در گفتوگوی مشروح با پانا
مولانا عبدالحمید: هر کسی که طبق سلیقه شخصی و برخلاف قانون رفتار میکند قاچاقچی قانون است
در دولت تدبیر و امید طرحی به عنوان بومگزینی در آموزش و پرورش اجرا شد که متاسفانه برخی در آن اخلال کردند
احسان میرزامحمدی، (پانا) - امام جمعه اهل سنت زاهدان معتقد است بر اساس قانون اساسی اقلیتهای دینی و مذهبی می توانند مراسم مذهبی خود را برگزار کنند اما کسانی که از برگزاری این مراسم ها منع میکنند قاچاقچی قانون هستند زیرا با اعمال سلیقه مسیر قانون را منحرف میکنند.
تقریبا دو هفتهای بود که درخواست مصاحبه با شیخ مولانا عبدالحمید اسماعیلزهی، امام جمعه اهل سنت زاهدان، را با رئیس دفتر او در زاهدان مطرح کرده بودم و هر روز پیگیر بودم تا پاسخی از دفتر او برای انجام این مصاحبه دریافت کنم تا اینکه رئیس دفتر او در پیامی به من گفت شیخ آخر هفته عازم سفر حج است و سعی خود را میکند که قبل از سفر حج مقدمات این گفتوگو را فراهم کند. عصر همان روز دوباره پیامی دریافت کردم که در آن نوشته شده بود شیخ برای فردا ساعت ۸ شب آمادگی دارند تا این گفتوگو را انجام بدهند.
همه ظرفیت پروازها برای آن روز تکمیل بود، با این حال ساعت حدود ۴ بامداد منزل را به مقصد فرودگاه مهرآباد ترک کردم و خود را به آژانس هواپیمایی برای ثبتنام در لیست انتظار رساندم. بالاخره سوار هواپیما شدم و پس از ۱ ساعت و نیم پرواز به زاهدان رسیدم. انتظار داشتم هوایی بسیار گرمتر از تهران را در این شهر تجربه کنم اما از تهران خنکتر بود.
ساعت حدود ۶ عصر بود که راهی مسجد جامع مکی و دفتر شیخ شدیم و خیلی زود به مسجد رسیدیم. مسجدی است که به سبک مسجدالنبی(ص) در مدینه منوره ساخته شده است و در کنارش حوزه علمیه اهل سنت قرار دارد. اطراف آن را مغازههای مختلف از پارچه فروشی و عطاری گرفته تا کفش فروشی و سایر مشاغل احاطه کرده است.
پس از نگاهی گذرا به بازار اطراف مسجد حدود ساعت ۷ عصر بود که راهی دفتر مولوی شدیم.
در جلوی مسجد دفتر انتظاماتی بود که پس از تماس با رئیس دفتر شیخ ما را به سمت دفتر او راهنمایی کردند در مسیر با طلابی برخورد کردم که هر کدام به کاری مشغول بودند برخی خود را برای انجام فریضه نماز مغرب آماده می کردند و برخی هم مشغول درس و بحث بودند.
به دفتر شیخ رسیدیم که با استقبال گرم رئیس دفتر او مواجه شدیم. این امکان را داشتم تا ساعت ۸ که وقت مصاحبه با شیخ بود هر عکس و تصویری که میخواهم از مجموعه مسجد بگیرم.
گشتی در مجموعه مسجد جامع مکی زدم. مردم آرام آرام برای انجام فریضه نماز اضافه میشدند. مسجد نسبتا بزرگی به نظر میرسید و بر اساس تخمینی که زدم حدود ۲۵۰۰ نفری برای اقامه نماز در مسجد جمع شدند.
لحظاتی پس از اذان، ناگهان جمعیت شکافته شد و مولوی عبدالحمید با عصایی در دست وارد مسجد شد. پس از اقامه نماز مغرب شیخ چند نماز دو رکعتی دیگر خواند. او پس از پایان نمازهایش مشغول تعقیبات شد، برخی هم منتظر مانند تا ذکر شیخ تمام شود و مسائلی را با او بازگو کنند. شیخ طبق وعدهای که با ما داشت رأس ساعت حاضر شد.
