همهچیز درباره «بیهمهچیز»
تهران (پانا) - فیلم «بیهمهچیز» در حالی برای دریافت سیمرغهای احتمالی سی و نهمین دوره از جشنواره فیلم فجر برای قضاوت داوران جشنواره کاندیدا شده است که سوژه فیلم قضاوت یک جامعه سنتی و محدود روستایی در دو برهه از زمان را به تصویر میکشد.
فیلم «بیهمهچیز» داستانی خوشقریحه دارد که کمکم جزییاتش چون تاروپودی کنار هم قرار میگیرند تا جهان فیلم خلق شود. «لیلی» (با بازی هدیه تهران) به روستا بازگشته تا آدمهایی که زمانی قضاوتش کردند را مجدد مجبور به قضاوت درباره چهره محبوب و معتمد روستا کند. «امیر» (با بازی پرویز پرستویی) که رئیس خانه انصاف روستاست، همانی است که در جوانی خطای بزرگی کرده و لیلی را در معرض قضاوت آدمهای آن روستا قرار داده است و حالا خود مورد قضاوت جامعه روستایی قرار میگیرد و تماشاگران کمی دورتر از مرکز درام فیلم «لیلی»، «امیر»، «دهدار»، «دکتر»، «پاسبان»، «معلم» و همه مردم روستا را قضاوت میکنند.
روایتی برای «لیلی» در فیلم «بیهمهچیز»
تصویر کردن موقعیت پیچیده و سخت زنی تنها در بستر جامعه بسته و محدود روستا سخت است. رنج کشیدن زن روی پرده سینما از عوامل اثرگذار و سرگرمکننده بسیاری از فیلمهای ایران و جهان است اما تصویر این رنج ابعاد عمیقتری هم دارد و اینکه زن در محور آن به ابعاد تازهای از وجود خود پی میبرد و داستان «بیهمهچیز» دقیقاً از همینجا آغاز میشود، بازگشت «لیلی» به زادگاهش پس سالهای دوری که به دلیل تحمل رنج یک تهمت از آن روستا راندهشده، آغاز میشود. زنی خودساخته و متمول که ظاهراً برای نجات مردم روستا آمده است.
داستان روایت یک قضاوت است. قضاوتی که یکبار درگذشته راجع به «لیلی» اتفاق میافتد و زندگی او را دچار فراز و نشیبهای بسیاری میکند و در زمان اکنون برای «امیر» اتفاق میافتد. در تمام مدت این دو زمان در فیلم این قضاوت کنندههای ماجرا هستند که از سوی مخاطب فیلم قضاوت میشوند. مردم روستا و بهخصوص اعضای خانه «انصاف» در آن روستا که شامل شخصیت دهدار، دکتر، پاسبان و معلم آن روستا میشود.
نماد «معدن» برای طرح سیاهیهای جامعه
«لیلی» صاحب معدن روستاست و زندگی همه مردم روستا بسته به احیای دوباره این معدن دارد. معدنی که نمادی از سیاهیهای درون جامعه روستایی فیلم است و زمانی دور بر سرکارگران معدن آوار میشود و «امیر» با ازخودگذشتگی کارگران را نجات میدهد و میشود چهره محبوب آن روستا. «لیلی» بازگشته و وعده احیای دوباره معدن را میدهد اما یک شرط دارد. شرطی که مردم روستا را با قضاوت گذشتهشان روبهرو میکند.
روایتی برای «امیر» در فیلم «بیهمهچیز»
«امیر» با بازی همیشه خوب «پرویز پرستویی» همان چهره محبوب و معتمد روستاست که پارها در خانه انصاف حقوحقوق مردم روستا را به آنها بازگردانده و حالا در روستا موقعیتی ایجادشده که خودش و گذشتهاش را قضاوت کند. در تمام فراز و نشیبهای فیلم جرات مواجه و گفتن حقیقت را ندارد و درنهایت کم میآورد و میبرد.
امر قضاوت شدیداً به جایگاه اجتماعی افراد بستگی دارد و خود عملی است برای مشخص کردن جایگاه اجتماعی افراد یک جامعه است.
فیلم روایت فاصلهای است که میان اقتضائات اخلاقی و سازوکارهای عادی روزمره افتاده است. فشارهای ساختاری جامعه آدمها را وادار به انطباق و سازگاری با شرایط موجود جامعه میکند. هرکدام از اعضای جامعه در هر نقشی که هستند اعم از دهدار، دکتر، پاسبان یا معلم و غیره بر اساس همان پایگاه اجتماعیشان اتفاقی که میان «امیر» و «لیلی» افتاده است را قضاوت میکنند تا بهنوعی بتوانند حرمت و مشهوریت خود را در روستا حفظ کنند.
فیلم «بدون همه چیز» به کارگردانی محسن قرایی و تهیه کنندگی نوروز بیگی در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر توانست در بین ۱۶ فیلم بخش داوری جشنواره قرار بگیرد.
ارسال دیدگاه