احمد شیرزاد*
نیفتادن اتفاق جدید یعنی یک اتفاق مهم!
دلایلی را برمیشمرم که دونالد ترامپ برای دستیابی به نتیجه در مورد ایران عجله داشته و دارد. به یاد داریم که او از دوران تبلیغات ریاست جمهوری در آمریکا هم با برجام مخالفت میکرد و وعده برهم زدنش را میداد.
حدود یکسال اول، استراتژی دولت ترامپ در برابر ایران روشن نبود و با نوعی سردرگمی همراه بود. آنها واقعا نمیدانستند با برجام چه کنند و به همین دلیل یکی، دوبار ادامه لغو تحریمها را تایید کردند. البته فراموش نکنیم که رکس تیلرسون آن زمان وزیر خارجه بود و مشی و مرام متفاوتی از اطرافیان حال حاضر ترامپ داشت. اما رئیسجمهور آمریکا بعد از خروج از برجام روی این خط است که هرچه سریعتر نتیجهگیری کند، لذا هیچوقت امروز را به فردا موکول نخواهد کرد. او میخواهد اینگونه القا کند که تحریمها اثرگذار بوده است، نظم اجتماعی در ایران برهم خورده و برای این مسأله عجله زیادی دارد. به همین دلیل وجه قابل تصوری نیست که ترامپ بتواند کاری کند و تا تاریخ سیزده آبان دست نگه دارد. این همان تحلیل کارشناسی وزارت خارجه و رئیسجمهور ایران است که بارها عنوان شده. یعنی هیچ دلیل عقلانی نمیتوان پیدا کرد که ترامپ بعضی از کارهایی که میتواند انجام دهد را به سیزده آبان موکول کند که اگر میخواست چنین کاری کند، میتوانست ضربالاجل دهد. درحالی که رئیسجمهور آمریکا مشخصا نگفته که اگر این کارها را نکنید، تحریم نمیکنم. لذا این سوال ساده و منطقی وجود دارد که اگر کاری میتوانست بکند پس چرا تاکنون نکرده؟
ترامپ از همان چند ماه پیش با سازوکاری که در وزارت خزانهداری در پیش گرفت، تحریمها را به جریان انداخت و تماسهایی که با دولتهای خریدار نفت ایران شروع کرد، حاکی از این است هرکاری که میتوانست شروع کند را انجام داده است. اتفاقا با گذشت چند هفته از تاریخ سیزده آبان روشن خواهد شد که آسمان به زمین نیامد و زمین هم به آسمان نرفت. در این صورت یک مقدار جو روانی تهدیدهای ترامپ بهخصوص در داخل جامعه ایران برعکس خواهد شد. هرچند جامعه ایران با فشارهایی مواجه است ولی به نحوی با یافتن راه حلهایی به دنبال کم کردن فشارها هستیم. مسئولان تلاش دارند که از بحرانها بکاهند تا به نوعی جامعه مدیریت شود.در این صورت آسمان و زمین به هم دوخته نشده و هیچ اتفاق خاصی هم نمیافتد. یادمان نرود که طرف مقابل اعتقاد دارد میتواند ثابت کند که آنها آسمان و زمین را به هم میدوزند.
اما واقعیت این است که بعد از گذشت سیزده آبان هیچ اتفاق جدیدی نخواهد افتاد و همین نیفتادن اتفاق جدید یعنی یک اتفاق مهم. یعنی یک دولت ابرقدرت تهدیدی کرده که زمینه اجرایی ندارد. طی روزهای اخیر قیمت نفت بالا رفته و در صورتی که تحریم نبودیم، درآمد بیشتری برایمان حاصل میشد. ولی در شرایط تحریم اگر به نسبتی صادرات نفتمان کاهش یابد ولی به نسبت مناسبی قیمت نفت بالا برود به این معناست که مجموع درآمدمان نسبتا ثابت میماند. هرچند به نظر میرسد مجموع درآمدمان اندکی کم خواهد شد ولی اکنون افزایش قیمت نفت قابل توجه است و شرایط بینالمللی و برخی از الطاف الهی هم به نفع ما بوده است.
از جمله مسأله ونزوئلا و کاهش صادرات نفت این کشور و همچنین بحرانی که در عربستان پدیدار شد و معلوم نیست به کجا ختم خواهد شد، مجموع این شرایط به نفع ایران رقم خورده است. اتفاقا درس اخلاقی مهم هم برای جامعه همین است که اگر بتوانیم مقاومت کنیم به دلایل مختلفی ممکن است اتفاقاتی رخ دهد که به نفع ما تمام شود. کما اینکه همین بحران اخیر در روابط عربستان و آمریکا کاملا به نفع ما رقم میخورد. البته راضی به مرگ هیچکس نیستیم ولی خوی دیکتاتوری حکام عربستان کار خود را کرده و درواقع حریف با زور خودش به زمین خورده. به نظر میرسد این اتفاقات میتواند تا حدودی جبران کننده باشد و اگر درآمد نفتمان ثابت میماند به نسبت خوبی جبران خواهد شد. بعید به نظر میرسد که کاهش صادرات نفت ایران در بازار جهانی قابل جبران باشد. اینطور که کارشناسان میگویند بهراحتی قابل جبران نیست و هیچ کشوری نمیتواند جای خالی نفت ایران را پر کند.
منبع: ارمان
* استاد دانشگاه
ارسال دیدگاه