درددلهای کارگرانی که بار لنجها را خالی میکنند؛
سهم یحیی از ۳ میلیارد دلار فقط ۱۴۰۰ دلار است
رقابت بر سر یک کار سخت
تهران (پانا) - در غیاب یک تشکل کارگری اثرگذار، باربرانی که کالاهای لنجها را تخلیه میکنند مجبور به کار طاقتفرسا با درآمد پایین هستند. یحیی، باربری که در گمرک بندر گناوه کار میکند، سهم ناچیزی از اقتصاد میلیارد دلاری واردات دارد. هر باربر اینجا ماهانه حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان درمیآورد بدون بیمه و بدون ضمانت برای اینکه ماه آینده هم همین میزان درآمد داشته باشد.
بهگزارش ایلنا، «ماهانه حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان در میآورم که باید ۱۱۰ هزار تومانش را بابت بیمه بپردازم و هزینه رفت و آمد هم دارم. چقدر برای من میماند و زندگیام را چطور بچرخانم؟»
این حرفها را یحیی میزند؛ یکی از حدود ۳۵۰ کارگری که در بندر گناوه بار لنجها را خالی میکنند. آنها مجبورند توی گرمایی که گاه به ۵۰ درجه هم میرسد، کار کنند و صاحب بار بهازای هر ماشین باری که خالی میشود ۹۲ هزار تومان به یک دسته ۱۵ یا ۱۶ نفره کارگران مزد میدهد؛ ۹۲ هزار تومانی که هشت هزار تومانش به شرکت میرسد و سهم هر کارگر از این کار سخت، شش هزار تومان است. البته آنها باید راضی باشند که بعد از یکهفته کاری برایشان پیدا شده. تعداد لنجهایی که در ساحل پهلو میگیرند روزبهروز کمتر میشود و تعداد کارگران و شرکتهایی که صاحب لنجها برای تخلیهبار بهسراغ آنها میروند روزبهروز بیشتر. باربران طرفحساب با شرکتها باید گوشبهزنگ باشند. اگر بگویند کار داریم، مریض هستیم، امروز نمیتوانیم بیاییم گمرگ و یکروز دیگر میآییم و ... کار از دست رفته است. سرکارگر یک کارگر روزمرد پیدا میکند و با دادن ۸۰ هزار تومان به او، عملیات تخلیهبار را سر و سامان میدهد.
رقابت بر سر یک کار سخت
خیلیها فکر میکنند وضعیت کار برای کارگران در مناطق آزاد و بنادر بهتر از بقیه جاهاست. هر چه باشد دریایی هست و بالاخره لنجی از راه میرسد و در ساحل پهلو میگیرد و برای تخلیه بارش کارگر لازم است. این باور، خیلی از کارگران استانهای دور از دریا را به سواحل کشانده.
بندر گناوه نهتنها از نظر استراتژیک که بهلحاظ جاذبههای طبیعی یکی از مهمترین بنادر خلیج فارس است. باوجود اینکه ظرفیتهای این بندر مهم در استان بوشهر مغفول مانده، اما معیشت ساکنان آن مانند دیگر ساحلنشینان وابسته به دریاست. صیادی شغل مهمی است و استفاده از موقعیتتجاری و ترانزیتی نیز یکی از امیدهای ساکنان این بندر است. مردم گناوه مانند ساکنان دیگر بنادری که اسکلههای تجاری دارند، بهشدت از محدودیتهای ایجاد شده درباره ته لنجیها متضرر شدند. حالا علاوهبر این محدودیتها، تحریمها باعث شده تجارت کمتر و کمتر شود. محدودیتهای تجاری را که بگذاریم کنار، بالا رفتن قیمت دلار باعث میشود واردات بهصرفه نباشد. نتیجه این شده است که لنج کمتری هست و بار کمتری برای تخلیه شدن. این اتفاق کل اقتصاد بندر را تحتالشعاع قرار میدهد؛ کار همه از فروشنده گرفته تا شرکتهای خدماتی که از واردات و صادرات نان میخورند، کساد میشود و البته مثل همیشه کارگران بیشتر از همه ضرر میکنند.
باربران در گمرگ گناوه بهخودیخود کار سختی دارند و مزد ناچیزی میگیرند و حالا در شرایطی که کارگران بیکار از کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال و بختیاری به بندر آمدهاند و آماده کار هستند، باید بههر کاری، با هر مزدی پاسخ مثبت بدهند.
حدود ۳۵۰ کارگر که در ۲۳ دسته ۱۵ یا ۱۶ نفری زیرنظر شرکتهای تخلیهبار کار میکنند، بار لنجهای پهلوگرفته در بندر گناوه را خالی میکنند. یحیی عبداللهی، یکی از این کارگران، درباره کموکیف کارش میگوید: هر چهار یا پنج دسته کارگر زیرنظر یک شرکت کار میکنند. شرکت شماره یک لنج را میدهد و ما میرویم بار آن لنج را خالی میکنیم. بهازای هر ماشینباری که تخلیه میشود به ما پول میدهند. نرخ تخلیهبار هر ماشین ۹۲ هزار تومان است و برای هر ماشین هشت هزار تومان به شرکت میرسد و مابقی پول بین کارگران تقسیم میشود.
