زخم کهنه ثبت کانون کارگردانان سینمای ایران سرباز میکند
ابراهیم مختاری: نقض حقوق چندجانبه اعضای کانون توسط همکاران خودی انجامشده است
ابوالحسن داوودی: حرمت امامزاده را متولیاش نگه میدارد
تهران (پانا) - ماجرای روند ثبت قانونی کانون کارگردانان در وزارت کار بهعنوان یک "تشکل از پیش موجود" نتیجهاش این میشود که این کانون تبدیل میشود به «انجمن کارفرمایی» که هنوز مشخص نیست در کجا بیتوته کرده است و قرار است چه خدمتی به سینمای ایران داشته باشد.
همین مسئله موضوع روایت یکی از اعضای سابق هیئتمدیره خانه سینما شده است تا این زخم کهنه را باز کند، اما ابوالحسن داوودی به او میتازد و میگوید حرمت امامزاده را متولیاش باید نگه دارد. «کانون کارگردانان سینمای ایران» از ابتدای شکلگیریاش در بیش از سه دهه قبل با این عنوان نامیده شده و برای همه اعضایش همواره خواهد ماند، مهم نیست که فلان کارمند وزارت کار یا حتی وزارت ارشاد و هر جای دیگر براساس همه دستورالعملهای خشک و رسمی ابلاغشده، چه چیزهایی را فعلاً قانونی یا غیرقانونی میدانند.
«ابراهیم مختاری» یکی از اعضای سابق هیأت مدیره خانه سینماست که این روزها به روند قانونی شدن یکی از مهمترین صنفهای خانه سینما یعنی کانون کارگردانان نقدهایی را مطرح کرده و نسبت به عملکرد کسانی که در این مسیر نقش و مسئولیت داشتند، نکاتی را مطرح کرده است.
مختاری در یادداشتی که در رسانه ها منتشر کرده است به بررسی وضعیت تشکل پرسابقه «کانون کارگردانان سینمای ایران» و برملا شدن فریب حقوقی پنهان در ثبت قانونی کانون کارگردانان در وزارت کار می پردازد و عنوان می کند که چطور کانون که یک "تشکل از پیش موجود" است مجدد در وزارت کار ثبت می شود.
ثبت کانون به عنوان انجمن "کارگری" در وزارت کار آری یا نه؟
مختاری نوشت: «تاریخ کانونکارگردانان را میتوان به دو دوره تقسیم کرد: کانون پیش از رفتن بهسوی وزارتکار و کانون پس از آن. کانون مانند همهی تشکلهای سینمایی از سال ۹۵ - ۱۳۹۴ برای ثبت در وزارتکار زیر فشار خانهسینما بود. فشار خانه سینما باعث شد در همهی تشکلها، از اعضای ساده تا رییس و اعضای هیات مدیره، با این موضوع به صورتهای متفاوتی درگیر شوند. کانونکارگردانان سرانجام در پنجم آذر ۱۳۹۷ این موضوع را در مجمععمومی خود به رای گذاشت. "دستور مجمع عمومی" یاد شده خواستار پاسخ به این پرسش بود: ثبت کانون به عنوان انجمن "کارگری" در وزارت کار آری یا نه؟ شورای مرکزی کانون، دستور جلسه مجمع را طوری تنظیم کرده بود تا این توهم را ایجاد کند که وزارت کار می تواند "کانون کارگردانان" را "ثبت" کند. اما بحث در باره این موضوع، در مجمع روشن کرد که وزارت کار، انجمن های صنفی تازه ای را، که مطابق با شرایط وزارت کار "تاسیس" شوند، ثبت می کند و نه کانون را که یک "تشکل از پیش موجود" است. و نکته دیگر، به فرض آنکه "انجمن کارگری" توسط گروهی از کارگردانان کانون، در وزارت کار تاسیس شود، تاسیس این انجمن به معنای از میان رفتن "کانون
کارگردانان" نیست، و "کانون کارگردانان سینمای ایران" موجودیت خود را دارد. آشکار شدن این موضوع در جمع اعضا اتفاق بسیار مهمی بود. چون یک جریانی در تشکل های سینمایی مدام می کوشید وانمود کند، تاسیس یک تشکل کارگری توسط اعضای یک "انجمن ازپیش موجود"، در وزارت کار، به معنای تبدیل آن انجمن (از پیش موجود)، به تشکل کارگری است. بازشدن این موضوع، فریب حقوقی پنهان در جمله "ثبت قانونی کانون کارگردانان در وزارت کار" را برملا کرد.»
