علیرضا نعمت زاده*
کارکرد سلبریتیها در جامعه
در قلمرو روانشناسی زندگی با اعتماد آغاز میشود که بستر مهرورزی و موجبات رشد و انسجام را پدید میآورد. در نبود اعتماد ارتباط و پیوند انسانی شکل نمیگیرد. در حقیقت اعتماد زمینهساز ارتباط میان انسانهاست. ما انسانها اولین تجربه اعتماد را در رابطه مادر و فرزندی بهدست میآوریم و سپس این اعتماد را در روابط شخصی خود با دنیای پیرامونی گسترش داده و آنگاه آن را به جامعه خود تعمیم میبخشیم. از دیدگاه نظریه تکاملی نیز اعتماد باعث سازگاری و انطباق بیشتر انسان شده است و در حفظ و بقای او موثر واقع میشود.
در گونههای جانوری هم نوعی اعتماد نقش مشابه کارکرد انسانی داشته و به بقای آنها کمک میکند و در ایجاد همزیستی گروههای متعلق به یک گونه نقش بازی میکند. شاید ارائه یک تعریف واحد و یکپارچه از مفهوم اعتماد اجتماعی دشوار باشد، اما واژههای هم معنای زیادی همچون اطمینان، ایمان، اتکا داشتن و تکیه کردن به درک این واژه به ما کمک میکند، در نظریات جامعهشناسی از مفهوم اعتماد اجتماعی به عنوان یکی از مهمترین مولفههای سرمایه اجتماعی یاد میشود، به زبان سادهتر اعتماد اجتماعی از ملزومات کلیدی و راهبردی برای موجودیت یک جامعه محسوب میشود. بهطوری که باعث پیدایش آرامش و امنیت روانی میشود و برای حرکت موفقیتآمیز اقتصاد و توسعه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی مشروعیت نظامهای حاکم نقش کلیدی دارد.
اعتماد اجتماعی چگونه بهوجود میآید؟
اعتماد اجتماعی در وهله نخست حاصل اعتماد در روابط شخصی اعضای جامعه با یکدیگر است. به عنوان مثال ازدواج، دوستی، روابط فامیلی و در مجموع هرگونه رابطه با تعریف روابط میان فردی از نمونههای قابل لمس در اعتمادشخصی است. این نوع ارتباط زمینهساز ارتباطات و عملکرد اجتماعی خواهد بود. نکته قابل توجه در این است که با تقویت و کاهش اعتماد شخصی و بین فردی شاهد کاهش اعتماد اجتماعی به لایه بالاتر خواهیم بود. نمونهای که در جامعه حال حاضر خودمان تا حد زیادی قابل مشاهده و لمس است. بهطوری که هدف طیف وسیعی از مشاورهها و درمانهای روان شناختی در بستر جامعه فعلی ما بازسازی و بازیابی اعتمادهای از دسترفته در حیطه روابط فردی است. جامعهای را در نظر بگیرید که بیاعتمادی به صورت همهگیر چه در حیطه روابط بین فردی و چه در حیطه روابط اجتماعی آن شکل گرفته است. در چنین جامعهای بیاعتمادی علاوهبر تاثیرات مشهود و مستقیم دچار رفتارهای مبدل دیگر همچون دروغگویی و ریاکاری نیز خواهد شد. نکته قابل توجه در این زمینه این خواهد بود که در همهگیری بیاعتمادی دیگر حتی نهادهای سنتی جامعه که بر اساس موازین اخلاقی، سنتی، مذهبی و عرفی شکل گرفتهاند. در برخی حوزهها میتوانند زمینهساز رشد و ترمیم اعتماد اجتماعی باشند، کارکرد خود را از دست داده و بیتاثیر خواهد شد.