مشکلات اهل سنت و اقدام دولت برای حلی این موضوع، انتصاب مسئولان از میان اهل سنت، گلایه های اهل سنت از مسئولان، مشکلات استان سیستان و بلوچستان و ... همه این موارد محورهای گفتوگوی اختصاصی پانا با شیخ مولانا عبد الحمید اسماعیلزهی،امام جمعه اهل سنت زهدان بود که مشروح این مصاحبه را در ادامه میخوانید:
شما در بسیاری از مصاحبههای اخیر از وجود بیاعتمادی نسبت به خودتان گلایه کردهاید. حتی در مصاحبهای گفته بودید که این انتقاد را هم به رئیسجمهوری منتقل کردهاید، حال سوال اینجا است پاسخی که از سوی ایشان و دولت دریافت کردهاید چه بوده است و فکر می کنید بیاعتمادی که از آن سخن گفته بودید، به چه علت است؟
بنده هم برای آقای رئیسجمهوری نامهای نوشتم و هم به صورت حضوری گلایههایی مطرح کردم و چندی قبل نیز در ماه مبارک رمضان در مراسم افطاری رئیسجمهوری که دعوتی داشتند از نخبگان اهل سنت مناطق مختلف کشور، حضور یافتم. در آن مراسم فرصتی پیش آمد تا بنده با رئیسجمهوری صحبت کنم و گلایههای خود واهل سنت را خدمت ایشان عرض کردم.
آقای رئیسجمهوری در دولت یازدهم تغییراتی را در برخی از انتصابها در حمایت از اهل سنت ایجاد کرد اما رضایت اهل سنت به دست نیامد هرچند قدمهایی در این زمینه برداشته شد. البته در دولت دوازدهم همان قدمهایی که برای انتصاب اهل سنت در برخی مسئولیتها برداشته شد در بعضی از مناطق به عقب بازگشت.
بنده خدمت آقای رئیسجمهوری عرض کردم که مردم در مناطق اهل سنت از دولت انتظار و توقع دارند و به خودشان حق میدهند که به عنوان شهروندان ایرانی از نخبگان و افراد شایسته آنها در بدنه دولت و مسئولیتهای استانی استفاده شود.
برخی از اهل سنت میتوانند در مدیریتهای کلان کشور و مدیریتهای منطقهای به کار گرفته شوند تا تناسب و تعادل در بهکارگیری نیروها در میان اقوام و مذاهب ایرانی رعایت شود. رئیس جمهوری در همان سفره افطار قول دادند که توصیههای لازم را برای بهکارگیری نیروهای اهل سنت انجام خواهند داد.
دولت میتواند در مدیریتهای کلان و مدیریتهای منطقهای از نخبگان اهل سنت استفاده کند
با وجود اینکه آقای رئیسجمهوری گفت به مسئولان برای بهکارگیری نیروهای نخبه اهل سنت توصیه میکنم اما هنوز آثار آن را ندیدهایم. البته دو معاون وزیر از اهل سنت انتخاب کردهاند که در گذشته نبوده است .همچنین گفتند که از اهل سنت سفیر انتخاب میکنند اما تاکنون اتفاق بیشتر از این که بتواند اهل سنت را امیدوار کند نیفتاده است.
دولت میتواند در مدیریتهای کلان و مدیریتهای منطقهای از نخبگان اهل سنت استفاده کند اما متاسفانه تغییرات صورت گرفته در حد انتظار نیست.
مردم انتظار دارند تغییرات چشمگیری با توجه به این وضعی که در کشور حاکم است و دشمنان قسم خورده ایران اسلامی تصمیم گرفتهاند کشور را تحت فشار قرار دهند، صورت گیرد. دشمنان قصد دارند تا با تحریم و کارشکنی ملت ایران را رنج دهند. به هر حال برادران و خواهران اهل سنت نیز این مشکلات را میبینند و آن را تحمل میکنند روا نیست با توجه به فشارهایی که دشمن بر همه مردم ایران وارد میکند از درون نیز جامعه اهل سنت در فشار، تبعیض و نابرابری باشند.
جامعه اهل سنت اکنون در فشارهای مذهبی هم قرار دارد و در برخی از مناطق از برگزاری نماز جماعت اهل سنت جلوگیری میکنند. درباره این گونه تبعیضهای مذهبی، گلایه اهل سنت را به بزرگان کشور اطلاع دادهایم، اما متاسفانه تاکنون اتفاقی رخ نداده است. حتی اکنون که ما در شهر زاهدان مجموعه کوچکی داریم برخیها آن را نمیپسندند.