وی ادامه داد: «وکیل خانه سینما (آقای خندان ) هم که در جایگاه اداره جلسه نشسته بود، تصریح کرد، ثبت یک "انجمن کارگری" در وزارت کار، به بود و نبود (تشکل) "کانون کارگردانان سینمای ایران" ربطی ندارد، و کانون کارگردانان سرجای خودش هست. رییس هیات مدیره وقت خانه سینما(آقای همایون اسعدیان) که در همان جایگاه نشسته بود اما این نکته را به اطلاع مجمع رساند که "کانونکارگردانان.." اگر تشکل کارگری ثبت نکند، نماینده آن نمی تواند در انتخابات هیات مدیره این دوره خانهسینما نامزد شود. و سپس این تذکر را داد که با آمدن "انجمن کارگری کارگردانان " به خانه سینما، "کانون کارگردانان سینمای ایران" دیگر نمی تواند در خانه سینما باشد، و باید از خانه سینما بیرون برود. بدین ترتیب این دو تذکر هم، موجودیت "کانونکارگردانانسینمایایران" را جدا از تاسیس هر انجمنی، توسط اعضای همین کانون، گواهی کردند. اساسنامه کانون و همه ی این استدلال ها می گفت مجمع کانون نمی تواند از اعضای خود بخواهد یا نخواهد بیرون از کانون تشکلی را تاسیس کنند یا نکنند و رای مجمع در این باره از نظر حقوقی به کلی بی پایه و اساس بود. اما مجمع به این رای گیری کشیده شد و
تاسیس "انجمن کارگری آری یا نه؟؟ سی و چهار( ۳۴ ) رای موافق آورد و سی ویک (۳۱ ) رای هم با ثبت انجمن کارگری مخالفت کرد. بدین ترتیب اکثریت مجمع به تاسیس "انجمن صنفی کارگری" در وزارت کار رای داد. و سپس کانون در سکوت فرو رفت. تا آنکه در۲۱ تیر ۱۳۹۹در کانال واتس اپ کانون کارگردانان خبر تاسیس "انجمن صنفی کارفرمایی" منتشر شد. تاسیس انجمن کارفرمایی موضوعی کاملا غیرمترقبه بود. از این گذشته در این خبر نامی از اعضای اصلی هییت مدیره انجمن کارفرمایی نبود و تنها از انتخاب دو عضو اصلی و علی البدل هیات مدیره و بازرس نام برده شده بود. خبر را هم هیات مدیرهصنفیکارفرمایی نداده بود. پای خبر، عنوان شورایمرکزیکانونکارگردانان بود.»
با تعجب دیدم زیر لوگوی کارت عضویتم نوشته "انجمن کارفرمایی"
ابراهیم مختاری با اشاره به تغییر لوگوی کارت عضویت این کانون و اعتراضش به این مسئله نوشت: «مدتی پس از این خبر من وقتی آخرین بار حق عضویت سالانه کانون را پرداختم، با تعجب دیدم زیر لوگوی کارت عضویتم نوشته "انجمن کارفرمایی". وقتی از شورای کانون با اعتراض پرسیدم من عضو انجمن کارفرمایی نیستم، معنی این کار چیست؟ به جای پاسخ به سرعت کارت را از من گرفتند و کارت "کانون کارگردانان سینمای ایران" را برایم صادر کردند. چون اعتبار آن به پایان رسید و خبری از تمدید کارت نشد بار دیگر به رئیس شورای مرکزی و بازرس نامه و نوشتم و خواستارجواب شدم. جوابم سکوت توامان این دو بود. روشن نبود پشت درهای بسته کانون چه می گذرد.»
