شغلی که در شرجی خلیج فارس پوسیده است
لنجها راهی به دریا نمییابند
تهران (پانا) - قصه لنجداری و ته لنجی هم مثنوی هفتاد من است. در دولت قبل با تنگ شدن حلقه تحریم، لنجدارها خدمت بزرگی برای رساندن کالا به کشور کردند. در کنار آن البته ارزانی گازوئیل و قاچاق سوخت هم بود. اما هرچه بود بازارهای بنادر جنوب رونق داشت، آنقدر که خیلیها به فکر لنجداری افتادند. برجام که امضا شد و سر و کله کشتیهای بزرگ پیدا شد و گمرک سر و سامانی گرفت، رودخانهای مثل «زهره» در هندیجان خوزستان به قبرستان لنج تبدیل شد.
به گزارش ایران، تماشای آن همه لنج پهلوگرفتهدر دهانه خلیج فارس و صاحبان مستأصلشان حسی دوگانه را در هربینندهای برمیانگیخت؛ اقتصاد دارد درست میشود اما سرمایه بعضی ها این وسط برباد میرود.
با این همه داستان دارد تکرار میشود؛ تحریم برگشته و لنجداران که دریا را بهتر از کف دست میشناسند، مثل لشکری بزرگ میتوانند از این حلقه بگریزند. سالهای قبل هر لنج در کنار باری که بهطور قانونی وارد میکرد، اجازه داشت مقداری هم کالای دلخواه بهعنوان ته لنجی یا سهم ناخدا و ملوان وارد کند و گمرکیاش را نپردازد اما عملاً کار به جایی رسیده بود که بار لنج یکسره ته لنجی بود. بعد قانون سفت و سخت شد و گمرک برای جلوگیری از قاچاق یا ورود کالاهای بیهوده سخت گرفت و اقتصاد لنجداران به هم ریخت تا اینکه دوباره تحریم برگشت بیآنکه سهلگیریهای قانون برگردد.
یاسرعبدالله، ملوان ۶۵ ساله هرمزگانی است که پس از سالها کار روی لنجهای باری، حالا که صاحب چندعروس و داماد و نوه است به مشکلات زیادی برای واردات کالاهای ته لنجی و ملوانی خورده و عملاً بیکار شده. سالها فعالیت سخت دریانوردی و کار با لنجی فرسوده و حالا هم بیکاری، نفسش را بریده و برای گذران زندگی روزمره مستأصل مانده است. به گفته او دود بیسرو سامانی و افت و خیزهای قانون ته لنجی در استانهای ساحلی البته قربانیانش را از میان لنجدارانی انتخاب میکند که میخواهند قانونی کار کنند وگرنه همیشه عدهای سودجو هستند که مشغول کار خودشانند و کاری به کار قانون و گمرک و عواقب قاچاق و این چیزها ندارند.
جاسم موسی، ملوان هرمزگانی که پس از ۲۰ سال این شغل را کنار گذاشته گلایه دارد از اینکه ملوانان تشکل صنفی ندارند تا از حقوقشان دفاع شود: «ما حتی تشکلهای کارگری هم نداریم که بهدنبال حق وحقوقمان باشد و مشکلاتمان را پیگیری کند. مسئولان گاهی میگویند که به فکر ما هستند و میخواهند مشکلات را حل کنند ولی راستش را بخواهید ما که چشم امیدی به این حرفها نداریم. مسئولان مشکل را خیلی بزرگ میبینند و نمیتوانند راه حلی برایش پیدا کنند.»
جاسم به وعدههایی که در دورههای مختلف داده شده اشاره میکند و میگوید: «هرچند وقت یک بار این موضوع برای مسئولان مهم میشود اما خیلی زود فراموش میکنند و ملوان بیچاره را بهحال خودش واگذار میکنند.»
محمد سیلانی دیگر ملوان هرمزگانی که ۲۰ سال سابقه دریانوردی دارد، درباره سختیها و خطرات این شغل میگوید: «کار روی لنج امنیت جانی ندارد. سالانه عده بسیاری در مسیرهای دریایی بر اثر طوفان و غرق شدن لنج جان خود را از دست میدهند. همچنین با توجه به سنگینی محمولهها و گرمی و رطوبت هوا و نبود امکانات بهداشتی بیشتر ملوانان به بیماریهای پوستی، قلبی، عفونی، روماتیسم و کمردرد مبتلا میشوند تا حدی که دیگر از یک سنی به بعد قادر به ادامه کار نیستند. بنابراین باید سابقه کاری هر ملوان را با توجه به این موارد حساب کنند.»
او فقر و نبود شغل مناسب را از دلایلی میداند که باعث شده افراد جویای کار بدون حقوق و مزایای قانون کار به این شغل تن بدهند و بهخاطر ترس از بیکاری اعتراضی نکنند.
این وضعیت، داستان بسیاری از ملوانان لنجهای باری و صیادی بنادر خلیج فارس است. خوزستان، بوشهر، هرمزگان و سیستان و بلوچستان با داشتن چندین هزار ملوان نقش پررنگی در حمل و نقل کالاهای تجاری و اقتصاد کشور دارند.