گلایه ما این است که چرا هر چه اینگونه مسائل را با بزرگان کشور مکاتبه میکنیم، نتیجهای نمیدهد.این در حالی است که ما در این استان اگر مسئله کوچکی در دوردست اتفاق بیفتد پیگیر میشویم و برطرف میکنیم. بنابراین انتظار ما این است که اگر چنین شکایاتی به اطلاع مسئولان میرسد و از آن رضایت ندارند جلویش را بگیرند.
در گذشته روسها برای مدتی از برگزاری مراسمهای مذهبی مسلمانان، مسیحیان و یهودیان جلوگیری میکردند اما در حال حاضر روسها به این نتیجه رسیدند که این کار اشتباه است و مسلمانان به آسانی نمازهای مذهبی میخوانند و در روسیه به همه مراسمهای اقلیتهای مذهبی و دینی احترام میگذارند.
اهلسنت مسلمان هستند و با توجه به اعتقادات خود فرائض دینی و نمازهای خود را بهجا میآورند و این آزادی برای برگزاری مراسمهای مذهبی در شأن جمهوری اسلامی ایران است و قانون اساسی هم بر همین موضوع تاکید دارد.
قانون اساسی کشورمان این آزادی را به ادیان الهی داده است که انتظار می رود مسئولان از این آزادی مشروع و آزادی مردم حفاظت کنند و با افرادی که در این زمینه اعمال سلیقه میکنند، برخورد کنند.
معتقدم کسانیکه اهل سنت و اقلیتهای دیگر را از برگزاری فرائض دینی منع میکنند این عملشان نوعی قاچاق قانون محسوب میشود که برخلاف قانون است. هر چیزی که برخلاف قانون و بر اساس اعمال سلیقه باشد باید به آن اسم قاچاق را اطلاق کرد زیرا این نوع کارها، کارهای قاچاقچیان است.
بیشترین مشکل ما اعمال سلیقه در قانون است
در همین روند شما همواره خواهان انتصابهایی از اهل سنت در بین مقامهای کشوری شدهاید و این توقع را در دولت یازدهم و دوازدهم بیشتر داشتهاید. انتصاب از اهل تسنن در برخی سمتها نیز برای اولین بار در دولت آقای روحانی اتفاق افتاده است. با توجه به این موضوع و همچنین وضع پیش از آن، چرا هنوز انتصاب مدیران از میان اهل سنت، انتظارات شما را برآورده نکرده است؟
قانون اساسی یک میثاق ملی است که همه اقوام و مذاهب ایرانی با یکدیگر در مورد عمل به آن میثاق بستهاند که به همین قانون عمل کنند انتظار ما این است که مسئولان قانون را رعایت کنند زیرا در قانون تبعیض و نابرابری وجود ندارد. البته در مواردی از قانون استثنائاتی وجود دارد که معتقدیم آنها نیز باید عوض شود به طور مثال در قانون اساسی منع شده است که رئیسجمهوری از غیرمذهب رسمی کشور که شیعه اثنی عشری است باشد اما منع نشده است که وزرا، معاونان وزرا، استانداران و یا مدیران میانی از سایر مذاهب انتخاب شوند. قانون اجازه این کار اجازه داده است و به برابری تاکید دارد؛ بنابراین باید اعمال شود. در این باره ضعفی در قانون وجود ندارد و بیشترین مشکل ما اعمال سلیقه در قانون است حالا اگر چیزی در قانون وجود دارد که سایر مذاهب را از آن منع کرده مانند ریاست جمهوری، به این اندازه مشکل ایجاد نمی کند زیرا در سر ما هوای ریاست جمهوری نیست.
اما میتوانند از اهل سنت استاندار،سفیر، وزیر و یا معاون وزیر انتخاب کنند و به هر حال این چیزی است که در قانون وجود دارد و ما چیزی فراتر از قانون مطالبه نمیکنیم. از همه مسئولان درخواست میکنم همین مقدار آزادی که در قانون وجود دارد را تحفظ کنند. اقدامات مثبتی در دولت یازدهم برای حضور اهل سنت صورت گرفته است اما خیلی محدود و کم بوده است.