وی ادامه داد: «تا دهم مرداد ۱۳۹۹ که سه عضو شورای مرکزی کانون دراعتراض به آنچه در شورایمرکزی می گذرد نامه سرگشاده ای منتشر کردند که به اختصار این بود: ۱- شورای مرکزی کانون- دور از چشم اعضا و به صورتی پنهانی - با بیست و دو نفر ( که یازده نفر آن خود اعضای شورای مرکزی بودند) یک انجمن صنفی "کارفرمایی" را در وزارت کار به ثبت رسانده است. ۲- سه معترض شورا خواسته بودند مجمع موسس کارفرمایی از طریق کانال کانون به اعضا اطلاع رسانی شود. اکثریتشورایمرکزی مخالفت کردند و اجازه ندادند..آنها(حتی )اساسنامه انجمن کارفرمایی را هم پنهان می کنند. ۳- سه عضو معترض تاکید کردند که: "اعتراض ما به این رویه های غیرقانونی مربوط به همین یکی دو روز نیست..(بلکه) بحث های طولانی که بی پاسخ مانده ". ما "به هیچ عنوان علاقه نداشتیم مباحث صنفی مان در عرصه عمومی مطرح شود اما از آنجا که بازرس محترم به وظایف خود عمل ننموده و رئیس(شورای مرکزی کانون هم) پاسخگو نیست، اعتراض مان را علنی کردیم." امضا: پوران درخشنده. خسرومعصومی. رضا درمیشیان.»
مختاری بااشاره به اینکه سه عضو معترض با انتشار این بیانیه از شورای مرکزی کانون بیرون رفتند،نوشت: « چون دو عضو دیگر هم پیش تر شورا را ترک کرده بودند اعضای باقی مانده شورا (که دارای نه عضو اصلی و دوعضو علی البدل است)، شش نفره شدند و خود را "اکثریت شورا" نامیدند. اکثریت شورا به سرعت به بیانیه سه عضو معترض پاسخ دادند اما تنها به دو نکته اشاره کردند. نکته یکم این بود که: اعضای محترم کانون کارگردانان .. در آخرین مجمع عمومی خود ماموریتی را به شورای مرکزی محول کرد و آن ثبت قانونی کانون در وزارت کار بود..و این مهم در حال انجام و پیشرفت است.". آن ها در این پاسخ اما به جزییات آن ماموریت هیچ اشاره نکردند. آنها به صورتی سربسته با این جمله سعی کرده بودند تاسیس انجمن کارفرمایی خود را به خواست مجمع عمومی یادشده نسبت دهند. در حالی که حتی آن رای گیری باطل هم به تاسیس یک انجمن کارگری رای داده بود و مجمع عمومی کانون به هیچ وجه به شورای مرکزی کانون ماموریت نداده انجمن "کارفرمایی" ثبت کند و استناد مدام اکثریت شورا به مصوبه مجمع عمومی کانون، برای ثبت انجمن کارفرمایی، به کلی جعلی و کاملا خلاف واقع بود. طرفه این جاست که از مدتی
پیش یک "انجمن کارفرمایی" از کارگردانان، در وزارت کار تاسیس و ثبت شده بود. این انجمن عضو "شورای عالی تهیه کنندگان" و به واسطه همین شورا، عضو خانه سینما هم هست. با این حال شورای مرکزی برای رسیدن به انجمن کار فرمایی خود، اعتنایی به این موضوع نکرد و حتی خواسته اکثریت همان مجمعی که اشاره می کند را هم برای تشکیل یک "انجمن کارگری" زیرپا گذاشت. نکته مهم دیگری که سه عضو معترض در نامه خود اعلام کردند این بود که : " شورای مرکزی کانون یک ماموریت دوساله داشته که به پایان رسیده است و.. باید همگی (اعضای شورای مرکزی) استعفا دهند تا نمایندگان واقعی تمام (کانون)کارگردانان سینمای ایران دوباره برای تعیین اعضای جدید شورا انتخاب شوند. نه اینکه به اعمال خود وجهه قانونی بخشیده و تا دوسال آینده(تا ۱۴۰۲- حضور) خودمان را(در شورای مرکزی) تمدید(ابقا) کنیم." اکثریت شورا در جواب نوشتند: "با توجه به اینکه در شرایط (کرونایی) فعلی ..نماینده محترم وزارت کار اجازه برگزاری مجمع..را نمی داد، تصمیم گرفت(با تعداد کمتر)..مجمع خود را برگزار کند..". این جواب که به الزام حضور "نماینده وزارت کار" در مجمع عمومی اشاره دارد، برای مجمع "کارفرمایی" است
