POV تغییر میدهد تا خط روایت داستان را هم دستخوش تغییر کند و مخاطب با یک فضای ذهنی در روایت فیلمنامه مواجهه شود؛ به نوعی زبان روایت از نگاه دانای کل به روایت اول شخص تغییر میکند و مخاطب میتواند در این فضا قضاوت کند. این روند در ادامه باز هم تغییر میکند و این پرشهای دوربین در نوع روایت، نوع روایت داستان و برداشت و تکلیف مخاطب را هم تغییر میدهد و با جرات میگویم که این بلاتکلیفی، ذهن و نگاه مخاطب را هم بلا تکلیف میکند.
وی تصریح کرد: مشکل عمده فیلمسازهای ایرانی این است که کارگردانهای فیلم کوتاه میخواهند، یک مساله و مشکل اجتماعی، روانشناسی و فلسفی را بین ده تا ۲۰ دقیقه بیان کنند که در نتیجه از بیان آن عاجز میشوند؛ من به عنوان مدرس سینما میگویم که فیلمساز نباید در فیلم کوتاه گل درشت حرف بزند، باید داستان خود را روایت کند، اصلا تنها رسالت فیلم کوتاه، داستانگویی است نه کنشگری اجتماعی، سیاسی، فلسفی روانشناسی. هیچکاک در این باره میگوید: «بزرگی هر چیزی در قاب، به اندازه اهمیت همان چیز و در همان لحظه در نسبت به داستان است.» پس اگر فیلمسازی قصد دارد کنشگری هم داشته باشد، باید در نسبت با داستان خود و البته در حاشیه آن را بیان کند.
کارگردان «خرگوشت» به تولید فیلمهای «گروتسک» ادامه دهد
مرادیان درباره فیلم کوتاه «خرگوشت» توضیح داد: زمانی که این فیلم کوتاه را دیدم، اول به این مساله فکر میکردم که چرا میزانسن در تئاتر طراحی شده است. دوستان توجه کنید که هر چیزی که قشنگ است، نمای خوبی دارد، نباید در قابهای شما حضور داشته باشد، زیباییهای بیمنطق در خط روایت داستان، کارگردانی، دکوپاژ و تدوین نهایی شما را دچار مشکل خواهد و شما نمیتوانید در نسخه نهایی با یک اثر متدوام مواجه باشیم. اگر در یک فیلم رنگ و نوری غالبی استفاده میشود، باید این نور و رنگ در فیلم موتیف شود و دلیل هم داشته باشد.
وی در پایان توضیح داد: «خرگوشت» یک فیلم خوب فانتزی است، بستر و نگاه کارگردان در فضای فیلم فانتزی باید معطوف به سواد بصری باشد و پیشنهاد من به کارگردان «خرگوشت» با توجه به نوع نگاهی که در این اثر داشته است، این است که سواد بصری خود را افزایش دهد، به سینمای فانتزی، کمدی سیاه و «گروتسک» بیشتر توجه کند. هر چهار فیلم کوتاه این جلسه جسورانه ساخته شده بودند ولی «خرگوشت» فارغ از فیلمنامه جسورانه خود، فرم جسورانهای داشته است.
فصل هشتم پاتوق فیلم کوتاه با همکاری موسسه فرهنگی، تبلیغاتی بهمن سبز- پخش رویش، دوشنبه هر هفته، به غیر از تعطیلات رسمی، ساعت ۱۵ تا ۱۷:۳۰ با نمایش آثار کوتاه و جلسه نقد و بررسی همراه مخاطبان فیلم کوتاه در پردیس سینمایی بهمن است.
ارسال دیدگاه