او ادامه میدهد: مزدی که دریافت میکنیم بستگی به کوچکی و بزرگی لنج و میزان بارش دارد. هر کارگر برای خالیکردن یک لنج تقریبا ۱۸۰ تا ۲۰۰ هزار تومان دستمزد دریافت میکند. بعد باید دوباره منتظر بمانیم تا نوبتمان شود. هر باربر اینجا ماهانه حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان درمیآورد. کارگران از چهارمحال و بختیاری گرفته تا کهگیلویه و بویراحمد برای باربری به بندر گناوه میآیند. قبلا برای همینکار باربری در گمرگ باید تاییدیههای مختلف از نداشتن اعتیاد گرفته تا انگشتنگاری و نداشتن سوءسابقه میگرفتیم، اما حالا دیگر اینطور شده که هر کسی کیفش را روی کولش میگذارد و میآید توی گمرگ کار میکند.
سهم باربران از اقتصاد میلیارد دلاری
در سالهای اخیر مقابله با واردات کالاهای قاچاق یکی از کارویژههای دولت معرفی شده است. مسئولان میگویند توانستهاند میزان قاچاق را نصف کنند. شهریور سال گذشته، علی مویدی (رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز) اعلام کرد که حجم قاچاق کالا از ۲۵ میلیارد دلار به ۱۲.۵ میلیارد دلار کاهش یافته است. مقابله با قاچاق البته بدون اما و اگر و اعتراض هم نبود. در این میان واردات کالاهای کولبری و تهلنجی نیز مورد توجه قرار گرفت، حال آنکه معیشت گروه زیادی از شهروندان بهویژه در مناطق مرزی بسته به واردات این نوع کالاهاست. کسانیکه زندگیشان از این طریق میگذشت اعتراض کردند که نباید تهلنجی را قاچاق دانست و به این ترتیب اصلاحاتی در زمینه ممنوعیت واردات تهلنجی صورت گرفت.
مزدی که دریافت میکنیم بستگی به کوچکی و بزرگی لنج و میزان بارش دارد. هر کارگر برای خالی کردن یک لنج تقریبا ۱۸۰ تا ۲۰۰ هزار تومان دستمزد دریافت میکند. بعد باید دوباره منتظر بمانیم تا نوبتمان شود. هر باربر اینجا ماهانه حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان در میآورد.
برخی برآوردها نشان میدهد حجم کالاهای کولبری و تهلنجی حدود سه میلیارد دلار در سال است. از این رقم بزرگ سالانه چقدر نصیب یک باربر میشود؛ شاید باور نکنید؛ کمتر از ۱۴۰۰ دلار. اگر کسی مثل یحیی کار کند، ماهانه یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان در میآورد. این درآمد را به دلار که حساب کنیم کمی از ۱۱۰ دلار بیشتر میشود و در بهترین حالت در یک سال درآمد یک باربر ۱۴۰۰ دلار است.
یحیی میگوید: همه از گرانیها اطلاع داریم. قیمت خیلی چیزها دو و سه برابر شده. در این وضعیت، تازه بعد از اینکه ما اعتراض کردیم، دو هزار تومان به حقوقمان اضافه شد. تعرفههایی که برای پیادهکردن بار تعیین میکنند قاعده مشخصی ندارد. برای مثال در بندر ریگ که نزدیک گناوه است برای تخلیه هر ماشین ۱۵۰ هزار تومان میدهند. همه چیز گران شده. مثلا حق بیمه، اما مزد من فقط دو هزار تومان بیشتر شده است.
دبیر کانون انجمنهای صنفی کارگری استان بوشهر نامشخص بودن تعرفهها برای تخلیهبار لنجهای پهلو گرفتن در سواحل این استان را تایید میکند و میگوید: معمولا صاحبلنجها یا کسانیکه این کارگران را بهکار میگیرند با آنها برای مزدشان بهتوافق میرسند و رقم و قاعده مشخصی برای این کار وجود ندارد.
سهام کارگر وضعیت کارگران باربر در بنادر بوشهر را نامناسب توصیف میکند و ادامه میدهد: قبلا تشکلی برای این کارگران وجود داشت، اما بهدنبال سوءاستفادههایی که از کارت ملی برخی کارگران برای واردات تهلنجی صورت گرفت، فعالیت تشکل مربوط به آنها بهحالت تعلیق درآمد و حالا کسی نیست وضعیت آنها را بررسی کرده و از حقوقشان دفاع کند.
