آزاده فضلی*
تجربه سینمای هنری در «دشت خاموش»
چیزی که در «دشت خاموش» و در نگاه مورد توجه قرار میگیرد رنگ، قاببندی، زوایا و حرکت دوربین، صدا و موسیقی در بحث فرمی فیلم است.
آن چیزی که در «دشت خاموش»، در نگاه مورد توجه قرار میگیرد رنگ، قاببندی، زوایا و حرکت دوربین، صدا و موسیقی در بحث فرمی فیلم است. رنگ فیلم سیاه و سفید است و اشارهای به بودن یا نبودن دارد و به فضاسازی بهتر فیلم کمک میکند. قابها متشکل از قابهای واید و اکستریم لانگ شات، مدیوم شات و کلوز شات است، اما چیزی که بیشتر به چشم میآید قابهایی نیمه از کاراکترهاست برای مثال سر یا پاهای کاراکترها نشان داده نمیشود و در اکثر قابهایی که میبینیم این موضوع تکرار میشود که به نوعی امضی فیلمساز به حساب میآید.
حرکت دوربین و زوایای انتخاب شده برای نمایش فضا، سینما است و همین حرکت نرم دوربین که در ۹۹ درصد فیلم میبینیم، در جهت روایت بهتر فیلم و در خدمت فضاسازی چشمنواز فیلم است. مسعود امینی تیرانی مدیر فیلمبرداری «دشت خاموش» که خود نیز فیلمسازی تجربهگراست و فیلمهای « بیداری برای سه روز» و «سه روز و سه قتل» را در فضایی تجربی خلق کرده است، این شیوه فیلمبرداری را به نحو احسن به کار گرفته است که برای مخاطبی که ممکن است به صورت حرفهای فیلمبین نباشد نیز قابل هضم است.
از طرف دیگر، صداهای به کار گرفته شده در فیلم سینمایی «دشت خاموش»، دو نوع صداهای همبسته و خارج از قاب هستند؛ صداهای همبسته صداهایی هستند که روی تصاویر غیرمرتبط حضور دارند و معنایی را برای مخاطب ایجاد میکنند که به زیباییشناسی فیلم میافزاید. در اغلب سکانسهای دشت خاموش با هوشمندی کارگردان، از صدای همبسته و صدای خارج از قاب بهره گرفته شده است. شاید بتوان از طریق این فیلم، معنای درست سینما را برای مخاطب تعریف و این فضا را ملموس کنیم؛ یعنی مخاطب قبل از اینکه با تصویری مواجه شود و آن را با چشم خود ببیند بتواند عملی که در آن سکانس اتفاق میافتد، حدس بزند.
در بحث محتوایی نیز شاید بتوان نمادهایی واقعی یا عینی از اقشار مختلف مردم در هر جامعهای بین تعداد کم کارگران کورهپزخانه یافت که در چشم مخاطب عینیت پیدا میکنند. دشت خاموش، روایتی از مردمی معمولی است که برای بهتر شدن وضعیت زندگی خود قدمی بر نمیدارند و نمیجنگند و در نهایت جا میزنند و حتی بدون اینکه به مبارزه فکر کنند، نا امیدانه رفتار میکنند. این فیلم زمان مشخصی ندارد اما مردمی را که برای خود و زندگیشان تلاش نمیکنند، هدف میگیرد و به همین دلیل تاریخ مصرف ندارد و حتی مخاطب غیرایرانی نیز با آن همراه میشود.
سینمای احمد بهرامی در «دشت خاموش»، ممکن است سینمای عامهپسند نباشد و برای برخی مخاطبها خستهکننده باشد اما این همان معنای واقعی سینماست که به سینمای هنری اطلاق میشود، همان سینمایی که در زمره سینمای «هنر و تجربه» میگنجد؛ در واقع فیلمساز و دیگر عوامل فیلم توانشان را برای روایتی درست با استفاده از «هنر» به کار گرفتهاند و به اعتقاد نگارنده در این مسیر موفق عمل کردهاند.
«دشت خاموش» دومین فیلم بلند سینمایی بهرامی است که تاکنون در بیش از ۲۰ جشنواره بینالمللی حضور داشته است. این فیلم در هفتاد و هفتمین جشنواره فیلم ونیز برنده جایزه بهترین فیلم بخش افقها شد، همچنین در چهل و پنجمین جشنواره سینمایی هنگ کنگ جایزه بهترین فیلم و بهترین بازیگر مرد برای علی باقری را از آن خود کرد.
از دیگر جوایز این فیلم میتوان به جایزه انجمن بینالمللی منتقدان ونیز (فیپرشی)، جایزه انجمن اعتماد ملی ایتالیا، جایزه بهترین تدوین از انجمن منتقدان جهانی آنلاین، بهترین فیلم جشنواره کرواسی اشاره کرد.
خبرنگار فرهنگ و هنر
ارسال دیدگاه