و ربطی به مجمع عمومی کانون کارگردانان ندارد. بهانه دیگر اکثریت شورا برای برگزارنکردن مجمع عمومی کانون، شرایط کرونایی است. در حالکیه بقیه مجامع عمومی سینمایی برگزار می شد همین اکثریت شورا در آن مجامع حضور پر شروشوری داشتند که موضوع نوشتار جداگانه ایست. اما در پاسخ نامه خود می نویسد: "..مجمع عمومی کانون را پس از ثبت کامل کانون در وزارت کار .." برگزار می کند". این جمله هم نشان می دهد اکثریتشورا همچنان در پی القا "تبدیل" کانون کارگردانان به انجمن کارفرمایی خود است. سه عضو معترض در نامه دیگری خلاف های اکثریت شورا را بیشتر توضیح می دهند. اکثریت شورا دیگر پاسخی نمی دهد. از این پس ما در کانال واتس اپ ی "کانون کارگردانان " شاهد دعوت اعضا برای عضویت در انجمن کارفرمایی هستیم. آنها برای جذب عضو، "فرم عضویت کارفرمایی" را منتشر میکنند. در سربرگ فرمعضویت، لوگوی کانونکارگردانان را بکار می برند. مدام "از اعضای محترم انجمن، درخواست.." می شود "در اسرع وقت نسبت به پرداخت حقعضویت خود اقدام نمایند"، و وقتی بلیط های اهدایی جشنواره جهانی ۱۴۰۰ را تقسیم می کنند، تنها به اعضای کارفرمایی می دهند و اعضای کانون سهمی ندارند، و
یا وقتی خبر راه اندازی سایت انجمن تازهتاسیس کارفرمایی را می دهند، از کانون با آن سابقه طولانی واعضای آن خبری نیست و سرشان بی کلاه است.همه این اخبار و اطلاعیهها مربوط به انجمن کارفرمایی است و انجمن کارفرمایی کانال خودش را راه اندازی نمی کند و خبری هم از درخواست حق عضویت اعضای کانون و برگزاری مجمع عمومی آن نیست و پرسش ها در این مورد هم مانند همیشه بی جواب است. تا آنکه اتفاق مبارک دیگری میافتد و "روزنامه رسمی جمهوریاسلامیایران" در شماره ۲۱۹۷۹ خود ( تاریخ ۱۱ شهریور ۹۹ ) از تاسیس "..انجمن صنفی کارفرمایی کارگردانان.."خبر می دهد. در این سند آشکار می شود که ترکیب هیات مدیره "انجمن کارفرمایی" همان اعضای شورای مرکزی "کانون کارگردانان سینمای ایران" است. موضوع مهمی که از چشم اعضا پنهان کرده بودند.»
می خواهند استقلال کانون از انجمن کارفرمایی را از ذهن اعضا پاک کنند
مختاری نوشت: «مدیریت همزمان دوتشکل توسط یک گروه، دقیقا همانند پدیده " دوتابعیتی" ها در کشور است که به برخی از مدیران امکان می دهد سرمایه و دارایی های کشورمبداء را اختلاس کرده و به کشورمقصد ببرند. این سوء استفاده به علت نبود قوانین بازدارنده (یا اجرا نکردن آن قوانین) برای جلوگیری از اختلاس در کشور مبداء و استقبال کشور مقصد از آورده های اختلاسگران است. معمولا در نبود " قوانین بازدارنده" که مانع بیرونی است، "بازدارنده های درونی" مانند اخلاق و اصول، مانع سوء استفاده بسیاری از مدیران از این وضعیت می شود. اما مدیردوتابعیتی که فاقد این بازدارنده های درونی باشد، اموال و دارایی های عرصه مدیریت خود را تا حد نابودی غارت می کند. با آشکار شدن یکی بودن مدیریت کانون و انجمن کارفرمایی توسط یک گروه، این موضوع آشکار می شود که تا کنون مدیریت "انجمن کارفرمایی" بوده که زیر پوشش "اکثریت شورا" پنهان شده و در حال پیش بردن مقاصد خود در کانون است. علت آن که در گزارش تاسیس انجمن کارفرمایی هم نام اعضای هیات مدیره کارفرمایی را پنهان کرده بودند همین موضوع بود. این سند روشن می کند کانون کارگردانان در واقع شورای مرکزی و بازرس ندارد و