بهتازگی یکی از مدیران کل ستادی وزارت آموزش و پرورش از میان اهل سنت و از هماستانیهای حضرت عالی انتخاب شده است، به طور خاص وضع آموزش و پرورش را در استفاده از توانمندی مدیریتی اهل سنت چگونه میبینید؟
وزیر آموزش و پرورش انسان بسیار شایستهای است که اخلاق و رفتار حسنه و نیکی دارد و از دیدگاه بسیار مثبتی درباره مسائل آموزش و پرورش برخوردار است. انتظار ما این است در استان سیستان و بلوچستان نیز تغییر و تحولاتی داشته باشد زیرا اکنون نزدیک به ۴۰ سال است که یک مدیر ارشد آموزش و پرورش از اهل سنت و برادران بلوچی انتخاب نشده است در حالیکه ۷۰ تا ۷۵ درصد جمعیت استان را تشکیل میدهند.
اخیرا در وزارت آموزش و پرورش آقای دکتر حسینیپور را که از اهل سنت است به وزارتخانه دعوت کردهاند و ایشان در آنجا مشغول به کار است که این اقدام خوبی است اما لازم است از برادران اهل سنت در هر منطقه ای که باشند در مسئولیت های مختلف استفاده کنند. ما از این کار استقبال میکنیم. قومیت برای ما مطرح نیست بلکه میگوییم استفاده از اهل سنت از هر جایی که باشند، چه اهل سنت کرد، فارس، ترکمن یا بلوچ برای کشور لازم است تا تبعیض در کشور رفع شود.
اکنون در اداره کل آموزش و پرورش استان یک معاون اهل سنت است که قبلا دو نفر بودند یکی از آنها همین آقای حسینیپور بود که به وزارت آموزش و پرورش رفت ما از این تحول رضایت داریم اما معتقدیم حالا که او را به سمت دیگری برگزیدهاند دوباره یکی از اهل سنت را به جایش انتخاب کنند که متاسفانه این کار انجام نشده است.
تعداد اهل سنت در ادارات آموزش و پرورش کم است و تنها ۱۰ درصد از افراد شاغل در آموزش و پرورش اهل سنت هستند. در میان معاونان هم تعداد کمی از اهل سنت وجود دارد. البته در همه ادارات کل استان تنها ۱۰ یا ۱۵ درصد از اهل سنت مشغول به فعالیت هستند که آموزش و پرورش نیز از این آمار مستثنی نیست یعنی از حدود ۳۵۰ نفر کادر اداره کل آموزش و پرورش استان سیستان و بلوچستان ۲۱ نفر اهل سنت هستند.
ما می گوییم اگر مدیر کل آموزش و پرورش را از اهل سنت انتخاب نمیکنند حداقل معاونان و سایر تصمیمگیران در سطح پایینتر را از میان اهل سنت استفاده کنند. به هر حال لازم است که اهل سنت را با خود همراه کنند و دل آنها را نیز به دست بیاورند. به هر حال ما کنار دو مرز هستیم که امکان نفوذ از طریق آنها بیشتر از سایر مرزهاست هرچند تاکنون دشمن اعم از افراط گرایان و مخالفان نتوانستهاند به داخل کشور نفوذ کنند که همه اینها به دلیل همکاری و همراهی مردم بوده است. بنابر آنچه که ذکر شد، خوب است هوای این مردم را بیشتر داشته باشیم زیرا پاداش مردم منطقه این نیست که به آنها به دید تبعیضآمیز نگاه کرد.
شما در گذشته در پارهای از موضوعات به طور مثال در ماجرای گروگانگیری مرزبانها در پاکستان نشان دادید که ظرفیتهایی برای مذاکره دارید اما بعدها گفتید که امکان سفر و مذاکره برای شما فراهم نشده است. در صورتی که مجوز مذاکره برونمرزی به شما داده شود، فکر می کنید با توجه به وضع کنونی و تنشهای موجود ایران در منطقه چه اقدامی می توانید انجام دهید؟
ما معتقدیم که پتانسیلها و استعدادهایی برای حل برخی بحرانها در میان مردم وجود دارد و این غیر از پتانسیلی دیپلماسی است که در دولت و وزارت امور خارجه وجود دارد. خوشبختانه کشور ما در زمینه دیپلماسی توانمندیهای خوبی دارد اما یکسری از توانمندیها در میان مردم وجود دارد که ما در گذشته مقداری از این ظرفیتها را از دست دادهایم که باید اکنون دوباره این ظرفیتها احیا شود تا بسیاری از مشکلات منطقهای را حل و فصل کنیم. در گذشته نیز میتوانستیم به وسیله مردم بسیاری از مشکلات مرزی را حل کنیم. شاید مشکلاتی در سطح بالا وجود داشته باشد اما یکسری از مسائل را میتوان با مردمداری حل کرد حتی در مورد آب سیستان که از معضلات منطقه است یک مرتبه در دولت یازدهم که رئیسجمهوری برای اولین بار میخواست به استان سفر کند ما از طریق مذاکرات مردمی به آسانی موفق شدیم تا راه آب را باز کنیم تا آب به منطقه بیاید.
