آسیبشناسی سینمای کودک (۱۲)
کودکان را با رویا آشتی دهیم
تهران (پانا) - کارگردان فیلم «لیپار» معتقد است ارگانهایی که باید به فیلمسازی در حوزه کودک و نوجوان بها دهند فعالیت شان کمرنگ شده است و همین باعث شده تا فیلمسازهای مطرح در این حوزه کم کار شوند. نتیجه این اتفاق تکراری شدن موضوعات فیلمسازی در حوزه کودک و ریزش مخاطب است و اما همچنان میتوان به احیای سینمای کودک امید داشت.
اعظم پویان - «حسین ریگی» کارگردان فیلم لیپار در گفتوگو با پانا درباره ریسک بالای سرمایهگذاری بر روی فیلم کودک گفت: «سرمایهگذاری در سینمای کودک از مواردی است که ریسک را کاملاً بالا میبرد، مخصوصاً در سینمای ایران که متأثر از شرایط اقتصادی مردم در سبد خانوارشان نسبت به گذشته کمتر به کالاهای فرهنگی مانند سینما توجه میکنند. همین باعث شده اگر مردم فیلمی هم برای تماشا انتخاب میکنند عمومیتر باشد تا پدر و مادر و فرزند در کنار هم بتوانند تماشا کنند. سراغ سریالهای پلتفرمها میروند و یا فیلم سینمایی که فراگیرتر باشد نه صرفاً فیلمهایی که مخاطب کودک داشته باشد و همین باعث شده ما قشر کودک و نوجوان جامعه را فراموش کنیم.»
کودک ما باید با رویا آشتی کند
ریگی افزود: «کودکان ما باید با رویا آشتی کنند و در دورانی که نیاز دارند خلاق باشند، توجه بیشتری کنیم. متأسفانه چنین نشده و این است که سرمایهگذار به سراغ فیلم کودک نمیرود چون معتقد است سرمایهاش برنمیگردد و گمانش این است که سرمایهگذاری در موضوعات اجتماعی و سیاسی مخاطب بهتری دارد.»
کارگردان فیلم لیپار با اشاره به اینکه کسانیکه همچنان فیلم کودک میسازند واقعاً دغدغه کودک و نوجوان را دارند، افزود: «فیلمسازان فعلی حوزه کودک و نوجوان تمام دغدغهشان این است که با حضورشان اتفاق بهتری برای کودکان و نوجوانان این سرزمین رقم بخورد.»
دهه ۶۰ متن جامعه جوان بود و فیلم کودک دوران طلاییاش را داشت
وی درباره دوران طلایی فیلم کودک در دهه ۶۰ گفت: «دهههای اخیر مانند دهه ۹۰ فضای سیاسی و اجتماعی نسبت به دهه ۶۰ بازتر شده است و درنتیجه فیلمساز بیشتر میتواند وارد عرصه سیاسی و اجتماعی شود، برخلاف آنچه در دهه ۶۰ وجود داشت. به همین دلیل از دوران طلایی فیلم کودک در دهه ۶۰ دور شدهایم. در آن زمان متن جوانتری داشتیم و بالاترین آمار نوجوانی را در همان دهه داشتیم. همه این عوامل باعث میشد خیلی از ارگانها به سراغ فیلم کودک و نوجوان بروند و حتی با هزینه شخصی برای کودک فیلم بسازند ولی اکنون همهچیز تغییر کرده است.»
نهادهای متولی کمتر به فیلم کودک توجه دارند و این زنگ خطر است
وی افزود: «با توجه به اینکه اکنون فیلمهای سیاسی و اجتماعی بهتر فضا دارند و البته موضوعات بهروزتری هم دارند که بیشتر مورد استقبال مخاطب است پس فیلمساز در همین ژانرها به فیلمسازی میپردازد. اکنون حتی ارگانهایی که قرار بوده در حوزه کودک و نوجوان سرمایهگذاری کنند بهجز فارابی و کانون پرورش فکری کودک و نوجوان مابقی ارگانها به سمت فیلمهایی میروند که بیشتر فروش داشته باشند. البته همین ارگانها هم نسبت به گذشته کمتر به فیلم کودک میپردازند ولی حداقل فیلم کودک میسازند. بههرحال این خطری است که اکنون فیلم کودک و نوجوان را تهدید میکند.»
