حیدر مستخدمینحسینی*
مفهوم فروپاشی اقتصادی چیست؟
رئیس کل بانک مرکزی درحالی توئیتی را مبنیبر اینکه طی دو سال گذشته با وجود محدودیت دسترسی به درآمدهای ارزی و شدیدترین و بیسابقهترین تحریمهای پولی و بانکی سعی کرده با تمرکز بر دارو و تامین کالاهای اساسی مانع فروپاشی اقتصاد ایران شود منتشر کرده و گرانی ارزهای خارجی را ناشی از تاثیر روانی فعال کردن طرح مکانیسم ماشه توسط ترامپ دانسته و اخبار مربوط به تلاش آمریکا برای قطع کامل ارتباط نظام مالی را نیز از دیگر عوامل برشمرده که اولا رسم بر این است رئیس کل بانک مرکزی کمتر سخن بگوید.
در اوایل کار دکتر همتی از اینکه بنا ندارند زیاد صحبت کنند، خوشحال بودیم اما بعد از مدتی توئیتها شروع شد، مرتب حضور داشتند و سعی میکردند اطلاعرسانی کنند. همین اطلاعرسانیها باعث شد بازار دست بانک مرکزی را بخواند و متوجه شود که چقدر بار مفهومی و چقدر غیرمفهومی دارد. به همین دلیل در همهجای دنیا روسای کل بانک مرکزی مرتبا در رسانهها حضور ندارند و محدود هستند تا اعمال سیاست جدیدی داشته باشند.
نکته دیگر اینکه در ادبیات واژه جدیدی تعریف شود که آن هم بحث «فروپاشی اقتصادی» است. از آنجا که طی چند سال اخیر اوضاع و احوال اقتصادی شرایط مناسبی نداشته و به یک عامل که نتوانستند اقتصاد را دچار فروپاشی کنند، اشاره میکنیم اما این عدم فروپاشی اقتصاد که دلار به ۳۰هزار تومان برسد، سکه هم ۱۵میلیون و معیشت خانواده هم در حداقل قرار بگیرد و برخی همان معیشت را هم در اختیار ندارند، چه نامی دارد؟ خوب است رئیس کل بانک مرکزی و مقامات مسئول این همت را بهکار بگیرند و واژگانهای جدیدی تعریف کنند تا بشود در ادبیات اقتصادی از آن استفاده کرد. از دیدگاه مقامات اقتصادی مفهوم رکود اقتصادی، فروپاشی اقتصادی و بحران اقتصادی چیست؟ چه اتفاق دیگری باید پیش بیاید که بگوییم فروپاشی اقتصادی صورت گرفته است؟ درحقیقت حوزه اقتصاد دچار بلاتکلیفی عجیبی شده. وقتی دلار کمتر از ۱۰ماه به ۳۰هزار تومان میرسد و بیش از دو برابر اندی افزایش مییابد، چه مفهومی دارد؟ نکته مهم عدم وفاق اقتصادی در تیم اقتصادی دولت است و در شرایطی که اقتصاد در فشارهای تحریمی قرار دارد، در حوزه داخلی هم علیالظاهر یک نوع رهاسازی پیش گرفتهایم.
رهاسازی به این مفهوم که هیچ برنامهای برای ساختارهای اقتصادی را که شرایط تحریمی تحت عنوان جنگ اقتصادی میطلبد ندیدیم و اطلاعی از آن نداریم. از طرفی بحث مربوط به تاثیر روانی در یک اقتصاد سالم اثرگذار است اما در یک اقتصاد صد درصد بیمارِ فروپاشیشده بحرانزده بحثهای روانی دیگر جایی ندارد و آثار خود را برجای گذاشته. قصد ترامپ مبنی بر تحریم بانکهای ایرانی از این جهت که از مکانیسم دیگری برای گشایش اعتبار استفاده میشود، آثار روانی ندارد و بحث روانی زمانی مطرح است که اقتصاد در یک شرایط سالمی قرار گرفته باشد که شوکهای داخلی و بیرونی که از آن بهعنوان شوکهای روانی نام میبریم، بتواند تاثیر بگذارد. ما شوکهای داخلی کم نداریم و مرتب مجلس و دولت هر روز خبرهای خوشایندی مطرح میکنند! در فرآیندی که پیش میرویم و مرتب با گرانیهای لحظهای مواجهیم، چه خبر خوشی شنیدهایم؟ بازار سرمایه را تصور کنید که با توجه به موضوع کرونا و وضعیت اقتصادی جهان در همه کشورها ریزش کرد جز ایران، ونزوئلا و یک کشور آفریقایی که شاخصهای بورس افزایش پیدا کرد. چرا مقامات اقتصادی به این نکته اشاره نمیکنند که جنبههای روانی کرونا باعث شد بورس رونق بگیرد و شاخص آن افزایش پیدا کند؟ درواقع بحثهای روانی در اقتصاد و سازوکارهای عرضه و تقاضای ما تاثیری ندارد و خنثی است و عملا نمیتواند محلی از اعراب برای وضعیت اقتصادی داشته باشد.
*اقتصاددان
منبع: آرمانملی
ارسال دیدگاه