ماشاءالله رئوفی، مدیرعامل تعاونی لنج داران بندرلنگه هرمزگان مشکلات ملوانان این استان و استانهای همجوار را تأیید میکند و میگوید مصوبهای که برای کالاهای ته لنجی درنظر گرفته شده به هیچ عنوان توجیه پذیر نیست و منفعتی هم برای ملوانان ندارد: «زمانی سقف ته لنجی یک میلیون تومان بود و همان هم میارزید حالا که دلار این طوری شده، ۱۵ میلیون تومان ته لنجی واقعاً پولی نیست که برای امرار معاش ملوانی که با شناور سنتی و فرسوده کار میکند، کافی باشد. با این وضعیت، آوردن ته لنجی برای ملوانان مقرون به صرفه نیست.»
رئوفی که از حامیان لنج داران است به قاچاق سوخت برخی شناورها اشاره میکند و میگوید عمده شناورهای سنتی ما در بندرعباس و بندرلنگه فعال هستند و بیشترشان به حمل کالاهای صادراتی غیرنفتی مشغولند: «متأسفانه سوختی که به آنها داده میشود به قیمت آزاد و نرخ جهانی است بنابراین برای این ملوانان صرف ندارد که کالای ته لنجی بیاورند، اما اگر به آنها سوخت یارانهای داده شود، مشکلشان تا حدودی کم خواهد شد.
شناورهایی هستند که چند روز در دریا میمانند و تور صیادی پهن میکنند و بعد اضافه سوخت خود را به شناورهای دیگر میفروشند. این شناورها معمولاً بارهای وارداتی میآورند و دنبال کالای ته لنجی نیستند. از طرفی سوخت لیتری ۳۰۰ تومان برای یک ماه میگیرند درحالی که مصرف چندانی هم ندارند و مازاد سوختشان را روی دریا اغلب به شناورهای خارجی به قیمت شش تا هفت هزار تومان میفروشند و به نوعی قاچاق سوخت میکنند.»
مدیرعامل تعاونی لنج داران بندر لنگه با اشاره به اینکه این نکات در سفر رئیس مجلس و معاون اول رئیس جمهوری به هرمزگان مطرح شد، میگوید: «با پیشنهادهای ما موافقت شد اما هنوز در عمل اتفاق خاصی نیفتاده. درصورتی که ملوانهای ما مرزداران بیجیره و مواجب کشورند و باید به آنها بها داده شود. در این میان شیلات و دریابانی استان هم باید روی این گونه قاچاقها نظارت و کنترل داشته باشند چون دود آن به چشم ملوانان شناورهای سنتی که کالای ته لنجی میآورند؛ میرود.»
وی میگوید: «یکهزار تا ۲ هزار لیتر سوخت برای شناورهای سنتی کافی است و ملوانان میتوانند زندگیشان را اداره کنند اما متأسفانه این مقدار سوخت را هم نمیگیرند. با این اوصاف ۳۵ درصد ملوانان بیکار شدهاند و به شغلهای کاذبی مانند دستفروشی، واکس زدن، شربت فروشی و فلافل فروشی کنار خیابانها روی آوردهاند.»
عباس سالاری، رئیس اتاق تعاون هرمزگان هم میگوید: «با شش نوبت سفر دریایی آن هم با ۱۵ میلیون تومان واقعاً چیزی دست ملوانان را نمیگیرد. با این میزان فقط میتوان تعدادی گونی برنج یا شکر وارد کرد. با توجه به افزایش نرخ ارز، ۱۵ میلیون تومان پولی نیست که کمکی برای ملوانان باشد.
او با بیان اینکه ملوان سرمایه میخواهد تا بتواند کالا وارد کند، ادامه میدهد: «ملوان سواد و تخصصی ندارد که بتواند منبع درآمد دیگری داشته باشد، سرمایهگذاران باید با استفاده از سود معافیت گمرکی ملوانان از آنها حمایت کنند. جامعه دریایی سنتی ما از زمانی که نرخ سوخت بالا رفت، بشدت زیان دید و خیلیها کارشان را از دست دادند. تعدادی مجبور به فروش شناورهایشان شدند و عدهای هم برای خرید شناور ناچار شدند وامهای سنگین بگیرند که با گران شدن نرخ سوخت مجبور شدند شناور را بفروشند و زیر بار پرداخت وام بمانند.»
ملوانی یکی از مهمترین مشاغل در سرپا نگه داشتن اقتصاد و توسعه جنوب کشور است، این درحالی است که آنها از حقوق و مزایای قابل توجهی هم برخوردار نیستند. حتی کارشان نیز جزو مشاغل سخت و زیان آور محسوب نمیشود. لنجها در شرجی و آفتاب جنوب میپوسند و ملوانان راهی به دریا میجویند. آیا راهی باز خواهد شد؟
ارسال دیدگاه