کاملا بی حفاظ است. ترفند مدیریت دوتابعیتی به هیات مدیره کارفرمایی امکان داده، زیر پوشش "اکثریت شورا"، "کانال واتس اپ کانون" را تصرف کند، "لوگوی کانون" را مصادره کرده و مدیریت خود را در مقام شورای مرکزی کانون برای مدت دوسال ابقا کند تا بتواند برگزاری مجمع عمومی کانون را عقب بیندازد، اعضای کانون را در این مدت از گزارش عملکرد شورا بی خبر نگه دارد و نظریه "تبدیل" کانون کارگردانان به انجمن کارفرمایی را تکرار کند تا "این همانی" انجمن کارفرمایی و کانون کارگردانان را بپذیرند و استقلال کانون را از انجمن کارفرمایی از ذهن اعضا پاک کنند. هیات مدیره دوتابعیتی، خزانه، دارایی ها، اعتبار و تمامی اموال کانون را در دسترس انجمن کارفرمایی قرارداده و آنها می توانند همه آن ها را کم کم به نام انجمن کارفرمایی مصادره و منتقل کنند و در نهایت کانون کارگردانان را کاملا از میان بردارند. وقتی به این ماجرا عمیق تر نگاه کنیم موضوع این است که هیات مدیره انجمن کارفرمایی وهمراهان شان چون نمی خواهند مسئولیت و هزینه "انجمن کارفرمایی" را که در وزارت کار تاسیس کرده اند به عهده بگیرند، می کوشند با مدیریت دوتابعیتی، داشته های کانون کارگردانان
را مال خود کنند. انجمن کارفرمایی کارگردانان، پدیده نوظهوری است که با مصادره(غصب) اموال، دارایی ها و اعتبار اعضای کانون کارگردانان درحال شکل گرفتن است. مدیریت کارفرمایی برای رسیدن به مقصود، از کمک دو عامل دیگر هم بهرمند می شود. یکی غیبت مدیران بالادستی و دیگری اعضای کانون کارگردانان و اعضای انجمن کارفرمایی. در تشکل های سینمایی کشور، مهم ترین مدیریت بالادستی، مدیریت وزارت ارشاد است. این مدیریت که باید حامی تشکل های پذیرفته شده خود در خانه سینما باشد، در هشت سال گذشته، در این مورد، از وظیفه خود شانه خالی کرده و اعضای تشکل ها را از دادخواهی نسبت به خلاف مدیران شان، محروم کرده است. مدیریت بالادستی دوم، مدیریت خانهسینماست که باید مانع خلافهای اساسنامه ای تشکلهای عضو خانهسینما باشد. اما آنان هم چون به شمارهثبت انجمنهای وزارتکاری نیاز دارند، برای حل مشکل خود، به مدافع انجمنکارفرمایی بدل شده اند. عامل سوم اعضای کانون کارگردانان با انفعال شان و اعضای انجمن کارفرمایی با پذیرش شان هستند. اعضای کانون کارگردانان یک گروه مجازی واتس اپ داشتند که در آن با یکدیگر در تماس و ارتباط بودند. شورای مرکزی اسبق و - در پی
