علیرضا میریوسفی*

۳ تصویر ایران‌هراسانه

سه تصویری که مشاوران تندروی ترامپ سعی می‌کنند از ایران و توافق هسته‌ای ترسیم کرده و آن را باورپذیر کنند، نقش مهمی در تصمیم ٢٣ اردیبهشت وی در قبال آن خواهد داشت.

کد مطلب: ۸۱۸۲۱۸
لینک کوتاه کپی شد

این سه تصویر نادرست عبارتند از :

اول- ایران به توافق هسته‌ای نیازی مبرم دارد و در صورت خروج امریکا از برجام، ایران در برجام باقی مانده و اجرای تعهدات خود را به صورتی یک طرفه ادامه خواهد داد، در حالی که امریکا دیگر الزامی به تعلیق تحریم‌ها ندارد .

دوم- حکومت ایران قبل از برجام در آستانه فروپاشی اقتصادی بود و چاره‌ای جز توافق نداشت و برجام چون طناب نجاتی بود که اوباما به ایران هدیه داد و اینکه ایران حاضر بوده و هست که امتیازاتی به مراتب بیشتر از امتیازات فعلی به طرف مقابل بدهد .

سوم- ایران، یک بازیگر توسعه‌طلب و زیاده‌خواه در منطقه است که منافعش در بی‌ثباتی منطقه تامین می‌شود و ریشه همه مشکلات و ناآرامی‌های منطقه توسعه‌طلبی ایران است .

از آنجایی که انگیزه اصلی ترامپ در ضدیت با برجام، ادامه تلاش انتخاباتی وی برای تخطئه دستاوردهای اصلی اوباما بوده و هست، چشم‌های وی عمدتا به تصاویری جلب می‌شود که این گرایش غیرمنطقی را توجیه کنند و نومحافظه‌کاران و محافل ضدایرانی سعی کرده‌اند با القای درستی سه تصویر فوق مشوق و توجیهی برای خروج یکسویه امریکا از برجام فراهم کنند. دکتر ظریف در سفر کوتاهش به نیویورک که در واقع برای شرکت در اجلاس عالی حفظ صلح در سازمان ملل برنامه برنامه‌ریزی شده بود، سعی کرد هر سه تصویر فوق را به چالش بکشد و واکنش‌های مقامات امریکا در سطوح مختلف نشان می‌دهد این پیام به خوبی دریافت شده است. مصاحبه اول ظریف با برنامه «رودررو با ملت» شبکه سی بی‌اس، مهم‌ترین برنامه رسانه‌ای وی در نیویورک بود که صبح یکشنبه به روی آنتن رفت. طی این مصاحبه، ظریف تصویر بی‌عملی ایران در قبال اقدامات برجامی امریکا را به شکل اساسی به چالش کشید که واکنش شخص ترامپ را به دنبال داشت.

این مصاحبه تفصیلی با یکی از مهم‌ترین و پربیننده‌ترین برنامه‌های خبری صبح یکشنبه امریکا با سابقه‌ای ٦٣ ساله، تقریبا در تمامی رسانه‌های اصلی و فرعی جهان بازتاب گسترده‌ای یافت و پیام ویژه آن درباره واکنش ایران به خروج امریکا از برجام به خوبی در کاخ سفید شنیده شد. دو روز بعد و در خلال کنفرانس مطبوعاتی روسای جمهور فرانسه و امریکا، ترامپ به این پیام واکنش نشان داد و تهدیدات کلی وی نشان داد پیام مورد نظر کشورمان را به خوبی دریافته است .

مصاحبه دوم با برنامه خبری صبح دوشنبه رادیوملی امریکا، طیف وسیع‌تری از موضوعات سیاست خارجه ایران را در بر می‌گرفت و در زمان بیشتری هر سه تصویر برساخته ماه‌ها و سال‌های اخیر درباره ایران و برجام را به‌طور جدی به چالش کشید. این مصاحبه علاوه بر تاکید بر لزوم پایبندی امریکا به برجام به عنوان مصوبه شورای امنیت، به‌طور ویژه سیاست‌های منطقه‌ای امریکا و عربستان را به عنوان مهم‌ترین عامل بی‌‌ثباتی درمنطقه معرفی کرد .

این برنامه نیز روز بعد با واکنش مقامات رسمی امریکا مواجه شد و برایان هوک، مسوول فعلی امور برجام در وزارت خارجه امریکا، با حضور در برنامه صبح سه‌شنبه این رادیو، منفعلانه تلاش کرد از اثر سخنان مستدل ظریف بکاهد. وی ادعا کرد برجام صرفا یک برنامه اقدام داوطلبانه و غیرالزام‌آور است که معنی تلویحی آن قبول نقض تعهدات برجامی امریکا بود .

