نگاهی به سریالهایی با موضوع دانشجویی به مناسبت ۱۶ آذر
تهران (پانا) - در دو دهه اخیر شاهد ساخت سریالهایی با موضوع دانشجو و قصههای دانشجویی بودیم که از مهمترین آنها میتوان به سریالهای «در پناه تو»،«روزگار جوانی»، «سراب»،«ارمغان تاریکی» و «دختران» اشاره کرد که هر کدام در زمان پخش خود با اقبال مخاطب به ویژه قشر دانشجو مواجه شدند.
به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، زندگی دانشجویی به مثابه نوعی از زیست جمعی و گروهی سرشار از فراز و نشیبها و افت و خیزهایی است که آن را تعلیقپذیر کرده و قصهها و غصههایی دارد که در ساختاری نمایشی قابل روایت است. از سوی دیگر، اغلب نسل جوان ایرانی دوران دانشجویی و زندگی دانشجویی را تجربه کردهاند یا خانوادهها به دلیل داشتن فرزند دانشجو با این شکل و شیوه زیستن آشنایی دارند که هر کدام از آنها میتواند دستمایه روایت یک قصه جذاب باشد. در نهایت اینکه هم دانشجو به عنوان قشری مهم در جامعه و هم زیست دانشجویی سرشار از لحظات غم و شادی و البته دغدغههای اجتماعی و سیاسی و حتی مالی است که ظرفیتپذیری آن را از حیث نمایشی بالا میبرد. با این حال به نظر میرسد هم سینما و هم تلویزیون کمتر به سراغ دانشجویان و زندگی و دغدغههایشان رفته و آن را در این بستر، روایت کردهاست. در دو دهه اخیر البته شاهد ساخت سریالهایی با موضوع دانشجو و قصههای دانشجویی بودیم که از مهمترین آنها میتوان به سریالهای «در پناه تو»،«روزگار جوانی»، «سراب»،«ارمغان تاریکی» و «دختران» اشاره کرد که هر کدام در زمان پخش خود با اقبال مخاطب به ویژه قشر دانشجو مواجه شدند. «روزگار جوانی» در سالهای ۷۷ و ۷۸ از شبکه پنجم سیما پخش شد که فصل اول آن را اصغر فرهادی نوشته بود. «روزگار جوانی» با بازی کیهان ملکی، امین حیایی، نصرالله رادش، بهزاد خداویسی و مهدی صبایی داستان زندگی پنج دانشجو را روایت میکرد که با هم خانهای اجاره کرده بودند و در طول این داستان دغدغهها، مسائل شخصی و اجتماعی این دانشجویان به تصویر کشیده میشد. قصههایی که هر کدام بخشی از تجربههای دوران دانشجویی و مصائب و شیرینیهای آن را به تصویر میکشید. در واقع سریال، ساختاری اپیزودیک داشت، ولی خط داستانی آن بر ریل دانشجویی حرکت میکرد و به انعکاس رویدادهای تلخ و شیرین زندگی دانشجویی میپرداخت.
اصغر توسلی بعد از کارگردانی فصل دوم روزگار جوانی به سراغ سریال «دختران» رفت تا همان فضا و موقعیت و در واقع زندگی دانشجویی را با قصه دختران دانشجو روایت کند. بازیگرانی چون آتنه فقیه نصیری، سحر ولدبیگی، افسون افشار و زیبا بروفه در این مجموعه بازی میکردند و قصهها در فضای خوابگاه دانشجویی روایت میشد. جنسیت در اینجا در شکلگیری نوع درام و جنس قصهها تاثیر داشت. به این معنا که زیست دانشجویی فارغ از مولفهها و ویژگیهای مشترک متناسب با اینکه قهرمان یا شخصیتهای قصه، دختر یا پسر باشند متفاوت است و در حقیقت هر کدام قصه خاص خود را داشتند.
برخی از سریالهای دانشجویی با مسائل تاریخی و سیاسی پیوند خورده و در بستر یک برهه تاریخ یا گفتمان سیاسی به بازنمایی زیست دانشجویی پرداختهاند. از جمله سریال «ارمغان تاریکی» به کارگردانی جلیل سامان که در اواخر دهه ۸۰ پخش میشد و تلاش کرد از منظری متفاوت ودر بستری سیاسی، انقلابی و عاشقانه به زندگی دانشجویان بپردازد. این مجموعه که از شبکه سه سیما پخش شد، داستان چند دانشجو را به تصویر کشیده بود که با عواملی مانند جنگ تحمیلی و حضور گروهکهای تروریستی مواجه میشوند. در واقع دغدغهها یا فعالیتهای سیاسی واجتماعی به عنوان بخشی از زندگی دانشجویی در این سریال برجسته شد. در همین فضا و البته با رویکرد توجه به چالشها و موانع علمیکه بر سر دانشجویان وجود دارد سریال «سراب» ساخته شد. داستان این سریال درباره چند دانشجوی رشته برق بود که در حال تحقیق روی یک طرح علمی مهم هستند اما با وجود اهمیت آن، تعدادی از مسئولان آنان را حمایت نمیکنند. در نهایت این حمایت نکردن، منجر به ایجاد اختلافاتی میان شخصیت اصلی و دوستانش میشود.
