نامی که سالار عقیلی بر روی پیک شادی گذاشته بود
سالار عقیلی با حضور در برنامه نوروزی احوال پرسی درباره حادثه تصادفی که با یک موتورسوار داشت و علاقه به بازیگری در نقش خودش گفت.
پنجمین برنامه «احوالپرسی» شب گذشته با حضور سالار عقیلی به روی آنتن رفت. در این برنامه، سالار عقیلی هم بعنوان مهمان برنامه حضور داشت و هم در بخش اجرای ترانه توسط خوانندگان، دو ترانه «خوشهچین» و «ایران» را اجرا کرد و ندا غفاری بعنوان مجری برنامه، گفتگویی صمیمانه با وی انجام داد.
وی بعنوان اولین سؤال از سالار عقیلی در مورد ضرر و ضربهای که در ایام کرونا به مشاغلی همچون کنسرت خوانندگان خورد، پرسید و ایشان گفت: کار ما به گونهای است که با مردم سر و کار داریم و وقتی بحرانی در جایی بوجود میآید اولین ضررش به فرهنگ و هنر و قشر فرهنگی و هنری کشور میرسد. این دو سال و اندی بخاطر کرونا کمتر با مردم روبرو شدم و هنرمند، بدون مخاطب، هنرمند نیست چون مردم وقتی به ما بها دهند، انگیزه بهتر به ما داده میشود. البته کنسرتهایی بصورت آنلاین برگزار شد که آخرین کنسرت آنلاین من اسفند سال گذشته بود ولی با توجه به کرونا فقط اجازه فروش سی درصد از بلیطها را داشتیم و این هم مشکل دیگری بود چون تعداد کم نفرات در کنسرت باعث میشود انگیزه خواننده و کلاً کارهای هنری کمتر شود. وی اظهار امیدواری کرد که سال جدید این محدودیتها بجای سی درصد، لااقل به هشتاد، نود درصد برسد.
خواننده موسیقی سنتی کشورمان در پاسخ به سؤال مجری پیرامون کدام سنت نوروزی را بیشتر دوست دارند، گفت: من سنت دید و بازدید را خیلی دوست دارم و از کودکی هم این سنت برایم جذاب بود؛ چون تمام علاقهام این بود که در ایام نوروز، لباسهای نو خود را بپوشم و همراه خانوادهام برای دید و بازدید به دیدن بزرگترها بروم. البته برخی اقوام نزدیک، عیدیهای خوبی میدادند که خیلی خوب بود. الان هم خودم جزو کسانی هستم که عیدی میدهم. همچنین خاطرنشان کرد: از اجزای سفره هفتسین، «سیب» را دوست دارم.
خواننده قطعه «باران بهاری» در پاسخ به سؤال ندا غفاری درخصوص اولین شخصی که بعد سال تحویل به او زنگ میزند، گفت: تا قبل از اینکه پدرم به رحمت خدا برود، هرسال اولین نفری که سال نو را به او تبریک میگفتم، پدرم بود ولی الان دوسال است که اینچنین نیست. مجری برنامه ضمن آرزوی غفران الهی و آمرزیده شدن پدر این خواننده خوش صدای کشورمان، آرزوی صحت و سلامتی برای مادرشان کرد.
خواننده قطعه «پرچم» در پاسخ به مجری برنامه پیرامون رضایت پدرشان در مورد شغل فعلیشان گفت: پدرم حقوق خوانده بود و وکیل دادگستری بود و اوایل دوست داشت در رشته خودش، مهندسی و یا پزشکی درس بخوانم، ولی وقتی که دید در کارم موفق شدهام، راضی شد. البته ایشان راضی بودند و گاهی فامیل، با حرفهایشان باعث فشار روحی میشدند. من فارغ التحصیل هنرستان موسیقی بودم و در دانشگاه هم رشته بازیگری تئاتر خواندهام ولی کلاً دوست ندارم بازی کنم چون فکر میکنم ممکن است بازیگریام به خوانندگیام لطمه بزند. البته فیلمی به من پیشنهاد شد که در نقش خودم یعنی سالار عقیلی بازی کنم که قبول کردم و الان هم اگر کارگردانی باشد که بخواهد در مورد زندگی سالار عقیلی (یعنی خودم)، فیلمی بسازد دوست دارم نقش خودم را بازی کنم.
نظر عقیلی در مورد آینده فرزندش ماهور و تصویری که از آن دارد، گفت: من به فرزندم در مورد شغل آیندهاش سختگیری نمیکنم چون او زرنگ و باهوش است و همین الان هم شاگرد اول مدرسهشان است؛ ماهور دوست دارد در آینده دندانپزشک شود. به نظرم بچههای این نسل خیلی باهوشتر از نسل ما هستند و خودشان میدانند چه کاری به صلاحشان است؛ من هم بعنوان پدرش، حمایتش میکنم و دوست دارم به آنچه دلش میخواهد، برسد.