سومین برنامه اصلی رسانه‌ای ظریف در نیویورک، مصاحبه ویدیویی وی با خبرگزاری آسوشیتدپرس بود که بازهم سه تصویر فوق به‌صورت موثری زیر سوال رفتند و با توجه به جایگاه آسوشیتدپرس، بازتاب جهانی گسترده‌ای یافت. دو نکته‌ای که بیش از بقیه مطالب در این مصاحبه برجسته شد عبارت بودند از: اول طرح احتمال خروج از ان پی تی (علاوه بر خروج از برجام) که تصویر بی‌عملی برجامی ایران را بیش از پیش سست کرد. دوم طرح مستند پرونده‌سازی امریکا و عربستان علیه ایران و به ویژه در موضوع موشکی یمن، جایی که ظریف گفت که علامت استاندارد ایران روی مواد مصرفی یا غذایی، مثل پفک نمکی گذاشته می‌شود که مصرف‌کننده را از کیفیت محصول مطمئن کند و سندسازان جعلی‌سعودی این واقعیت را فراموش کرده‌اند. این مصاحبه در واقع مکمل دو برنامه عمده رسانه‌ای قبلی و حسن ختام آنها طی سفر بسیار کوتاه نیویورک بود .

در کنار این سه برنامه در رسانه‌های اصلی امریکایی، وزیر خارجه ایران چند برنامه فرعی‌تر هم در حضور دو و نیم روزه کاری خود داشت که عبارت بودند از: سه مصاحبه اختصاصی با نیویورکر، المانیتور و نشنال‌اینترست، یک جلسه رسانه‌ای با خبرنگاران ١٥ رسانه عمده اروپایی وامریکایی، چند ملاقات توجیهی مفصل با مدیران و سردبیران رسانه‌های اصلی و نخبگان و اندیشکده‌های امریکایی و سرانجام حضور در اندیشکده شورای روابط خارجی که حضور در آن برخی واکنش‌ها را به همراه داشت. اندیشکده روابط خارجی، مهم‌ترین اندیشکده سیاست خارجی امریکا با یک قرن سابقه است که ظریف بارها در آن سخنرانی کرده است. با وجودی که ماهیت برنامه‌های این اندیشکده رسانه‌ای نیستند، برنامه‌های مهم‌تر آن از طریق اینترنت نیز به صورت محدود قابل دسترسی است. با توجه به سابقه حضور موفق قبلی ظریف در این شورا، مدیران و مجریان این شورا متهم به فرصت‌سازی برای ایران جهت تبلیغ خود شده و برای سختگیری بیشتر تحت فشار بودند. به همین خاطر، برخلاف دفعات قبل، این‌بار استیون هادلی، مشاور امنیت ملی بوش به عنوان مدیر و مجری این برنامه تعیین شده بود و حدس زده می‌شد که بر خلاف رویه معمول و طبیعی این شورا برای تمرکز بر مسائل سیاست خارجی، این‌بار بر مسائل داخلی ایران متمرکز شوند. به همین خاطر ظریف، برخلاف دفعات قبل که بدون سخنرانی ابتدایی، وارد بخش پرسش و پاسخ می‌شد، این‌بار سخنرانی ابتدایی مفصلی ایراد کرد که عمدتا بر موضوعات منطقه و سه تصویر نادرست پیش‌گفته متمرکز بود. در بخش دوم این برنامه، مطابق پیش‌بینی قبلی حتی یک سوال درباره برجام و سیاست خارجی پرسیده نشد و بهانه هم این بود که سایر مسائل به اندازه کافی در مصاحبه با سی‌بی‌اس و رادیوملی امریکا مورد بحث قرار گرفته است. این سوالات حول مسائلی چون حجاب قانونی، وضعیت بهاییان، زندانیان امریکایی و ایرانی و نظایر آن متمرکز بود. هرچند ظریف می‌توانست مانند هر وزیر خارجه دیگری از کنار این سوالات به بهانه اینکه در حیطه وظایف وی نیست، عبور کند، ولی خود را موظف دانست تا سستی این استدلالات و اتهامات وارده را در این زمینه‌ها هم نشان دهد که پاسخ‌های مستدل وی حملات گسترده افراد و گروه‌های اپوزیسیون و مخالف جمهوری اسلامی را در رسانه‌های و شبکه‌های مجازی به دنبال داشت .

نکته عجیب در این میان این است که انتقادات رسانه‌های خودی نه به بخش دوم، که به سخنرانی ابتدایی و از پیش طراحی شده ظریف معطوف شده است. جایی که وی به صورت عمدی تلاش کرد که ادعای خطرناک توسعه‌طلبی و زیاده‌خواهی ایران و تلاش برای ایجاد امپراتوری را رد کند. این‌تصویر چیزی است که بن سلمان در سفر سه هفته‌ای و پرهزینه خود تلاش و هزینه وافری برای تثبیت آن کرد و ادعا کرد ایران سعی دارد با بی‌ثبات کردن منطقه فاصله‌اش را با بقیه و عربستان جبران کند. در چنین فضایی، بی‌توجهی به مخاطبین و صحبت کردن از چشم‌انداز ١٤٠٤ وسخن گفتن از تلاش ایران برای تبدیل شدن به قدرت اول منطقه، در واقع تایید حرف‌های بن سلمان و نومحافظه‌کاران متحد وی تلقی می‌شد .

پایان سخن اینکه مخاطب‌شناسی و «حکایت بر مزاج مستمع گفتن» در شرایط حساس کنونی کشور اهمیت زیادی دارد و درک معنی با توجه به مخاطبان، برای حفظ انسجام داخلی و ملی اهمیتی مضاعف دارد :

سماع‌ ای برادر نگویم که چیست

مگر مستمع را بدانم که کیست

پریشان شود گل به باد سحر

نه هیزم که نشکافدش جز تبر

منبع:اعتماد

*کارشناس مسائل سیاسی

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار