زن جوان اصرار دارد قصد کشتن همسرش را نداشته است
اسیدپاشی مرگبار زن کینه جو
تهران (پانا) - زن کینهجو به دلیل اختلافهای خانوادگی همسرش را در خواب با اسید سوزاند و کشت !
بهگزارش خراسان، این زن پیشتر به قصاص محکوم شده بود اما دیوانعالی کشور رای صادر شده را تایید نکرد.
اسیدپاشی شبانه
آذر سال ۹۶ بود که یک زن دست به اقدام وحشتناکی زد و یکی از پروندههای جنایی تهران را کلید زد.
این زن کینهجو شب وقتی همه در خانه شان واقع در شهرری خوابیده بودند سراغ همسرش رفت و روی این مرد اسید پاشید.
مرد که با احساس سوزش دردناک از خواب پریده بود با فریادهای سوختم سوختم همه اهالی محلهشان را از خانههایشان بیرون کشید.
همزمان با نالههای مرد جوان آمبولانس اورژانس که در تماس تلفنی اهالی خانه و همسایهها از سرنوشت وحشتناک این مرد مطلع شده بودند خود را به محل اسیدپاشی رساندند و پیکر نیمهجان مرد را به بیمارستان انتقال دادند.
تحقیقات میدانی
همزمان با انتقال مرد اسیدسوخته به بیمارستان ماموران کلانتری وارد عمل شدند و در تجسسهای میدانی دریافتند یک خشونت خانوادگی رخ داده و همسر این مرد برای انتقام جویی یکی از هولناکترین روشها را انتخاب کرده است.
بازداشت زن اسیدپاش
ماموران پلیس در نخستین اقدام زن جوان را بازداشت کردند و او اقدام کینه جویانه اش را ناشی از اختلافات شدید خانوادگی دانست.
مرگ در بیمارستان
مرد اسیدسوخته که در بیمارستان تحت درمانهای تخصصی بود با وجود تلاش بسیار زیاد تیم پزشکی در جدال با مرگ تسلیم شد و با از پای درآمدن او پرونده اسیدپاشی زن وارد مرحله جنایی شد.
اعتراف
زن جوان که شنیده بود شوهرش کشته شده است در بازجوییهای جنایی به افسر تحقیق گفت: من و شوهرم از همان ابتدای ازدواجمان با هم اختلافات شدیدی داشتیم. شوهرم مرد بدخلق و بدرفتاری بود. روزی نبود کتک نخورم او مدام مرا اذیت میکرد گمان میکردم وقتی بچهمان بهدنیا بیاید رفتارهای شوهرم تغییر میکند تا اینکه صاحب یک پسر شدیم و عجیب این که رفتارهای همسرم نه تنها تغییر نکرد بلکه هزینههای زندگی من و بچهام را هم نمیداد.
او افزود: از همسایهها خجالت میکشیدم هربار اعتراض میکردم باید کتک میخوردم هر روز با هم دعوا داشتیم. آخرینبار دعوای میان من و شوهرم شدت گرفت و او من را بهشدت کتک زد پسرمان شاهد رفتار بیرحمانه پدرش بود و فقط گریه میکرد. وقتی دست از سرم برداشت و رفت استراحت کند فقط حس تنفر در وجودم بود خیلی از او کینه به دل گرفتم. من قبلا همسرم را تهدید به اسیدپاشی کرده بودم او میدانست اصلا دوستش ندارم اما جدی نگرفته بود و به این حرف توجهی نکرده بود.
زن جوان با گریه ادامه داد: من آن شب تا صبح برای گرفتن انتقام از شوهرم فکر کردم تا این که نزدیکیهای صبح تصمیم گرفتم نقشهام را عملی کنم. به انباری خانه رفتم و ظرف چهار لیتری حاوی اسید را برداشتم. من با ظرف اسید بالای سر شوهرم که خوابیده بود ایستادم. میخواستم او را تهدید کنم تا دست از بدرفتاری بردارد ولی او با دیدن من بالای سرش از خواب پرید و ناخواسته ظرف اسید روی سرو صورتش ریخت. منکه شوکه شده بودم بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم ولی انگار کار از کار گذشته بود.
جنون ندارد
زن اسیدپاش که خونسردانه اعتراف میکرد با دستور بازپرس جنایی تهران در اختیار پزشکی قانونی قرار گرفت که سلامت روان او تایید شد و متخصصان پزشکی جنایی اعلام کردند این زن جنون ندارد.
قصاص زن
پرونده زن اسیدپاش بعد از صدور کیفرخواست و بازسازی صحنه جنایت برای محاکمه در اختیار شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران قرار گرفت و او در نخستین جلسه محاکمه با اصرار مادرشوهرش برای قصاص او روبهرو شد.
زن جوان نیز به دفاع از خود پرداخت و از خانواده شوهرش خواست تا بهخاطر فرزندش او را ببخشند.
