حکایت قهرمان گمنامی که چراغ خانهها را روشن میکند در «مثل ماه»
تهران (پانا) - برنامه رمضانی «مثل ماه» در شبی دیگر داستان مردی از این مرز و بوم را روایت میکند که بر زندگی نامیدان نور امید تابانده و چراغ خانههایی را روشن کرده که ساکنانش روشنایی را از یاد برده بودند، او گرچه در عرصههای ورزشی نامآور نیست اما قهرمان زندگی آنهایی است که دیگر به انتهای جاده زندگی رسیدهاند.
کارگرانش او را حاج آقا میرزایی صدا میزنند، کسی که منجی زندگیشان شده، دستشان را گرفته و آنها را از قعر جهنم اعتیاد به بهشت زندگی کشانده، او دست آنها را به کار بند کرده و از اعتیاد ترکشان داده و هر کدام امروز برای خودشان صاحب خانه و زندگی است، کسانی که بزرگترین موهبت خداوند به خود را این میدانند که حاجی را سر راهشان قرار داد که اگر این اتفاق نبود دوباره به جهنم اعتیاد بازمیگشتند.
آنها صاحبکار خود را همچون یک پدر، یک رفیق دوست دارند و چنان به او عشق میورزند که خود را مرید حسن خلق و منش او میدانند، کسی که نه تنها در کار بلکه در زندگی نیز حامی، پشتیبان و محرم اسرار آنهاست و به قول خودشان حواسش به زندگی همه کارگرانش هست.
و او خود داستان زندگیاش را اینگونه روایت میکند که من تا کلاس سوم ابتدایی سواد دارم، از ابتدا کارگر کوره آجرپزی بودم تا اینکه از کرمانشاه برای کار به قزوین آمدم و کارگر برادرم شدم. پس از آن یک دستگاه پرس خریدم و چون صنعتگر بودم به خمکاری و ساخت قطعات مشغول شدم تا اینکه آنها را امروز به بیش از ۱۰۰ دستگاه رساندم و ۹۰ نفر به صورت مستقیم در کارخانه مشغول به کار هستند، من خودم هم یک کارگرم و از صبح تا شب در کنار بچههای کارگاه کار میکنم و با آنها رفیق هستم.
وی در خصوص اینکه چرا افراد معتاد و یا تازه ترک کرده را به کار گرفته و چطور به آنها اعتماد میکند، گفت: این افراد بیمار هستند و باید مداوا شوند، مشکل خاصی نداشتند که نتوان به آنها کار داد، اتفاقا این دست آدمها بسیار شفاف، روراست و بدون کلک هستند، وقتی صداقت در کار باشد و دروغی در میان نباشد آنها هم دل به کار داده و جواب اطمینان مرا با درستی میدهند.
میرزایی با اشاره به اینکه من قبل از این هم با هزینه خودم حدود ۱۶ نفر را در کمپ بستری کردم و حقوقشان را هم دادم تا ترک کنند، یادآور شد: و اتفاقا امروز جزء بهترین نیروهای من هستند، من با این افراد خیلی راحتم و از کار با آنها و کمک به زندگی آنها لذت میبرم و دست همه آنها را میبوسم چون بزرگترین ثروت و سرمایه من همین نیروی انسانی است که دارم، ما همه یک خانوادهایم، لذا از کارفرمایان نیز تقاضا دارم اگر مشکلی با کارکنانشان پیدا میکنند، مشکل را بین خود حل و فصل کنند و تا آنجا که امکان دارد در این شرایط کارکنان را اخراج نکنند.
این کارآفرین همچنین در خصوص رونق تولید خود نیز گفت: ما تولیدکننده قطعات ساختمانی و قطعات خودرو هستیم و در همین بازار اتفاقا ما طی دو سال اخیر رشد تولید چشمگیری داشتیم چنانکه قرار است از همین اردیبهشت دو شیفت کاری راه بیندازیم و پرسنل را به ۲۰۰ نفر برسانیم.
میرزایی با روایت خاطرهای از مشکلات پیش آمده در روند فعالیتش عنوان کرد: سال ۹۷ ما با بحران مواجه شدیم و هیچ نوع سوختی برای گرم کردن سوله چهارهزار متری خود نداشتیم و مجبور به روشن کردن هیزم بودیم و من به ناچار برای حل مشکل به قوه قضائیه مراجعه کردم و خوشبختانه آنها نیز به سرعت مشکل ما را حل کردند که از این بابت بسیار تشکر میکنم.
وی همچنین تصریح کرد: اگر این مشکل حل نمیشد من مجبور به تعطیلی کارگاه بودم و در آن شرایط تنها نگرانی من بیکاری کارگرانم بود و روز و شب در این فکر بودم که اگر تعطیل کنیم زندگی آنها چه میشود، لذا من هیچ تسهیلاتی از مسؤلان نمیخواهم فقط مانع نباشند و در صورتی که تولیدکنندهای نیاز به مجوزی دارد با او همکاری کنند.
این کارآفرین در انتها نیز با کمک پنجاه میلیون تومانی برای آزادی زندانیان جرائم غیرعمد استان قزوین از پنج نفر از زندانیان آزاد شده این استان دعوت به کار کرد.
ارسال دیدگاه