نه کفش ایمن داریم، نه دستکش و نه حتی سایه!
کار تخلیهبار خودبهخود کار سختی است و اگر این کار در شرایط محیطی بدی باشد و امکاناتی هم برای کارگران وجود نداشته باشد، کار طاقتفرسا میشود. کارگرانی که در گمرک گناوه بار لنجها را خالی میکنند دقیقا در این شرایط کار میکنند. یحیی میگوید هیچچیز، نه کفش ایمن، نه دستکش و نه هیچچیز دیگر بهما نمیدهند. سالانه یک پیراهن بهما میدهند؛ سرخ یا سورمهای که آن را هم نمیشود توی این گرما پوشید.
این کارگر باربری گفت: حتی برای ما سرویس بهداشتی درست و حسابی و آبسرد کن نگذاشتهاند و یک استراحتگاه نیست که وقتی میخواهیم کمی نفس بگیریم توی سایه آن بایستیم.
او عنوان کرد: ما بهازای تخلیه هر ماشین بار هشت هزار تومان بهشرکت پرداخت میکنیم و بعد خودمان باید دنبال مزدمان بدویم. سرکارگر میرود دنبال صاحببار و ممکن است چک برای دو یا سه هفته بعد دریافت کند. یکنفر نقد میدهد، یکنفر چک میدهد و خلاصه ما خودمان باید دنبال پولمان باشیم.
یحیی با بیان اینکه کمشدن تهلنجیها و افزایش تعرفههای گمرگی باعث شد بار کمتر باشد، عنوان کرد: گناوه هیچ راه درآمد دیگری جز گمرک ندارد. اگر گمرک نباشد و کار در آنجا کم شود کلا شهر فلج میشود. اینجا کارخانهای نیست و همه کسب و کارها مربوط به گمرک و واردات هستند.
او ادامه داد: لنجدار بهفکر خودش است، گمرک بهفکر خودش است و شرکتها هم بهفکر خودشان هستند. هیچ مزایای شغلی وجود ندارد. اینکه مثلا بگویند بهخاطر گرمای هوای کار تعطیل شود یا مزایایی داده شود، نیست. الان دما در گناوه به ۵۰ درجه هم میرسد. ما باید با همین وضعیت کار کنیم. خیلی از کارگران جدید حتی بیمه هم نیستند. بیمه ما مربوط به طرحی است که یک زمان اجرا شد و الان یک کارگر باربر به آسانی نمیتواند بیمه باربری شود و باید همه حق بیمهاش را خودش بپردازد.
کارگران چه سودی از کاهش قاچاق بردند؟
شکاف درآمد و هزینه به موضوعی تکراری در مباحث کارگری تبدیل شده است. مدتهاست که فعالان حوزه کارگری از وجود این شکاف گسترده انتقاد میکنند و میگویند چرخ زندگی یک کارگر با حداقل حقوق به هیچوجه نمیچرخد. سبد معیشت خانوار در اسفند ۹۷، سه میلیون و ۷۵۹ هزار و ۲۶۲ تومان تعیین شد و فرامرز توفیقی (رئیس کمیته دستمزد کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور) اخیرا اعلام کرده این رقم در اردیبهشت امسال به شش میلیون و ۴۸۲ هزار و ۲۱۵ تومان رسیده است. حداقل حقوق امسال برای یک فرد حدود دو میلیون تومان است که یک سوم هزینههای یک خانوار را هم تامین نمیکند. حالا در نظر بگیرید که یک فرد از این هم کمتر حقوق بگیرد و امنیت شغلی هم نداشته باشد، یعنی نداند ماه بعد همین پول ناچیز هم به دستش میرسد یا نه. وضعیت کارگران باربری در بسیاری از بنادر کشور از جمله بندر گناوه بههمین صورت است و در غیاب تشکلهایی که از حقوق این کارگران دفاع کنند، آنها روزگار سختی را میگذرانند.
در سالهای اخیر که اظهارات زیادی درباره کاهش حجم قاچاق صورت گرفته، عمدتا طرحهایی اجرا شده است که در نهایت بهسود کارگرانی که معیشتشان از طریق واردات رسمی و غیررسمی تامین میشود، تمام نشده است. مقابله با قاچاق بهمنظور کاهش فعالیتهای سوداگرانه و رونق تولید در داخل انجام میشود. در حالیکه عنوان میشود قاچاق نصف شده و کاهش چشمگیر ۱۲.۵ میلیارد دلاری داشته، انتظار میرود وضعیت معیشتی بههمین میزان بهبود بیابد. وقتی حرفهای یحیی را درباره وضعیت کار و درآمدش میشنویم این سوال به ذهنمان میآید که سهم او از رقمهای نجومی چیست؛ از ۱۲.۵ میلیارد دلار کاهش حجم قاچاق و از سه میلیارد دلار حجم کولبری و ته لنجی؟
ارسال دیدگاه