ریگی اظهار کرد: «من حتی در مستندهایم دغدغه حوزه کودک را داشتهام. اولین فیلم کوتاهم با عنوان «تصمیم» در سال۷۶ درباره یک دختربچه دبستانی بود یا مستندی با عنوان «فصل بادهای گرم» که در چند سال گذشته جوایز متعددی گرفت، راجع به کودکان بازمانده از تحصیل است. درواقع دغدغهام کودکان هستند حالا شاید شرایط بهجایی برود که من همفکر کنم اگر به سمت فیلم اجتماعی بروم بهتر دیده شوم.»
سینمای کودک را میتوان احیا کرد
ریگی درباره چگونگی احیای سینمای کودک و نوجوان گفت: «از وزیر ارشاد و معاونت سینمایی گرفته تا کانون پرورش فکری و سازمان فارابی و حتی آموزشوپرورش باید توجه ویژه به فیلمهای حوزه کودک و نوجوان داشته باشند. من وقتی تصمیم گرفتم بهعنوان یک بومی اولین فیلم خودم را در مورد سیستان و بلوچستان بسازم، سوژههای مختلفی داشتم اما انتخابم حوزه کودک بود. طرحم را با مجموعههای استانداری، ارشاد، فارابی و سازمان منطقه آزاد چابهار مطرح کردم، همگی استقبال کردند زیرا حس کردند برای این استان کودک و نوجوان مهم است و درنهایت خروجیاش فیلم «لیپار» شد. وقتی وارد عرصه سینمایی میشویم که ریسکش بالاست طبیعی است که دولتیها میتوانند به سرمایهگذارها کمک کند تا وارد این عرصه شوند و این کمکم میتواند فضای خوبی را ایجاد کند و قطعاً بازخورد خوبی هم از سوی خانوادهها گرفته میشود.»
آموزشوپرورش و خانوادهها به کودکان فضای کار خلاقانه بدهند
حسین ریگی درباره تأثیرگذاری آموزشوپرورش بر فیلمسازی در حوزه کودک و نوجوان عنوان کرد: «زمانی کانون جایگاه مهمی داشت. خود ما که در سیستان و بلوچستان درس میخواندیم همه فضایمان به این سمت بود که کار تئاتر میکردیم، گروه سرود بودیم و یا یک کار هنری خلق میکردیم. بلافاصله بعد از مدرسه به همین مراکز کانون میرفتیم و فعال بودیم، اما اکنون این اتفاق کمتر شده است؛ یعنی جامعه مدرک گرا شده و همه میخواهند فرزندانشان دکتر و مهندس شوند. اگر فرزندشان بخواهد فیلمساز شود و یا بازیگر و عروسک ساز شود، با نگاه تمسخر به او نگاه میکنند. پس آموزشوپرورش میتواند نقش مهمی داشته باشد و فرهنگسازی کند تا پایهریزی برای ده سال بعد داشته باشد. متأسفانه در شرایط کنونی آموزشوپرورش قصه را جدی نگرفته و به سراغ ریاضی و تجربی و غیره رفته است. مهمتر از آن خانوادهها که بیشتر تأثیرگذارند هم به فرزندانشان فضای زیادی نمیدهند.»
حسین ریگی در پایان درباره زمان اکران فیلم لیپار بعد از حضورش در جشنواره فیلم کودک و نوجوان گفت: «ما به دنبال اکران فیلم لیپار هستیم اما با این شرایط کرونا و فیلمهای مانده در اکران شرایط سخت شده است. مدیرعامل خانه فیلم، تهیهکننده لیپار است و شاید این فضا را بهتر بتواند ایجاد کند تا فیلمهایی مثل لیپار یا فیلمهای کودک و نوجوان بهتر اکران شوند و دیده شوند.»
مروری بر دغدغههای فیلمسازان حوزه کودک
«نادره ترکمانی» فیلمساز دغدغهمند حوزه فیلم کودک و نوجوان معتقد است، نهادهای متولی حوزه کودک بودجه دارند اما تکلیفشان با خودشان مشخص نیست و ناهماهنگی میان نهادهای متولی باعث افول سینمای کودک در ایران شده است.