آن- سابق کانون، به بهانه رعایت نکردن شان شورای مرکزی، این گروه مجازی را تعطیل کردند. با آنکه در مجمع انتخاباتی شورای مرکزی کنونی، اعضای کانون از آنان خواستند گروه مجازی را راه اندازی کنند. حتی تعدادی اعضا با امضای نامه ای لزوم راه اندازی گروه مجازی را تکرار کردند. و دو عضو کانونهم در ملاقات با اعضای شورا سعی کردند آنان را به راه اندازی گروه مجازی مجاب کنند. اما اکثریت شورا همچنان گروه مجازی را تشکیل نداد. در واقع شورایهای مرکزی کانون یکی از عوامل اصلی خفقان در میان اعضای کانون بودهاند. اما اعضای کانون هم - دستکم - در این دوره ۶ ساله با سکوت خود به استقرار خفقان در کانون، به شوراهایمرکزی کمک کردند. میرسیم به اعضای تشکل تازه تاسیس انجمنکارفرمایی. آنان هم با پذیریش اموال مصادره ای کانونکارگردانان در تداوم این فساد نقش دارند. از تعداد یازده(۱۱) عضو شورایمرکزیکانون، سه عضو معترض، با نامه ای سرگشاده از فضای بسته اکثریت شورا و بازرسی کانونکارگردانان و همین طور هیات مدیرهانجمنکارفرمایی بیرون آمدند و "اخلاق تشکیلاتی" خود را (اگر به اخلاق در روابطه تشکیلاتی قائل باشیم) نجات دادند. اما آنها نباید
شورایمرکزیکانون را ترک میکردند. بلکه با دیدن وضع نابسامانی که خود افشا کرده اند، باید تا برگزاری مجمععمومیکانونکارگردانان، ایستادگی میکردند. بدیهی است که این وظیفه از آنان هنوز ساقط نشده. دو عضو دیگر شورا - فرهاد مهران فر و حمید نعمت الله - پیش از این ماجراها، از جمع شورایمرکزی در سکوت بیرون رفته بودند. شش نفر باقی مانده شورایمرکزیکانون، هیات مدیره انجمن صنفی کارفرمایی و اکثریت شورای کانون کارگردانان را همزمان بدست گرفتهاند و برای رسیدن به مقصودشان می بینیم که چه میکنند. در برابر چنین مدیرانی، بازرس، نادر مقدس، به عنوان چشم وگوش اعضا، میتوانست تا حد بسیاری مانع این خفقان و فساد تشکیلاتی شود، اما او هم به کلی به اعضا پشت کرد و در همه ی خلافها، همکار و همدست مدیران بوده و هست. او چون همزمان بازرسانجمنکارفرمایی هم شده، موجب تشدید این فاجعه تشکیلاتی است. عمق فاجعه در این است که نقض حقوق چندجانبه اعضای کانون، توسط همکارانی صورت میگیرد که با رای همکاران شان انتخاب شده اند و نه بهدست چند مدیر انتصابی دولتی یا حکومتی. این افراد را نباید از روی فیلمهای شان داوری کرد؛ نیک و بد آنان در عرصه
تشکیلاتی سینمای ایران کارنامه دیگری است که می کوشم نام شان را به خاطر داشته باشم: محسن امیریوسفی، که رییس همزمان هر دو تشکل است. احمد امینی. محمدرضا عرب. مصطفی کیایی. وحید موساییان. قدرت الله صلح میرزایی، که هریک مقام هایی مانند دبیر، خزانه دار و عضو را در هردو تشکل بدست گرفته اند. بهمن کامیار و آزیتا موگویی که تنها در هیات مدیره انجمن کارفرمایی عضو هستند.»
برگزاری مجمع عمومی کانون و انتخاب شورای مرکزی و بازرس جدید راه چاره است
وی در در پایان عنوان کرد: «بیرون آمدن کانون کارگردانان از این سیاه چاله ای که در آن انداخته شده، و اعضایی که آن در فرو رفته ایم، تنها با برگزاری مجمع عمومی کانون و انتخاب شورای مرکزی و بازرس جدید میسر است. به یاد داشته باشیم، مجمع عمومی انتخابات این شورای مرکزی، در پنجم اسفند ۱۳۹۶ بوده است! ما را با اخلاق همکاران در زندگی شخصی کاری نیست. ما با پذیرش اساسنامه ای، در جامعه کوچک تشکیلاتی، به عنوان "پیمان جمعی" گردهم آمده ایم و باید به آن پای بند باشیم. زیرپا گذاشتن عمدی این پیمان، از تباهی اخلاقی، دستکم در ابعاد همین جامعه کوچک، خبر می دهد.»
