علی نجفی توانا*
لزوم توانمندی در افشای سیاست دوگانه آمریکا
جامعه جهانی متاسفانه با وصف حدود اسناد معتبر بینالمللی، اعلامیههای مختلف مربوط به حقوق بشر، کنوانسیونهای مربوط به منع مداخله و تجاوز و دهها سند بینالمللی، کماکان به نظر میرسد روابط جهانی براساس زور و قلدری استوار است.
بدون آنکه بخواهم از تمام مواضع سیاسی دولت آقای حسن روحانی دفاع کنم، اما در تطبیق با اصول انسانی، اخلاقی و مقررات بینالمللی باید بگویم چون دوران باستان در قرون وسطی، کماکان کشورهای قلدر و صاحب زور و نفوذ در صدد استمرار نوعی امپریالیسم و استکبار نوین و نیابتی هستند. امروز کشورهای جهان، ابرقدرتها و سایر کشورهای قدرتمند درجه دوم به بهانه حمایت از منافع و مصالح ملی، نه تنها به حقوق بشر بلکه به حقوق بشردوستانه نیز احترامی نمیگذارند.
کشتار افراد بیگناه در یمن، غزه، سوریه، افغانستان و در آفریقا حکایت از آن دارد که کشورهای صاحب قدرت مطلقا به ارزشهای انسانی جز به صورت شعار توجهی ندارند که هیچ، بلکه برای تامین منافع کارتلها با فروش اسلحه و اعمال تحریم به نوعی اصول مربوط به قانون جنگل را مورد اجرا قرار میدهند. البته با کمال تاسف باید گفت که اعمال قانون جنگل، انسانیتر از رفتاری است که امروز ابرقدرتها با کشورهای فرودست و فاقد توان نظامی و اقتصادی مورد عمل قرار میدهند.
در مورد برخورد کشورهای جهان با کشور ما، قطع نظر از اشتباهات فراوان سیاست خارجی ما در برخورد با کشورهای مختلف چه در چارچوب اصول استراتژیک و تاکتیکهای تجربه شده جهانی، به هیچ وجه با وصف پذیرش شروط مندرج در برجام، اقدام کشور آمریکا نه با اصول اخلاق سیاسی، نه تعهدات بینالمللی و نه مفاد برجام انطباق ندارد. متاسفانه کشورهای به ظاهر دوست صاحب قدرت در جهان نیز از این آب گلآلود، منافع خاص خود را برداشت کرده و حتی در اوپک، مدعیان دوستی با ما، رویه بیگانگی در پیش گرفتهاند و کشورهای اروپایی نیز امروز به عنوان یکی از اقمار ایالات متحده، توان لازم را برای حمایت از منافع مرتبط با برجام ندارند. ضمن آنکه از یک طرف پایبندی ما را به تعهدات مصرحه در برجام طلب میکنند اما اولا، اصل هزینه کردن و مقاومت در مقابل فشارهای آمریکا را نخواهند داشت و ندارند و ثانیا، به بهانه استقلال بخش خصوصی از انجام تعهدات این بخش در کشور ما نیز حمایت لازم را به عمل نمیآورند.
هرچند شخصا معتقدم که تا بوده، چنین بوده و قطعا حضور آقای دکتر روحانی در صحن علنی مجمع عمومی سازمان ملل، آنگونه که باید در پیوند با برجام و تعهدات بینالمللی قدرتهای غربی امضاکننده آن نفعی فوری و عملی برای ما نخواهد داشت، اما این فرصت طلایی برای افشاگری و ثبت در تاریخ، میتواند بستر مناسبی را برای نقض تعهدات بینالمللی ایالات متحده به سمع و نظر جهانیان برساند. علاوه بر اینکه آمریکا از تعهدات نوشته و نانوشته بینالمللی در زمینه قدرت هستهای تخلف کرده، باید سیاست دوگانه این کشور توضیح داده شود که از یک طرف شعارهایی علیه برخی کشورها جهت پذیرش تعهدات مربوط به منع استفاده از سلاحهای هستهای مطرح میکند و از طرف دیگر از کشوری حمایت همهجانبه میکند که زرادخانه اتمی دارد و در سایه تهدید استفاده از آن با حمایت لابیهای قدرتمند در سیاست خارجی آمریکا اثرگذار است.چهره کریه استعمار نوین برای ثبت در تاریخ حداقل میتواند توسط آقای روحانی نشان داده شود.
در ضمن به یاد داشته باشیم امروز ارزشهای اخلاقی و بشردوستانه وسیلهای در دست ابرقدرتهاست که هرجا منافعشان اقتضا کند به نام آزادی و ارزشهای انسانی، بدترین جنایات را مرتکب میشوند و در مواردی نیز آن را ابزار دخالت در دیگر کشورها بهویژه جهان سوم قلمداد میکنند.
نکته آخر اینکه قطعا مسئولان چه نظامی و چه سیاسی در ادبیات و اظهارات علنی خود به گونهای باید اصول دیپلماتیک را رعایت کنند که هزینهای به مردم تحمیل نشود و بعد در گفتمانهای دوطرفه یا چندجانبه، مورد سوءاستفاده کشورهای دیگر قرار نگیرد. مدیران جامعه ما باید بدانند که مقتضیات داخلی و بینالمللی، الزامات جدیدی را به وجود آورده که در چارچوب آن، تامین و رعایت حقوق شهروندی در داخل کشور و اصول دیپلماسی چابک در عین حال معقول در خارج، میتواند ضمن جامعیت، مانعی برای بهانهجوییهای بسیاری از کشورهای معارض ما باشد. امروز مجمع عمومی سازمان ملل فرصت مناسبی است که نه در چارچوب یک سیاست ذهنیتگرا بلکه با پذیرش قواعد بازی، با لحاظ شرایط عینی جهان و منطقه به گونهای عمل کنیم که ضمن خنثیسازی بسیاری از برنامههای کشورهای مخالف، جامعه جهانی را هرچه بیشتر با خود همراه سازیم. باید دید توان استفاده از این فرصت طلایی برای سکانداران سیاست خارجی ما در این برهه حساس وجود دارد یا خیر؟
منبع: آرمان
* حقوقدان- استاددانشگاه
ارسال دیدگاه