«غلامرضا رمضانی» کارگردان و فیلمنامهنویس حوزه کودک و نوجوان نیز معتقد است سیاستگذارهایی که در امور صنفی هستند، باید فیلمهایی از همه گونههای اجتماعی و پلیسی و جنگی و همچنین ژانر کودک و نوجوان داشته باشند و منتظر فروش میلیاردی در حوزه کودک و نوجوان نباشند.
«رهبر قنبری» کارگردان و تهیهکننده، سینمای کودک در ایران را مرده خطاب کرد و عنوان کرد که چطور سالنهای سینمایی که مخصوص پخش فیلمهای کودک هستند این روزها به فکر پخش فیلمهای تجاری هستند و از مسئولین درخواست کرد که ۱۲ سالن سینمایی فیلمهای کودک را بازگردانند.
«اسماعیل براری» کارگردان و تهیهکننده سینمای ایران از حال بد فیلمسازی در حوزه کودک، علیرغم مشخص بودن راهکارهای حل مشکلات آن سخن گفت و عنوان کرد که چرخه سینمای کودک متوقفشده است و تنها از لاشه آن پرچمی ساختهشده تا از آن شیر نفت کذایی بودجهای گرفته شود.
«مسعود کرامتی» عضو سابق شورای سیاستگذاری و راهبری سینمای کودک و نوجوان معتقد است سینمای کودک مرده و فقط استخوانهایش مانده است و این موضوع فقط برای همین مصاحبههایی است که گاهگاهی انجام میشود. در نهایت شوراهایی که گاهگاهی تشکیل میشود و دورهم گپی میزنند و چایی میخورند.
«مجید مجیدی» از فیلمسازان مطرحی است که در تمامی آثارش دغدغه مسائل کودکان و نوجوانان را دارد. مجیدی درباره افول سینمای کودک و نبود انگیزه فیلمسازان برای فعالیت در ژانر کودک از نبود نهادهای حامی سخن گفت و عنوان کرد که این نهاد متولی چون کار فرهنگی انجام میدهد قاعدتاً نباید چشمداشتی به بازگشت سرمایهاش داشته باشد.
«رضا فیاضی» که از قدیمیهای حوزه فیلم کودک و نوجوان است عنوان میکند که چطور سینمای کودک بدون حامی مانده است و در حال مردن است. وی معتقد است وقتی نه زمان پخش مناسب به فیلم کودک میدهند و نه هیچ حمایت دیگری میشود طبیعی است که تهیهکنندهها از فعالیت در حوزه کودک دلزده شوند.
«علی قوی تن» کارگردان و تهیهکننده سینمای ایران از خرید ارزان قیمت فیلمهای ساخته شده در ژانر کودک توسط صداوسیما شکایت دارد و علت اصلی کاهش آثار تولیدی حوزه کودک را در نبود حمایت کافی در هنگام پخش این آثار برای رسیدن به مخاطب اصلیاش بیان میکند.
«حمیدرضا قطبی» از نبود برنامه ریزی جامع برای حمایت فیلم کودک از مرحله ساخت تا اکران شکایت دارد و عنوان میکند که خانواده حتی خبر ندارند که چه فیلمی برای کودک و نوجوان اکران میشود. وی معتقد است نهادهایی مانند آموزشوپرورش وقتی فیلم مورد تأییدشان در جشنواره رشد رتبه میآورد باید برای رساندن آن به دانشآموز حمایت کنند.
«اشکان رهگذر» عدم بازگشت سرمایه در سینمای کودک را حضور مافیای اکران و بیتوجهی به زمان درست اکران فیلم کودک عنوان کرد و در وجه دیگر نگاه دهه شصتی فیلمسازان کودک و بهروز نشدن با ذائقه کودکان را آفت دیگر سینمای کودک بیان کرد.
«حامد جعفری» معتقد است اگر نظام تولید و عرضه در حوزه فیلم کودک بهدرستی تنظیم و مدیریت شود قطعاً تقاضای جدی موجود را میتواند تا حد خوبی پوشش دهد و اگر برای این حوزه چارهای اندیشیده نشود و برای کودکان فیلمی نداشته باشیم، بچهها مجبورند که به تماشای آثار خارجی بنشینند.
ارسال دیدگاه