دروغگویی کودکان از روی ترس یا نیاز ؟
تهران (پانا) - از جمله مواردی که موجب می شود تا کودکان به درغگویی رو آورند ترس از مقایسه با دیگران، احساس نیاز و یا تهدید به بیان واقعیت، است. برای مقابله با دروغ پردازی کودک و نوجوانان باید بهطور دقیق وضعیت جسمانی و موقعیت سنی آنها را درنظر گرفت. دروغگویی در هر شرایط و برای هر فرد کاری اشتباه است و برای اینکه از تکرار آن جلوگیری شود باید با آموزشهای لازم ضمن تقویت نقاط ضعف، توانمندی افراد را بالا برد.
بهگزارش ایرنا، دروغپردازی در بین کودکان خیلی شایع است بهنحوی که در این سنین هنوز بچهها یاد نگرفتهاند این رویه که برگزیدهاند کار اشتباهی است و از طرفی بهخاطر ساده و بیآلایش بودن، این کودکان فکر میکنند مردم یا خوب هستند یا بد و این غیرممکن است که یک فرد خوب کار بد انجام دهد.
بچهها تقریبا روش خاص و شناخته شدهای برای دروغپردازی دارند و خیلی تمایل به داستانسرایی دارند که حقیقت ندارد و از روی تصورات آنها نشات میگیرد. در این مواقع بهترین کار این است که والدین در بین داستانسرایی کودک، کمک کنند تا حقایق بهدرستی بیان شود.
پدر و مادر و حتی مربیان مدارس و مهدکودک باید بدانند دروغ گفتن بچهها برای بهدست آوردن چیزی یا اجتناب از انجام کاری صورت میگیرد و از اینرو نیاز است که حقیقت را با توجه به شواهدی که دارند با کودک و یا حتی نوجوان در میان گذارند.
برای جلوگیری از تکرار دروغگویی بچهها باید نخست خود والدین و مربیان الگوی راستگویی برای آنان باشند و در مرحله بعد به فرزندان آموخت که دروغ گفتن اشتباه است و بهتر است که حقیقت را بگویند، راستگویی در کودکان را تشویق کنیم. برای دروغگویی پیامد منفی (تنبیه) در نظر بگیریم و اجازه ندهیم فرزندان با دروغ گفتن به آن چه میخواهند برسد.
والدین و مربیان سعی کنند کودک را با برچسب دروغگو خجالتزده نکنند، بزرگتر فرزندان برای اینکه بخواهد دروغگویی کودک را درمان یا از تکرار آن جلوگیری و بهنوعی به راستگویی هدایت کند، نیاز است که دلیل دروغگویی را جویا شود، چرا که برخی مواقع کودک بهدلیل اینکه اجازه بیان حقیقت را ندارد یا از سوی فرد دیگری تهدید شده یا برای بیان آن تنبیه خواهد شد، راهی جز توسل به دروغ پردازی پیدا نمیکنند.
پدر و مادر چنانچه میخواهند کودک آنها نه از سر واماندگی و ضعف فردی، بلکه از روی صداقت، راستگویی را بیاموزد، هنگامی که تلاش دارد موضوع اتفاق افتاده را بهدرستی بیان کند نباید آن را سرزنش و برچسب دروغگوی به فرزند بزند. یا اینکه زمانیکه دروغگویی برای بچه عادی شد، والدین نباید به آن پاداش دهد.
برخی مواقع دروغگویی بچهها ناشی از تحریک خانوادههاست، برای نمونه در مواقعی که پدر و مادر یا شخص دیگری، کودک را تحتفشار سوال و جواب مکرر قرار میدهد و راجع به مسائلی که تمایلی به پاسخ دادن به آن را ندارد، این امر خود به خود موجب میشود کودک و یا حتی نوجوان آنچه بهدرستی اتفاق افتاده را نتواند و یا نخواهد، بیان کند.
آموزش نادرست، جلب توجه دیگران، احساس نیاز، ترس از بیان واقعیت، انتظار و توقع بیش از اندازه، ترس از مقایسه و سرزنش را از عمده عوامل گرایش کودکان و نوجوانان به دروغپردازی است.
ارسال دیدگاه