وی در پاسخ به سؤال ندا غفاری پیرامون احساس رضایت از شغلش، گفت: من شغلم را دوست دارم چون در ارتباط با مردم است. من عاشق مردم هستم و هرکجا مردم باشند، به آنها احترام میگذارم. اگر باز هم قرار باشد به این دنیا بیایم یا خوانندگی را انتخاب میکنم یا شغلی که در راستای خدمت به مردم باشد.
خواننده موسیقی سنتی کشورمان خاطرنشان کرد: من قبل از ورود به هنرستان موسیقی، در زمینه پاپ کار میکردم ولی در هنرستان با اساتیدی آشنا شدم که راه را به من نشان دادند و به مسیری هدایتم کردند که باید میرفتم. در آنجا با سازهای اصیل ایرانی آشنا شدم و طرز تفکرم نسبت به موسیقی تغییر کرد و در راه موسیقی سنتی گام برداشتم.
ندا غفاری واکنش آقای عقیلی در برابر شاعر جوان گمنامی که برای اجرای کارش، نزد ایشان میرود را جویا شد که ایشان گفت: برای من سن و سال مطرح نیست؛ کار، مهم است. چه بسا بچهای ده ساله، شعری بگوید که فرد چهل سالهای نتواند. من طرفدار سیستمی هستم که حمایتگر افراد مستعد است. بعنوان مثال جوانی حدوداً ۲۷-۲۸ساله نزد من آمده بودند و آهنگسازی کرده بودند. برای من کار ایشان جالب بود در نتیجه بر روی همان کار خواندم و اتفاقاً آن کار منتشر شد.
وی در پاسخ به سؤال مجری پیرامون تقاضای مردم از ایشان برای خوانندگی، گفت: اگر جایی باشم که امکان اجرا داشته باشم، حتماً برای مردم میخوانم ولی دو خاطره دارم که برایم جالب نیست. اول اینکه روزی در اتوبان بودم و ماشین کنار دستی ماشین من، درخواست کردند با هم عکس بگیریم و در ماشین را باز کردند. متأسفانه در همان زمان، یک سرنشین موتوری به درب ماشین خورد و خدا رو شکر که اتفاق بدتری نیفتاد. دومین خاطره من مربوط به موتورسواری است که از دیدن من ذوق زده شد و هنگام موتورسواری، حواسش سمت من بود که ناگهان به دیواری برخورد کرد. خواهش من از همه مردم عزیزم این است که وقتی افراد مورد علاقهشان را میبینند، لطفاً مراقب باشند تا برایشان اتفاقهای اینچنینی نیفتد.
این خواننده کشورمان در پاسخ به سؤال مجری پیرامون مادرشان، گفت: من از همینجا دستان مادرم و تمام مادرانی که برای آیندهسازان کشورمان زحمت میکشند را میبوسم. در این دنیا هیچ چیزی جای پدر و مادر را نمیگیرد مخصوصاً جای مادر را و من با داشتن مشغلههای زیادم، وظیفهام میدانم که جویای حال مادرم باشم و اتفاقاً پریروز با مادرم تماس تلفنی داشتم.
خواننده قطعه «دلبسته شدم» گفت: در سال جدید بهترین دعایم برای مردم کشورم، دعای سلامتی است و امیدوارم هیچکس بیمار نباشد و اگر شد، خداوند شفای عاجل عنایت کند و اگر مادری از بیماری فرزندش رنج میبرد، انشاءالله آن بیماری هرچه زودتر به سلامتی منجر شود.
در بخش پایانی برنامه، به مهمانان تصاویری نشان داده میشود تا نظرشان را اعلام کنند که برای سالار عقیلی تصاویر «پیک شادی»، «فرزندش ماهور» و «عکس دو نفر پدر پسری با ماسک» به نمایش درآمد.
سالار عقیلی در مورد «پیک شادی» گفت: من نام این پیک را پیک ناراحتی گذاشته بودم و همیشه به سختی آن را تکمیل میکردم ولی پسرم همان دو سه روز اول، تکالیفش را انجام میدهد. در مورد تصویر «ماهور» گفت: این تصویر آقا ماهور پسرم است که در جشنواره موسیقی استاد همایون خرم، جایزه تندیس همایون خرم را برای نواختن ساز ویولون یا تنبک دریافت کرده بود و عکس پایانی مربوط به تصویر «دو نفره پدر و پسری در ایام کرونا با ماسک» بود که گفت: این عکس مربوط به اواسط شیوع بیماری کرونا بود. من به پسرم گفتم این عکس را میگیرم که آیندگان بدانند دوره زندگی مردم روزگار ما به دو قسمت تقسیم شده بود: دوره قبل کرونا و دوره بعد کرونا.
ارسال دیدگاه