سروش صحت نیز در دو مجموعه طنز «لیسانسهها» و «فوق لیسانسهها» به نوعی برخی از مسائل دانشجویان را در قالب و زبان کمدی به تصویر میکشد و برخی از دغدغههای آنها را بازنمایی میکند. این سریال نشان داد که زندگی دانشجویی و مسائل آن از این ظرفیت نمایشی برخوردار است که از این سر تراژدی تا آن سوی کمدی بتوان به آن نگاه کرد و قصه ساخت.
شاید مهمترین سریالی که بامحوریت دانشجو و مسائل دانشجویی در تلویزیون ساخته شد و به سریالی پرمخاطب بدل شد سریال «در پناه تو» به کارگردانی حمید لبخنده باشد. سریالی که بیش از هر چیز ازدواج دانشجویی یا مسئله ازدواج دانشجویان را در کانون قصه خود قرار داده بود و برای نخستین بار بود که در یک سریال تلویزیونی به این موضوع که پیش از این نوعی تابو به حساب میآمد پرداخته میشد. سریالی که خیلیها را به عالم سینما و نمایش معرفی کرد، از لعیا زنگنه گرفته تا پارسا پیروزفر. حسن جوهرچی نیز با این سریال به شهرت بیشتری دست پیدا کرد. فارغ از فراز و فرودهای درون متنی این سریال، «درپناه تو» قشر دانشجو و جایگاه آنها در جامعه همچنین مسائل و دغدغههای آنها را به عنوان قشر فرهیخته جامعه برجسته کرد و به سطح افکار عمومیکشاند. سریالی که مشکل ازدواج نسل جدید را به شکل ملموستری به تصویر کشید و نشان داد که رسانه تلویزیون و سریال سازی چقدر میتواند در بازنمایی مسائل مرتبط به دانشگاه و دانشجو اثرگذار باشد و میتواند هم به فهم دغدغههای دانشجویی و هم به حل مشکلات آنان کمک کند. گرچه آنچه در این سریال شاهدش بودیم و باعث محبوبیت آن شد قصه ازدواج و جذابیتهای آن بود تا طرح دغدغههای دانشجویی. در سالهای اخیر هم شاهد برخی سریالها با محوریت دانشجو یا حضور چند دانشجو بودهایم از جمله سریال نوروزی «کامیون» که در بستر کمدی تولید شدهبود و مصائب مالی و مکانی سه دانشجو را روایت میکرد یا سریال «پردیس» که روایتی از خوابگاههای دانشجویی بود و در هر قسمت داستانهای مختلفی را در قالب یک کمدی فانتزی بیان میکرد.
واقعیت این است که سریالهای تلویزیونی و حتی برخی فیلمهای سینمایی که با محوریت دانشجو تولید شده بیشتر از بستر دانشگاه و مناسبات و روابط دانشجویی به عنوان ظرفیتی نمایشی برای روایت قصه خود استفاده کردهاند که هیچکدام به شکل جدی و اختصاصی به مسئله دانشجو و زیست دانشجویی نمیپردازد. ضمن اینکه تصویر و تصور بسیاری از نویسندگان و کارگردانها از دانشجو و دانشگاه، به تجربههای دوران دانشجویی خودشان برمیگردد و شناخت دقیقی از مشکلات و دغدغههای دانشجوی امروز ندارند. این در حالی است که امروز دانشجویان به واسطه تغییر و تحولات اجتماعی و ارتباطی مثلا مسائلی که به واسطه توسعه فناوری ارتباطی و شبکههای اجتماعی ایجاد شده با مشکلات و دغدغههای تازه و چه بسا پیچیدهتری مواجه هستند که هنوز سینما و تلویزیون ما به سراغ آنها نرفتهاست. واقعیت این است که هم سینما و هم تلویزیون، نگاهی کلیشهای و گاه شعاری به قشر دانشجو و زندگی دانشجویی داشتهاند و جای فیلم و سریال جذابی که بتواند زیست و جهان دانشجوی امروز ایرانی را به تصویر بکشد و روایت کند، خالی است. برخی از سریالهایی که با محوریت دانشجو ساخته شدند در جذب مخاطب موفق بودند، ولی این توفیق بیشتر مدیون عوامل نمایشی بوده، نه پرداخت دقیق زیست دانشجویی. برای تولید یک سریال دانشجویی که هم جذابیت نمایشی داشتهباشد و هم قابلیت موضوعی، در پرداختن به دغدغههای دانشجویی نیازمند همکاری و همافزایی دانشجویان و رسانههایی مثل سینما و تلویزیون است تا کاری موثر در این زمینه تولید شود.
سیدرضا صائمی
ارسال دیدگاه