حامد مصلحی*
حمایت از خانواده، کلید بحران سالمندی
بدیهی است مساله جمعیت، پیش نیاز اساسی پیشرفت همه کشورهاست. در واقع هیچ اتفاقی، از پیشرفتهای فناوری تا رشد علمی و صنعتی، بدون در نظر گرفتن نیروی انسانی ممکن نخواهد بود. چنانکه بدون تردید، میتوانیم هر حرکتی در کشورها را منوط به تعداد و کیفیت نیروی انسانیاش بدانیم.
بنابراین تعجبی ندارد که همه کشورها، بخش عظیمی از تمرکزشان را روی توسعه نیروی انسانی میگذارند و از نظر کمی و کیفی برای این مهم سرمایهگذاری میکنند.
گزارشهایی که از سوی سازمانهای بینالمللی منتشر میشود، حرکت رو به پیری جمعیت و طبیعتا کسری نیروی انسانی جوان در آینده کشور ما را پیشبینی میکند. طبق گزارشهای این منابع، وضعیت کشور ما نسبت به سایر کشورها به طور معناداری متفاوت نشان داده شده و آینده بحرانیای را روایت میکند؛ بنابراین، ایران باید مساله جمعیت خود را به عنوان آینده بلندمدت حل کند. فارغ از تفاوت دیدگاهها و سلایق دینی، قومی و حتی سیاسی، این مساله ایران است. در این میان باید پرسید مردم کشور چقدر نسبت به این موضوع و هشدارها آگاه هستند؟ واقعیت این است تجربه نشان داده مردم کشور ما همیشه در مواقعی که مساله را جدی احساس کردهاند، فعال بوده و اقدامات مناسبی برای حل مشکل انجام دادهاند؛ اما چرا در حال حاضر چنین رفتاری را از آنها نباید توقع داشت؟ به دلیل اینکه در ۳۰سال گذشته، مانعتراشی بسیاری در این زمینه رخ داده است و به همین علت نهتنها هشدارهای منابع داخلی بلکه هشدار سازمانهای بینمللی هم- با وجود موانع قانونی و فرهنگی- چارهساز نخواهد بود.
فارغ از فرهنگسازیهای محدود پیش از انقلاب برای تحدید نسل از سه دهه قبل تاکنون نیز مشکلات زیادی ایجاد شده است، زمانی که به همه فرزندان خانواده یارانه معیشتی و بنزین تعلق نمیگیرد یا از طرف دیگر، همراهی و حمایتی از مادران باردار دانشجو یا شاغل نمیشود، نباید انتظار داشته باشیم مردم هم نسبت به این هشدار، واکنشی بجا و نتیجهبخش نشان بدهند. از طرف دیگر، حق عائلهمندی و اولاد که در فیشهای حقوقی کارمندان در نظر گرفته میشود، بیشتر از اینکه جنبه حمایتی داشته باشد، شبیه یک شوخی است. در واقع برای حل این بحران، شهروندان باید پیام احترام به فرزند بیشتر را در دانشگاه، اداره، فضای شهری، خدمات اجتماعی و مانند آن احساس کنند. بسیاری از خانوادهها، تلخی روانی تکفرزندی را چشیدهاند. مراجعان بسیار زیادی داریم که از معایب تکفرزندی خسته شدهاند و زحمتهای زیادی را تحمل میکنند و نتیجهای را که میخواهند، نمیگیرند. چنین افرادی تمایل دارند بار روانی تکفرزندی را از دوششان بردارند و از این وضعیت بیرون بیایند و به جمع خانوادههای دو یا چند فرزند بپیوندند اما موانع اقتصادی پیشروی این تصمیم، برایشان بسیار جدی است.
بدون شک اگر بتوانیم با مدیریت و ایجاد طرحها و برنامههایی راهگشا، موانع پیشروی فرزندآوری را برداریم و برنامههای حاکمیت شکل حمایتی به خودش بگیرد، با نتایجی مناسب روبهرو خواهیم شد. در واقع این حاکمیت است که باید نشان بدهد در کار و تحصیل و مسائل اقتصادی در جهت فرزندآوری، همراه و حامی خانواده است؛ اتفاقی که باعث تغییر نگاه شهروندان نسبت به داشتن فرزندان بیشتر میشود.
*روانشناس
منبع: جامجم
ارسال دیدگاه