جامعه و الگوهای رفتاری
در هر جامعهای برای تسهیل فرآیند اجتماعی شدن افراد الگوهایی تعریف و به عنوان معیار و مرجع رفتاری در روابط شخصی و اجتماعی مشخص میشود که از آن به عنوان هنجار یاد میشود، قالب پدرخوب، مادرنمونه، دانش آموز موفق، ورزشکار قهرمان یا هنرمند مبدع و مواردی از این دست از نمونههای این الگوها به حساب میآیند. تا چندی پیش و بهطور سنتی هر کدام از این الگوها کارکرد مخصوص به خود را داشتهاند، اما در عصر ارتباطات با مفهوم جدید از این الگوها به نام سلبریتیها مواجه هستیم. سلبریتی واژهای است که بهطور معمول برای افراد معروف و مشهور به کار برده میشود، افرادی که طرفداران زیادی دارند، این افراد میتوانند خواننده، بازیگر، ورزشکار و... باشند، در گذشته سلبریتیها و سوپراستارهای سینما برای مخاطبان و طرفداران خود یادآور تواناییها و استعدادهای خارقالعاده در دنیای هنر بودند؛ اما امروزه رسانههای جمعی و شبکههای مجازی عوامل دیگری را برای به شهرت رسیدن افراد بهوجود آوردهاند. در جامعه حال حاضر ما، مفهوم سلبریتی بودن الزاما به معنی این نیست که یک فرد در مقایسه با میانگین افراد آن جامعه از استعداد و مهارت بیشتری برخوردار باشد، بلکه بیشتر به این معنی است که یک فرد با اتکا به توانمندیها و استعداد خاص خود و بر اساس یک حادثه اجتماعی مورد توجه خاص رسانهای قرار گرفته و از همه لحاظ مورد توجه مردم است. افراد میتوانند بر حسب علایق خود سلبریتیهای متفاوتی داشته باشد.
کاهش اعتماد اجتماعی کارکرد امروزه سلبریتیها
کاهش اعتماد اجتماعی به برخی نهادها و رسانه ها یکی از بارزترین کارکردهای سلبریتی است. بهعنوان مثال کاهش سطح اعتماد عمومی به صداوسیما و رسانههایی که اخبار و موضوعات را در برخی از موارد به صورت یکجانبه پوشش میدهند. اقبال عمومی به رسانههای مجازی که خاستگاه اصلی فعالیت سلبریتیها است، افزایش یافته و این موضوع باعث شده که در برخی مواقع نقش رسانه تغییر یابد. کارکرد ناقص و همراه با بوروکراسی اداری پیچیده برخی از سازمانهای اجتماعی در نبود با نقص بسیاری از سازمانهای اجتماعی و ضعفهای حاکم در این سازمانها گاهی سلبریتیها نقش حمایتی اصناف را بازی میکنند و با عملکرد انتقادی خود باعث دیده شدن موضوعات صنفی و اجتماعی در طیف وسیعی از طرفداران خود در اجتماع میشوند که این موضوع در بسیاری از مواقع همگام با بحثهای کارشناسی ارائه نمیشود، بلکه تنها منجر به واکنشهای احساسی و یکطرفه در جامعه میشود.
سلبریتیها اکثر مواقع به عنوان منتقدان اجتماعی عمل میکنند، فارغ از حق مسلم سلبریتیها در اعتراض به عنوان حق شهروندی و فارغ از تعمیم یافتن به همه سلبریتیها از آنجا که عنصر ذاتی سلبریتی بودن دیده شدن تعریف شده است، در بسیاری از مواقع انتقادهای مطرح شده توسط دیگران تنها برای دیده شدن و فارغ از ارائه راهکار مطرح میشود. قابل ذکر است، این وظیفه در بسیاری از جوامع بر عهده جامعهشناسان و دانشآموختگان حوزههای علوم انسانی گذاشته شده است. سلبریتیها در برخی از موارد مانند حزب در جامعه عمل میکنند، در غیاب کارکرد صحیح احزاب در جامعه فعلی ما سلبریتیها فارغ از کارکرد احزاب که بهطور معمول یک روند طولانی مدت همراه با مطالعه و برنامهریزی است، در زمانهای کوتاه مدت گروهی برای دیده شدن بیشتر گروهی با منافع مشخص در خدمت حزبی خاص و گروهی فارغ از آگاهیهای علمی و واقعی در تهییج و موجسواری احساسات پس از انتخاباتهای اخیر بهطور کامل میتوان مشاهده کرد. بهطور کلی امروزه یکی از نکات مهم در مطالعات علوم انسانی مبحث اعتماد اجتماعی است. تحقیقات در این بحث نشان میدهد که امروزه کشورهایی که دارای بالاترین برابری اقتصادی در جهان هستند، از بالاترین سطوح اعتماد اجتماعی نیز برخوردار هستند. اعتماد شخصی و میان فردی لازمه تشکیل اعتماد اجتماعی محسوب میشود که در این زمینه توجه به نقش آموزش و همچنین نهادهای اجتماعی برای ایجاد بستر اعتماد فردی ضروری به نظر میرسد.
منبع:ارمان
* روانشناس بالینی و روان درمانگر
ارسال دیدگاه