وقتی رئیسجمهوری به استان سفر کرد تمام کانالها پر از آب بود و این موضوع مربوط به کار دیپلماسی نبود بلکه بر اساس مردمداری صورت گرفت زیرا مردم این طرف و آن طرف مرز با یکدیگر فامیل هستند و رفت و آمد دارند و ما از همان طریق اقدام کردیم اما بعد از آن علیه شخص من بسیار تبلیغات و جوسازی صورت گرفت و عدهای شروع به بدگویی کردند. تنگنظری و کینهتوزی در شأن مردم ما نیست. اگر نمی توانیم محسنات کسی را بگوییم حداقل سکوت کنیم
این اتفاق درباره مرزبانهایی که اسیر شده بودند نیز رخ داد. ما به لطف خدا توانستیم با مذکراتی مردمی این موضوع را حل کنیم و مرزبانها آزاد شدند اما عدهای این اقدام را به مجلس کشاندند و توهین کردند. این در حالی بود که ما از نفوذ و شناختی داشتیم استفاده کردیم تا این مشکل را حل کنیم. اما برخی نتوانستند این اقدامات خوب را ببینند برای همین زمانی که مرزبانها آزاد شدند در مراسم استقبال آنها از من دعوتی به عمل نیاوردند و متاسفانه برخی حتی تحمل نکردند که من هم در کنار آنان در مراسم استقبال حضور داشته باشم.
معتقدم اگر چنین بیمهریهایی نبود و دست ما را برای حل و فصل مسائل منطقهای باز میگذاشتند خیلی از اختلافات از بین میرفت اما متاسفانه برخیها بر خلاف این تلاش کردند و اقداماتی را علیه ما انجام دادند. اگر کسی کار خیری برای کشور انجام میدهد نباید در اختلافهایی که در جناح بندیهای سیاسی وجود دارد به او حمله کنند.
برخی از دعوا های سیاسی نامشروع و گناه هستند به خصوص در جایی که محاسن افراد را نادیده میگیریم و عدل و انصاف را در قضاوتهای خود کنار میگذاریم. وقتی دعواهای سیاسی به این حد برسد این دعوای سیاسی حرام می شود همانطور که خداوند درسوره مبارکه المائدة آیه ۸ می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا کونوا قَوّامینَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالقِسطِ وَلا یَجرِمَنَّکُم شَنَآنُ قَومٍ عَلىٰ أَلّا تَعدِلُوا اعدِلوا هُوَ أَقرَبُ لِلتَّقوىٰ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما تَعمَلونَ» ای کسانی که ایمان آوردهاید همواره برای خدا قیام کنید و از روی عدالت، گواهی دهید. دشمنی با جمعیّتی شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند. عدالت در پیش گیرید که به پرهیزگاری نزدیکتر است و از (معصیت) خدا بپرهیزید که از آنچه انجام میدهید، با خبر است.
به هر حال بسیاری از مشکلات را می توانسیتم در استان سیستان و بلوچستان با مردمداری و روابط بین مردم و نفوذ مردم خودمان حل کنیم اما به دلیل اینکه سعه صدر و دیدگاه مثبتی وجود ندارد خیلی از مشکلات باقی مانده است. همانطور که گفتم شاید دیپلماسی در بسیاری از مشکلات جوابگو نباشد اما اگر دید مثبتی نسبت به مسائل وجود داشت خیلی از مشکلات در میان مردم حل و فصل میشد.متاسفانه در برخی از دعوا های سیاسی حق به حقدار نمیرسد و برخی افراد انصاف را رعایت نمی کنند. اگر این رویه در هر جناح سیاسی باشد افراط محسوب میشود. به هر حال در همه نقاط دنیا جناحبندی و اختلاف سیاسی وجود دارد و آنان شایدحتی مسلمان نباشد اما با انصاف و حق با یکدیگر برخورد کرده و منصفانه با هم رفتار میکنند.
