مهدی ذاکریان*
دیپلماسی هوشمند
دیپلماسی هوشمند و فعـــال به معنای فهم تحولات روابط بینالملل و تطبیق تحولات با توجه به خواستههای یک ملت اســــت.
حـــکمرانانی در روابط بینالملل موفق و پیروزند که کمـــترین هزینـــــه را نصیب ملت کنند و در نتیجه سیاست آنها معیشت، رفاه و آرامش مردم با کمترین بحران و مزاحمت حاصل شود. طی هشت سالی که آقای ظریف، سکان وزارت خارجه و آقای روحانی، بخشی از حکمرانی را به عنوان رئیس جمهور و مجری به عهده داشتهاند، سعی شده برنامههایی دنبال شود که برای ملت ایران آرامش و راحتی بیشتری را به وجود بیاورد. در همین دوره تحولاتی در روابط بینالملل رخ داد که میتوانست منجر به جنگ شود یا به عبارتی تمام نیروهای میدان را درگیر یک جنگ فرسایشی و یک مزاحمت بزرگ برای ملت ایران کند ،اما دیپلماسی هوشمند تصمیم گرفت که با ماندن در برجام و انتخاب گزینه مناسب، کاری کند که ترامپ و امریکا در انزوا قرار گیرند. این اتفاق رخ داد و امریکاییها در سازمان ملل متحد حتی نتوانستند یک قطعنامه علیه ایران تصویب کنند. سؤال اینجاست آیا مقامهای این کشور نمیتوانستند از میدان خود استفاده کنند؟ البته که میتوانستند و قدرت برتر را هم در نظام بینالملل و هم در منطقه به لحاظ تجهیزات نظامی و همراهی همه شرکا در منطقه با خود داشته باشند
اما سکوت و عدم پیشروی آنها در پیگیری سیاست سخت یا high politics خود، به دلیل دیپلماسی هوشمندی بود که باعث شد همه کشورها به لحاظ سیاسی عمل امریکا را زیر سؤال ببرند. بنابراین، حتی اگر امروز بایدن انتخاب نمیشد و ترامپ همچنان بر سر کار بود، امریکا راهی جز برگشت به سوی ایران نداشت و این دیپلماسی ایران سبب سازِ در کنج نهادن و در گوشه رینگ گذاشتن ایالات متحده امریکا شد. نقشه این بود که پس از بهانهجوییهایی که بایدن انتخاب کرده بود، فضا در داخل و همچنین در منطقه به سمتی حرکت کند که بقیه کشورها نیز با امریکا همنوایی داشته باشند تا بایدن در دیپلماسی، نه تنها در مقابل ایران تنها نباشد، بلکه بقیه کشورها هم نوع نگاه امریکا را تأیید کنند.
این نقشه و برنامه که هم در داخل ایران و هم در خارج توسط عربستان سعودی و اسرائیل حمایت میشد با برخورد هوشمندانه و دقیق و استدلالهای صحیح ایران درباره عمل به تعهدات برجام روبهرو شد، چنانکه آقای روحانی اعلام کرد ایران در صورت لغو تحریمها لحظهای برای ازسرگیری تعهدات برجامیاش تردید نمیکند. این سیاست باعث شد امریکاییها نه تنها ناگزیر به پذیرش منطق ایران شوند بلکه حتی شرکایی مانند عربستان و اسرائیل که لابی میکردند بایدن همانند ترامپ با ایران برخورد می کند، امروز ناچار شده اند به مذاکره با ایران یا پذیرش تفاهم ایران امریکا و ۱+۴ روی بیاورند.
جمهوری اسلامی ایران برخلاف عدهای که فهم روابط بینالملل نداشتند و در دوره ریاست جمهوری گذشته بر ملت هزینههای بی ثمر تحمیل میکردند و با شعار جهان بدون امریکا میگفتند که «آمدهایم که زیر میز بزنیم» امروز اعلام کرده است که «آمدهایم دور یک میز بنشینیم و با هم حرف بزنیم و درباره مبانی ارزشیِ ملتها و مقابله با افراط گرایی و مبارزه با تروریسم و یکجانبهگرایی گفتوگو کنیم.»
چنین شد که نه تنها ایران به دلیل فعالیتهای هستهایاش زیر سؤال نرفت بلکه با مجوز برجام به تنها کشوری تبدیل شد که شورای امنیت به طور ویژه، حق آن را برای غنیسازی به رسمیت شناخت؛ از این رو ایران در مقابل ایالات متحده امریکا و سایر قدرتهای بزرگ حرف منطقی خود را میزند و در ترسیم معماری نظام بینالملل نقش آفرینی و دیدگاههای خود را دنبال میکند. نتیجه چنین رویکردی زندگی راحت و بهتر مردم است ،اگر موانع و مشکلات دوباره از سوی برخی جریانهای سیاسی داخلی و خارجی به وجود نیاید.
*استاد دانشگاه و صاحبنظر مسائل بینالملل
منبع: ایران
ارسال دیدگاه