ابوالحسن داوودی: از دیدن نامه مختاری حیرت کردم
اما ماجرا به همین جا ختم نمی شود. «ابوالحسن داودی» در این باره ابتدا به برداشت خود از یادداشت ابراهیم مختاری اشاره کرد و به ایسنا گفت: «من سالیان سال است که ابراهیم مختاری را میشناسم. او همیشه آدمی معقول، متین و اهل بحث و مجادله بوده که اغلب نظراتش در موارد مختلف برایم قابل تامل بوده است، اما این بار بعد از دیدن متن نامه اخیرش به شدت حیرت کردم تا جایی که به نظرم رسید شاید واقعاً چنین متنی بخاطر تأثیر روانی فضای آنارشی عجیب و غریبی باشد که یکی دو سال است دور ما تنیده شده و رفتار همه را غیرمتعارف کرده است. » او با یادآوری اینکه از سی و چند سال قبل و از شروع شکل گیری کانون، خودش هم یک عضو ساده کانون کارگردانان بوده است افزود: «بعد از گذشت این سالها شخصاً، هم به این صنف وابستگی و تعصب دارم و هم در خیلی از موارد با اتفاقهایی که در آن افتاده موافق نبودم. همچنانکه قصد دفاع از فرد یا گروهی را ندارم اما متعجب میشوم وقتی میبینم یک فیلمساز پیشکسوت و خوب مثل مختاری به چنین ادبیاتی متوسل میشود و چنین اتهاماتی را به طور مشخص و با اسم به هم صنفیهای خود نسبت میدهد؛ نسبتهایی که مصداق کامل افترا است و میتواند
قابل پیگرد باشد. کاملا شک میکنم وقتی که مختاری عزیز ما با همه آگاهی و دانشی که دارد چنان از مایملک کانون دم زده که انگار اصلا خبر ندارد همه موجودی حساب کانون با میز و صندلی و کاغذ و کتاب، روی هم به پول خرید یک پراید صفر از بازار آزاد هم نمیرسد! آن هم در این دوران که شمردن صفرهای اختلاسهای چند هزار میلیاردی برای ما سخت شده است. حس بدی که این یادداشت میپراکند مرا به یاد هجمهها و نقدهای بظاهر دلسوزانهای انداخت که در زمان مسئولیت آقای شمقدری در مدیریت سازمان سینمایی برای بستن خانه سینما آغاز شد و منجر به آن اتفاقات کذایی شد.»
کانون کارگردانان همواره نفس اتحاد صنفی را در خانه سینما زنده نگه داشته است
این کارگردان سینما اظهار کرد: «نکته مهم درباره کانون کارگردانان این است که این کانون در میان تمام صنفهای تشکیل دهنده خانه سینما کمتر از همه اصناف دیگر مشکل انشقاق و چند پارگی راداشته و مشکلاتی که سالهاست تشکلهای تهیهکنندگان یا بعضی از اصناف دیگر داشتهاند را تجربه نکرده است. کانون کارگردانان همواره پایگاهی بوده که توانسته به نحوی نفس اتحاد صنفی را در خانه سینما با همه مشکلات و گرفتاریها و نقاط ضعفی که هم خانه و هم خود کانون داشتند، زنده نگه دارد اما برخورد دوست عزیزمان دقیقاً مصداق همان مثل معروف بر سر شاخ بُن بریدن است چراکه به نظر میآید از حاصل این کار هیچ جریانی منتفع نمیشود جز کسانی که براین باورند که دیگی برای آنها نمیجوشد، پس هر چیز نجسی درآن بجوشد برایشان فرقی نمیکند.» وی خاطرنشان کرد: «میگویند حرمت امامزاده را متولیاش باید نگه دارد. مهم این است که ما بر سابقه، شخصیت و شئونات صنف مورد علاقه خودمان تکیه کرده و آن را مرجع کنیم. «کانون کارگردانان سینمای ایران» از ابتدای شکل گیریاش در بیش از سه دهه قبل با این عنوان نامیده شده و برای همه اعضایش همواره خواهد ماند، مهم نیست که فلان کارمند
وزارت کار یا حتی وزارت ارشاد و هر جای دیگر بر اساس همه دستورالعملهای خشک و رسمی ابلاغ شده، چه چیزهایی را فعلا قانونی یا غیرقانونی میدانند. تجربه ما و عقل سلیم به ما میگوید که جا انداختن آن هم درشکل قانونیاش کاری شدنی است همچنانکه انجمن ثبت شده فعلی تهیهکننده/ کارگردانان هم که نام واقعی «مجمع فیلمسازان سینمای ایران» را دارد، تمام تلاش خود را میکند تابه اسمقبلیاش برگردد، چرا که از نظر ما هم این نام است که رسمیت دارد.» او در پایان تاکید کرد:«بهجِد بر این باورم که این اظهارنظرها و خردهگیریها بجز این که تفرقه و انشقاق به وجود بیاورد، مشکلی را حل نمیکند و چه بسا بیشتر کند و این مسئله ساده و قابل حل را به یک جنگ حیدر - نعمتی و با کمال معذرت ابلهانه تبدیل کند، همانگونه که در سالیان گذشته هم در میان گروههای مختلف از سلایق مختلف تهیهکنندگی گرفته تا خود اداره کنندگان خانه سینما تکرار شده است و هیچ حاصل دیگری جز درجا زدن و عقبگرد صنفی نداشته است.»
ارسال دیدگاه