در مصاحبه اخیر خود گفته بودید «راهی وجود دارد که در صورت عملی شدن، آمریکا از شرایط خود کوتاه بیاید»، راه مد نظر حضرتعالی با توجه به اینکه مذاکره بین ایران و آمریکا را در اوضاع کنونی ممکن نمیدانید ، چیست؟
توصیه نمیکنم که مسئولان ما با امریکا مذاکره کنند زیرا شرایطی که امریکا برای مذاکره در نظر گرفته است پذیرشش سخت است. معتقدم تنها راه حل ما مذاکره با امریکا نیست بلکه ما نیازمند یک چرخش سیاسی هستیم. در تمام دنیا مشکلات اقتصادی و سیاسی با هم گره خوردهاند. اگر یک کشور پر از گنج هم باشد اما مشکل سیاسی داشته باشد مشکل اقتصادی پیدا میکند.
مهمترین موضوع این است که اگر بخواهیم کشور ما از این بحران نجات پیدا کند باید یک چرخش در امور سیاسی داشته باشیم. اگر ما چرخش سیاسی داشته باشیم، میتوانیم جمهوری اسلامی ایران را از برخی از مشکلات از جمله طمعورزی بیگانگان نجات دهیم. در آن صورت امکان اینکه آمریکاییها خودشان پای میز مذاکره حاضر شوند، وجود دارد. با این چرخش سیاسی میتوانیم برخی از نارضایتیها را رفع کنیم. همانطور که میدانید نارضایتیهایی که اکنون در کشور وجود دارد عمومی است. برخی نمایندگان مجلس و افرادی که مسئولیت سیاسی دارند و کسانی که مسئولیت سیاسی هم ندارند سکوت اختیار کردهاند اما در دلشان مسائل را میدانند. به طور مثال در مورد اهل سنت که یک چرخش دیدگاه نیاز دارد تا نگاه های تبعیضآمیز نسبت به آنها کمتر شود و از این طریق دل آنها را به دست آورد.
باید این سختگیریهایی که در اسلام و قانون کشورمان نیست،صورت نگیرد. وقتی قانون غلط باشد حل مشکلات امکانپذیر نیست اما در کشور ما اینگونه نیست و قانون درستی داریم فقط لازم است تا دست از سلیقهای عمل کردن برداریم. ما اکنون در مرحله سختی هستیم.خیرخواهان کشور و ما به زبان طلبگی دائما این را تکرار می کنیم که لازم است برای عبور از این مرحله،برخی سیاستها تعدیل شود. اما به نظر می رسد متاسفانه برخی به حرفهای ما توجه ندارند. با این حال پیشنهاد میکنم شورای متشکل از طیفها و اقوام مختلف تشکیل شود تا بتوانند برای کشورچاره ای اندیشیده و مشکلات را حل کنند.
درباره اوضاع سیستان و بلوچستان این نکته روشن است که این استان جز و مناطق محروم کشور است، فکر میکنید این محرومیت که اکنون با چالشهای اقلیمی جدی نیز همراه شده است، افزون بر تاثیرگذاری بر معیشت مردم چه پیامدهای اجتماعی به دنبال خواهد داشت؟
متاسفانه اکنون در منطقه معضل خشکسالی وجود دارد و قبل از اینکه خشکسالی فراگیر شود مشکلاتی در استان سیستان و بلوچستان وجود داشت اما اکنون منطقه دچار بحران شده است؛ مثل بحران کمآبی و البته بهترین راه برای حل آن، مدیریت است. معتقدم میتوانیم خشکسالیها را در کشور با مدیریت درست مرتفع کنیم چون واقعا بر این باورم بحران کمبود آب در کشور را به آسانی میتوان مدیریت کرد.
اخیرا که وزیر نیرو به استان سیستان و بلوچستان سفر کرد و با او در مورد مدیریت بحران صحبت کردیم. طرحی در این باره داشتیم که به او ارائه کردیم و در گذشته نیز به یکی از معاونان وزارت نیرو و یکی از معاونان سازمان برنامه بودجه این طرح را اعلام کرده بودیم که آنها این طرح را پذیرفتند و آن را علمی دانستند. به آنها گفتم اگر این طرح را در استان سیستان و بلوچستان اجرا کنید بهترین راه برای حل بحران آب منطقه است با این طرح می توانیم ۷۰ درصد از آب موجود در منطقه را ذخیره کنیم و ۳۰ درصد از آن را برای مصارف کشاورزی و آب شرب استفاده کنیم. چیزی از زراعت مردم کم نمی شود و علاوه بر اینکه میتوان محصولات زراعی را که اکنون نیز وجود دارد،حفظ کرد. حتی می توان برخی از محصولات کشاورزی را اضافه کرد و بهترین کار کرد آن این است که از ضایع شدن آب در منطقه جلوگیری میکند.