مجازات قصاص
با رد این درخواست از سوی مادرشوهر این زن اسیدپاش، قضات او را به قصاص محکوم کردند و این حکم با اعتراض عروس کینهجو در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت و چون در روال رسیدگی به پرونده، گزارش پزشکی قانونی به اولیای دم ابلاغ نشده بود قضات دیوان عالی کشور حکم صادر شده را تایید نکردند و پرونده را برای رفع نواقص به دادگاه برگرداندند.
دادگاه دوم
زن جوان دیروز بار دیگر در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی بابایی و با حضور یک قاضی مستشار پای میز محاکمه ایستاد.
در ابتدای جلسه گزارش پزشکی قانونی به اولیای دم ابلاغ شد و مادر مقتول گفت: من بههیچ عنوان از خون پسرم گذشت نمیکنم و برای عروسم قصاص میخواهم. این زن مستحق مرگ است.
سپس زن جوان در حالی که اشک میریخت به دفاع از خود پرداخت و گفت: باور کنید من قصد کشتن همسرم را نداشتم. فقط میخواستم او را بترسانم تا دست از بداخلاقی بردارد. حتی قبلا بارها به او گفته بودم با اسید خودم و پسرمان را میسوزانم ولی شوهرم با بیاعتنایی جوابم را میداد. رفتارهای بد همسرم و بیاعتناییهای او به من و زندگیمان موجب شد تا دست به این کار بزنم. حالا پشیمانم و از خانواده همسرم تقاضا دارم بهخاطر نوه خردسالشان مرا ببخشند.
بنابر این گزارش، در پایان جلسه، قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.
زندگی فرسایشی
علیرضا شریفی یزدی جامعه شناس و استاد دانشگاه در این خصوص عنوان میکند: خشونت خانگی یا خانوادگی جزو آسیبهای هر جامعهای بهشمار میرود و تقریبا در همه جوامع مشاهده میشود اما امروزه در اغلب خانوادهها خشونت شکل جدیدی بهخود گرفته است و علاوهبر خشونت مردان علیه زنان این پدیده بهصورت برعکس نیز در برخی خانوادهها دیده میشود و زنان هم خشونتهای بیشماری علیه همسران خود نشان میدهند. نداشتن مهارتهای زندگی و آشنا نبودن با مهارت گفتوگو و حل مسئله از مواردی است که عامل شیوع خشونت خانوادگی بین زوجها میشود.
مطالعات نشان میدهد زوجهای جوان بدون در نظر گرفتن نکات اشتراک و افتراق و بدون بهرهمندی از مشاورههای خانواده زیر یک سقف میروند و بعد از تشکیل خانواده تازه مشکلات خود را نشان میدهد و خشونتهای خانوادگی افزایش مییابد. البته برخی زوجها نیز بعد از گذشت سالهای طولانی از ازدواجشان هنوز هم درگیری فیزیکی دارند و نزاع و ضربوشتم در این خانوادهها مشاهده میشود. این زنان و مردان نتوانستهاند در طول زندگی مشترک مهارتهای لازم را کسب کنند و بههمین علت مشکلات زندگیشان تمامی ندارد. برخی زوجها در درون خانواده مهارتهای لازم را فرا نگرفتهاند و حتی نظام آموزشی هم این مسائل مهم را به آنها نیاموخته است. بنابراین وقتیکه نمیتوانند مشکلات خانوادگی را با صحبت و گفتوگو حل کنند به پرخاشگری روی میآورند طبیعتا این افراد معیوب رفتاری را در زندگی تکرار میکنند و بهتدریج دچار ناکامی و احساس یأس میشوند و کمکم احساس نداشتن امنیت نیز عامل اضطراب و استرس دایمیشان میشود. اضطراب و ناکامی در زندگی به خشم و سپس پرخاشگری خانوادگی تبدیل میشود.
زمانیکه درگیریهای شدید بین والدین ریشهدار و عمیق میشود زنان و مردان به بیرون از خانه پناه میبرند و طلاق عاطفی در روابطشان شکل میگیرد. البته برخی از این زوجها بعد از درگیریهای مداوم و شکسته شدن حرمتها طلاق و جدایی را ترجیح میدهند اما طلاق عاطفی بهخاطر وجود فرزندان بیشتر در این زندگیهای اجباری مشاهده میشود.
مشکل دیگر خشونتهای خانوادگی، معضلات اقتصادی است که زوجها در زندگی با آن روبهرو میشوند و چون عدهای از خانوادهها تحت فشار اقتصادی هستند سریعتر به پرخاشگری و خشونت علیه یکدیگر روی میآورند و به این دلیل که در تامین نیازهای اولیه زندگیشان با سختی مواجه میشوند مرتکب خشونت علیه یکدیگر میشوند بنابراین امنیت اقتصادی و اجتماعی در کاهش و افزایش خشونت خانوادگی بیتاثیر نیست. زنان و مردان بهتدریج در این زندگی فرسایشی دچار افسردگی، اضطراب و وسواس فکری میشوند و پرخاشگری در آنها افزایش مییابد تا حدی که ممکن است مرتکب قتل شوند و دست به همسرکشی بزنند.
ارسال دیدگاه