سیدحسین سراجزاده*
مسئولیت مدیران در مدیریت اجتماعی کرونا
موضوع کرونا یک مسأله حاد اجتماعی و یک بحران ملی است. این بحران جهانی که اکثر کشورهای جهان را درگیر خود کرده باید با مدیریت در درون مرزهای هر کشور انجام پذیرد.
به معنای آنکه مسئولیت اصلی در مدیریت این بحران بزرگ بر دوش دولتها و کشورهای بحرانزده در میان مرزهایشان است. در عین حال هر بحران ملی و مسأله اجتماعی بدون همکاری و هماهنگی، حکومت و دولت از یکسو و همه آحاد مردم از سوی دیگر غیرقابل حل است. نوعی تعامل و همکاری و فعال شدن تمام ظرفیتهای ملی کشور باید صورت پذیرد تا بتوان چنین بحرانی را مهار و کنترل کرد و عوارض منفی آن را به حداقل رساند.
برای مدیریت چنین بحرانی هرکدام از طرفین، یعنی دولت و مردم، باید الزاماتی را رعایت کنند. نقش اصلی حکومتها و دولتها در این شرایط مستلزم یک مدیریت واحد و یکپارچه است تا بتوانند تصمیمات لازم و مهم را در زمان مناسب اتخاذ کنند و با توان، قدرت، استمرار و با پافشاری در تصمیمات و بهرهگیری از همه ظرفیتهای ملی اهداف مربوطه را پیش ببرند. برای دستیابی به این هدف مهم در وهله اول باید دولتها و حکومتها از اعتماد عمومی برخوردار باشند زیرا تصمیماتی که اتخاذ میکنند از طرف مردم با وثوق، خوشبینی و با اعتماد به اینکه تصمیمات درستی هستند، در اجرای آنها همکاری کنند. این اعتماد به شرطی ایجاد میشود که منازعاتی که در درون حکومتها و در میان جریانهای مختلف سیاسی وجود دارد از بین رود و تأثیری در روند تصمیمات اتخاذ شده برای حل این بحران نداشته باشد. موضوع دوم آن است که تصمیمات مبنای کارشناسانه داشته باشند و این تصویر در مردم ایجاد شود که با استفاده از نظرات کارشناسان تصمیمات اتخاذ شدهاند. این موضوع اعتماد عمومی را تقویت میکند.
شرط سوم در تقویت تصمیمگیریها، شفافسازی، ارائه اطلاعات درست و بهنگام به مردم است. هر تصمیمی که گرفته میشود و هر اطلاعی داده میشود باید مبنای مشخصی داشته باشد. برای مثال در ارتباط با آمار مرگومیر و عواملی که باعث بروز شیوع بیشتر بیماری میشود یا حتی اگر اختلافات و دیدگاههایی در مورد بحران وجود دارد با شفافیت در معرض گفتوگوی عمومی قرار گیرد. همچنین اگر تخلفاتی در روند واکسیناسیون صورت میگیرد منعکس و پیگیری شود که در مجموع شفافسازی هم نقش مهمی در جلب اعتماد مردم دارد و شرط آخر این است که مدیریت بحران بتواند مسئولیت خود را نسبت به اقشار و گروههای فرودست جامعه ایفا کند و وقتی تصمیم به تعطیلی کسبوکارها گرفته میشود، بتواند از آنها حمایت مالی و در کنار آن با قاطعیت قانون را اعمال کند. این کار در شرایط بحران مالی دشوار است اما لازم است و باید با جابهجایی منابع بودجه آن تأمین شود.
در مجموع رعایت این شروط منجر به اعتمادسازی در میان مردم میشود و در مقابل جامعه مسئولیت خود را در اجرای تصمیمات با استقبال و پایبندی بیشتری میپذیرد. در بخش وظایف مردم همانطور که تأکید شد این بحران ملی است و این مسأله ملی بدون مشارکت همگانی قابل حل نیست و مشارکت عمومی نظام مدیریتی کشور را توانا میکند. مردم باید نگاههای تقدیرگرایانه و برخوردهای باری به هر جهت، خوشبینیهای ناشی از یک نوع تقدیرگرایی را که در فرهنگ ما وجود دارد کنار بگذارند چرا که شیوع ویروس در سطوح فردی و روابط اجتماعی سرعت پیدا میکند و باید به این نکته توجه کنیم مسأله فقط خود ما نیستیم و رفتار ما بر سلامت اطرافیان ما اثرگذار است. در این مدت در مورد این مسائل زیاد صحبت شده و این خستگی و دشواری مقابله یا فقدان ارتباطات اجتماعی که به آن نیاز داریم نباید اجازه دهد مهار ویروس کرونا از دستمان خارج شود و ما را با شرایط سیاهتر و بحرانیتر روبهرو کند. معتقدم در مجموع نکاتی که گفته شد، مسئولیت مدیران بسیار تعیینکننده است.
*جامعهشناس
منبع: ایران
ارسال دیدگاه