آب را باید با لوله به مزارع و روستاها منتقل کنند
در منطقه سد ساخته شده اما برای انتقال آب سدها برنامهریزی صورت نگرفته است. وقتی که آب در کانالها جریان پیدا میکند به وسیله خورشید تبخیر میشود یعنی در گذشته که آب در رودخانه ها جریان داشت کمتر آب منطقه تلف میشد. ما طرح دادیم که آب را از سرچشمه با لولههای پلاستیکی منتقل کنند. نباید آب را پشت سد و در کانالها رها کنند بلکه آب را باید با لوله به مزارع و روستاها برای شرب منتقل کنند.
اگر ما آب را با لوله منتقل کنیم نه آب تبخیر می شود و نه در زمین فرو میرود. میتوانیم آب تمام چاههای کشاورزی رل نیز با لولهکشیمنتقل کنیم و نیازی هم به لولههای قیمتی نیست. می توانیم از لولههایی که برای ناودانیها و انتقال فاضلاب استفاده میشود برای این کار نیز استفاده کنیم زیرا این لولهها عمر بالایی دارند و حدود ۴۰ سال بدون مشکل کار میکنند. همچنین میتوان در مزارع نیز آب را با لولهکشی تقسیمبندی کنیم. به این وسیله آب کمتری به هدر میرود، آبهای موجود در سفرههای زیرزمینی باقی میماند؛ به همین دلیل عقیده دارم این بهترین راه برای مهار کردن بحران آب در تمام کشور است.
متاسفانه مشکلاتی که ما در استان سیستان و بلوچستان داریم قابل قیاس با هیچ یک از استانهای کشور نیست. در این استان دو فقر مردم را آزار میدهد یکی فقر مادی است و دیگری فقر فرهنگی و علمی. در حالیکه بین همین مردم استعدادها و تواناییهای ذهنی در سطح بسیار بالایی قرار دارد و بر اساس سنجشهای بینالمللی مردم این استان در سطح هوشی خوب قرار دارند. این استان از نظر ذخایر معدنی نیز از بسیاری از استانهای کشور در رتبه بالاتری قرار دارد. در این استان معدن طلا، انواع فلزات و سایر معادن وجود دارد که ذخایر آنها بسیار بالاست در هیچ استانی چنین ظرفیتی از لحاظ معدنی وجود ندارد.
در این استان امکان دامداری و کشاورزی نیز وجود دارد. از میان انواع محصولات کشاورزی که در این استان به عمل می آید شاید به تعداد معدودی در سایر استان ها قابل کشت باشد. موز، انبه و خربزه درختی را نمیتوان در بسیاری از استانهای کشور کشت کرد. همین خربزه درختی تنها در هندوستان و پاکستان به عمل میآید و در این استان نیز امکان کشت خربزه درختی وجود دارد. محصول پرتقال این استان نیز در کل کشور نظیر ندارد. محصولات کشاورزی تنوع زیادی در این استان دارد بخصوص در جنوب استان. در قسمت شمالی نیز پسته حتی از رفسنجان هم بهتر عمل میآید و بسیاری از مردم باغهای پسته خوبی در این جا دارند. با همه این وجود و امکانات خدادادی باز هم مردم در اینجا گرسنه هستند و همه اینها به دلیل این است که ما نتوانستیم این امکانات را مدیریت کنیم و مدیریت ما ضعیف بوده است.حتی ما نتوانستهایم از موهبت دریای عمان به خوبی استفاده کنیم زیرا دریای عمان به اقیانوس متصل است. ساحل اقیانوسی در سایر نقاط ایران وجود ندارد و می توان از آن به عنوان پیشانی ایران یاد کرد که ظرفیت بالایی برای مبادله کالا و ترانزیت برای ایران و سایر کشورهای منطقه دارد.
علاوه بر این ما نتوانستهایم از هوش بالای مردم این استان استفاده کنیم. به هر حال در دو بخش اقتصادی و فرهنگی با مشکلاتی مواجه هستیم با توجه به اینکه این استان هزار کیلومتر مرز خشکی و ۳۰۰ کیلومتر مرز آبی دارد که نعمت بزرگی است، میبینیم که قالب مرزها بسته است، ترانزیت کالا در آنها صورت نمیگیرد و اجازه بازرگانی به مردم نمیدهند. این در حالی است که در طول تاریخ این مرزها باز بوده و تبادل کالا بین مردم این استان با سایر کشورها صورت میگرفته است.
