یک تحلیلگر مسائل افغانستان در گفتوگو با پانا مطرح کرد؛
نشست پکن؛ چراغ سبز چین و روسیه برای شناسایی طالبان
نیروهای مخالف طالبان از طریق نظامی نمیتوانند طالبان را از قدرت برکنار کنند/ طالب باید بپذیرد یک دولت فراگیر تشکیل دهد/ مجموعه شرایط کنونی به نفع چین در افغانستان تمام خواهد شد
تهران (پانا) - یک تحلیلگر مسائل افغانستان میگوید سفر وزیر خارجه چین به افغانستان قبل از اجلاس پکن یک نوع زمینهسازی و تشویق طالبان است تا مشکلاتی را که در داخل دارند به کمک چین، روسیه و ایران برطرف کنند و به عنوان یک حکومت مشروع به مرور ابتدا مورد شناسایی چین و روسیه و ایران و در نهایت کشورهای همسایه افغانستان و کشورهای مسلمان و در نهایت اروپا و آمریکا قرار بگیرند.
پیرمحمد ملازهی در گفتوگو با پانا درباره سفر وزیر خارجه چین به افغانستان یک هفته قبل از میزبانی پکن از کشورهای همسایه افغانستان، اظهار کرد: «چینیها از همان ابتدا که طالبان سر کار آمدند نگاه مثبتی به مسأله افغانستان داشتند. برنامه چین این است که افغانستان را در چارچوب «ابرپروژه کمربند یک جاده» قرار دهد؛ دو مسیری که از افغانستان یا نزدیک افغانستان عبور میکند، یکی مسیری که از قرقیزستان وارد افغانستان، ترکمنستان و بعد ایران میشود و یکی هم مسیر واخان، همان باریکه ۶۰ کیلومتری مرز مشترک افغانستان و چین در ایالت سینکیانگ. قسمت دیگر نیز همان سیپگ است که از جاده قرهقرون عبور میکند و کاشخر را به بندر گوادر اتصال میدهد.»
وی ادامه داد: «چین برای اینکه بتواند به تنهایی برنامههای خود را در منطقه اجرایی کند سه کشور افغانستان، پاکستان و ایران برای او حائز اهمیت هستند. در ارتباط با پاکستان، مشغول عملیاتی کردن سیپگ است. در ارتباط با ایران همان قرارداد راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین در دستور کار است که قرار است بر مبنای آن حدود ۴۰۰ هزار میلیارد دلار در بخش انرژی، نفت و گاز و پتروشیمی ایران در بنادر و جزایر جنوبی ایران در منطقه خلیج فارس سرمایهگذاری کند.»
این تحلیلگر مسائل افغانستان اضافه کرد: «اگر از نگاه چین به افغانستان توجه کنید دو دلیل مشخص میبینید که چین به افغانستان توجه دارد. چین اصلا سفارت خود را تعطیل نکرد و سفیر چین هم از افغانستان خارج نشد. جدا از مسأله سفارت گفته میشود حدود ۲ بیلیون دلار ذخایر زیرزمینی در افغانستان هست که بعضی از این ذخایر زیرزمینی مانند لتیوم در دنیا کمیاب است. لتیوم در صنایع آینده که باتریسازی هست و حتی هواپیماها هم قرار است براساس این انرژی کار کنند، حائز اهمیت است. بنابراین افغانستان به لحاظ آن ذخایر زیرزمینی هم مورد توجه چین است.»
ملازهی خاطرنشان کرد: «هم دولت طالبان برای سرمایهگذاری چین در افغانستان اعلام آمادگی کردهاند و هم شرکتهای پاکستانی و چینی به صورت مشترک این تمایل را از خود نشان دادهاند. با تهاجم نظامی آمریکا و شکست این کشور هم تقریبا میشود گفت که افغانستان دیگر از چنگ آمریکا خارج شده و تمایلش بیشتر به چین و روسیه، ایران و پاکستان خواهد بود.»