باید مناطق آزاد تجاری مانند چابهار در این استان گسترش یابد و همچنین سایر مرزهای استان باید از نظر تجاری آزاد بگذارند تا مردم مشکلاتشان حل شود و دیگر بیکار نباشند.
وزیر آموزش و پرورش چند ماه پیش به سیستان و بلوچستان سفر کرد و در مدرسهای کانکسی حضور یافت که دانشآموزان نیمکت هم نداشتند. این حضور و عذرخواهی وزیر از دانشآموزان آن مدرسه بازخورد زیادی در فضای رسانهای و مجازی درباره وضع تحصیلی دانشآموزان این استان داشت تا جایی که شرکت ایرانخودرو ساخت مدرسه در آن منطقه را تقبل کرد. روند توجه به محرومیت آموزشی در استان را در دولت دوازدهم چگونه ارزیابی میکنید و چه انتظاری دارید؟
به هر حال تغییراتی با توجه به استقرار دولت تدبیر و امید صورت گرفته اما مشکلات بسیار گسترده است. مدارس خوبی هم ساخته شدهاند و دولت هم در این زمینه کمکهای خوبی داشته است اما به دلیل وسعت منطقه و پراکندگی روستاها هنوز با حرکتی که ایجاد تحول در منطقه کند فاصله داریم. اما برای این منطقه،مهمتر از ساختن بنا، ساختن مربی، معلم و استاد ضروری است.
چون ما اکنون در استان معلم خوب کم داریم به طور مثال یک سربازمعلم را که خودش نیاز به آموزش دارد برای تعلیم دانشآموزان به مدرسه اعزام می کنند. آموزش و پرورش باید ابتدا به دنبال ساخت معلم و مربی تاثیرگذار باشد. البته در این استان به دلیل فقر فرهنگی نیاز است که یک فکر بهتر برای آموزش و تربیت مربیان و معلمان صورت گیرد تا از خود افراد بومی برای تعلیم و تربیت دانش آموزان استفاده کنند.
با این وجود اگرچه خوشبختانه روند مدرسهسازی طی سالهای اخیر به خوبی پیش میرود اما مهمتر از آن تربیت معلم و مربی است زیرا یک مربی می توانند در شکوفایی استعدادهای این منطقه بسیار موثر باشد. البته در دولت یازدهم طرحی به عنوان بومگزینی در آموزش و پرورش اجرا شد که متاسفانه برخی در آن اخلال کردند. طرح بوم گزینی بسیار طرح خوبی بود. که متاسفانه برخیها نمیتوانند همین را هم تحمل کنند. اعتقاد داریم در این منطقه مسئولان آموزش و پرورش باید یک نگاه ویژه به تربیت معلم داشته باشند، زیرا تربیت معلم و مربی خوبی یکی از ضروریات این منطقه است.
آیا مشکل تحصیل دختران در این استان حل شده است یا خبر؟
اکنون در زمینه امکان تحصیل دختران در استان مشکلی نداریم و خوشبختانه این مشکل تا حدودی حل شده است. حتی بانوان این استان در انتخاباتها بالاترین حضور را در میان کاندیداها دارند و در عرصه فعالیتهای اجتماعی حضور گستردهای دارند و خوشبختانه تعداد دانشجویان دختر در این استان نسبت به پسران بیشتر است .
افت تحصیلی و ترک تحصیل، دلایل دیگری دارد و الزاما متاثر از تاثیرات خانوادگی نیست. شاید دختران اینجا به دلیل اینکه نمیتوانند کار مناسبی داشته باشند از تحصیل صرف نظر میکنند. البته وجود محرومیتهای مالی هم بیتاثیر نیست و یکی دیگر از مشکلات دختران این است که در همان مناطقی که حضور دارند کیفیت آموزش بسیار پایین است و همین عامل باعث بازماندن از تحصیل می شود. بنابراین بازماندگی از تحصیل در بین دختران و پسران به یک میزان است و با توجه به همان مسئلهای که اشاره کردم نیاز به مربیهای خوب و باانگیزه در استان بسیار چشمگیر است. اگر معلمان ورزیده و توانا وجود داشته باشند میتوانند انگیزه را در دانشآموزان این استان بالا ببرند و آنها را برای ادامه تحصیل تشویق کنند.
ارسال دیدگاه