وی تصریح کرد: «من فکر میکنم سفر وزیر خارجه چین به افغانستان قبل از اجلاس پکن یک نوع زمینهسازی و تشویق طالبان است تا مشکلاتی را که در داخل دارند به کمک چین، روسیه و ایران برطرف کنند و به عنوان یک حکومت مشروع به مرور ابتدا مورد شناسایی چین و روسیه و ایران و در نهایت کشورهای همسایه افغانستان و کشورهای مسلمان و در نهایت اروپا و آمریکا قرار بگیرند. اروپا و آمریکا به این دلیل در آخر قضایا قرار میگیرند که آنها در داخل مشکل دارند. کشورهای اروپایی مساله حقوق بشر و مساله حقوق زنان را مطرح کردند و اینها در افغانستان برایشان مسأله است اما واقعیت این است که روسیه و چین این مشکل را ندارند و به همین خاطر راحتتر میتوانند با افغانستان و طالبان کار کنند. از این زاویه من فکر میکنم اجلاس پکن برای طالبان حائز اهمیت است و آمدن آقای «وانگ یی» وزیر خارجه چین به افغانستان برای طالبان به معنای این خواهد بود که این کشورها یعنی چین و روسیه، طالبان را تحت یک شرایطی به رسمیت بشناسند.»
ملازهی با بیان اینکه فضا برای حضور چین در افغانستان با توجه به مشکلاتی که طالبان با غرب پیدا کردهاند بسیار مساعد است و چینیها از این فرصت نهایت استفاده را خواهند کرد گفت: «چینیها در مساعدترین زمان و مساعدترین شرایط برای اینکه در افغانستان حضور موثری پیدا کنند، هستند. با توجه به مجموعه شرایطی که طالبان دارد، حمایت پاکستان از طالبان و تمایل شرکتهای پاکستانی و چینی برای سرمایهگذاری در افغانستان، شرایط مناسبی برای طالبان فراهم است. چین و روسیه در شرایط مساعدی قرار دارند، پاکستان متحد چین است و ایران میتواند در شرایط مساعدی برای نفوذ در افغانستان قرار داشته باشد. چین در نهایت میخواهد هم به حوزه نفتی خلیج فارس و هم به حوزه دریای خزر دسترسی داشته باشد و به نظر میرسد مجموعه شرایط به نفع چین در افغانستان تمام خواهد شد.»
این تحلیلگر مسائل افغانستان در ادامه افزود: «طالبان در حال حاضر به شما دوفاکتو به رسمیت شناخته شدهاند ولی طالب امیدوار است که به تدریج مشکلاتی را که دارد به ویژه در ارتباط با دو جناح قدرتمند خود، شبکه حقانی و شورای کویته، بتوانند برطرف کنند و بر سر اینکه چگونه میتوانند در شرایط نوین، قدرت خود را در افغانستان حفظ و توسعه دهند به توافق برسند. طالبان اختلافی بین جناح رادیکال و جناح میانهرو دارد ولی به تدریج جناح رادیکال حقانی دچار واقعبینی شده و خود را با شرایط تطبیق خواهند داد. به نظر میرسد هرچند ممکن است در فصل بهار یک سری عملیات علیه طالبان صورت بگیرد ولی واقعیت این است که نیروهای مخالف طالبان از طریق نظامی نمیتوانند طالبان را از قدرت برکنار کنند و همه این واقعیت را باید بپذیرند که راهحل افغانستان نظامی نیست بلکه سیاسی است و اینکه طالب هم بپذیرد یک دولت فراگیر تشکیل دهد و بقیه مذاهب و اقوام را در ساختار قدرت مشارکت دهد.»
وی تاکید کرد: «سطح رهبری طالبان تقریبا واقعبینانهتر نسبت به مسایل برخورد میکند ولی نگرانی از بدنه طالبان است که فرهنگ روستایی دارند و عمدتا از قبایل پشتون هستند که سنتهای خاص خود را دارند. آنها جهاد کردهاند به خاطر اعتقاداتشان و اگر رهبری طالب حرکتی انجام دهد که با ذهنیت آنها همخوانی نداشته باشد ممکن است مشکلاتی برای دولت به وجود بیاورند. من فکر میکنم به تدریج شرایط افغانستان به سمت یک راهحل معقولتر پیش خواهد رفت و سیاست طالبان تعدیل میشود هرچند که ایدیولوژی آنها یک ایدیولوژی افراطی است.»
پیرمحمد ملازهی در پایان گفت: «در مجموع در افغانستان نیرویی که طالب را بتواند از طریق نظامی حذف کند وجود ندارد و طالب هنوز ایدیولوژی سفت و سخت خود را دارد ولی الزاماتی وجود دارد که این الزامات به تدریج طالبان را در مسیری قرار خواهد داد که سیاست خود را تعدیل کنند و از حالت نهضتی به یک دولت مسئول تبدیل شوند که بتوانند دولت را اداره کنند.»
ارسال دیدگاه