در گفتوگو با محمدقلی یوسفی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی
سیاستگذاری و دیپلماسی، دو اولویت مهم کشور
تهران (پانا) - پازل اقتصاد ایران هزار تکه است و پیدا کردن و چیدن اشکال مختلف آن کار آسانی نیست. در طول این سالها این پازل اقتصادی خوب چیده نشده و دائماً متأثر از سیاستهای داخلی و خارجی بوده است.
بهگزارش ایران، بسیاری از کارشناسان معتقدند کنار هم قرار گرفتن تکههایی که پازل را تکمیل کند شاید فعلاً کار ممکنی نباشد چراکه ایران بهعنوان کشوری که از یکسو با چالشهای درون ساختاری اقتصادی به گونهای تاریخی مواجه است و از عدم انطباق ساختاری با نظام اقتصاد جهانی هم رنج میبرد و از سوی دیگر دهه هاست که با سیاستهای تحریمی غرب مواجه است، ضرورتهایی پیرامون توسعه و بازنگری در وضعیت کنونی کشور در بعد اقتصادی ایجاد میکند. در همین راستا با محمدقلی یوسفی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی گفتوگو کردیم. او ریشه ضرورت بازنگری در قانون اساسی و فاصله گرفتن از سیاستهای اورژانسی و مقطعی را اولی میداند و معتقد است بحرانهای فعلی ناشی از سیاستگذاریهای داخلی است.
ضرورتهای حالحاضر اقتصاد ایران را چه میدانید؟
مواجهه با چالشها و مسائل کشور بویژه در حوزه اقتصاد در طول سالها و دهههای گذشته اصولاً بهصورت گذرا و توأم با روزمرگی بوده است. در واقع عموماً گفتهایم الان که با فلان مشکل رو به رو هستیم در این مقطع چه کنیم! باید گفت نمیتوان کشور را به این شکل اداره کرد.باید از نگاه اورژانسی و تصمیمات مقطعی حذر کنیم. تجربه کشورهای پیشرفته نشان میدهد که همگی از یک چارچوب قوی و برنامهریزی بلند مدت برخوردار بودهاند.ضرورت دارد که هرچه سریعتر از سیاستهای اورژانسی خارج شویم.ما باید بهدنبال راه حل اساسی برای مسائل کشور باشیم. متأسفانه از تجربیات گذشته استفاده نمیشود. در شرایطی که وقتی مسیر نادرست است هراقدامی در این مسیر نادرست قطعاً به نتیجه درست ختم نمیشود. باید گفت در شرایط فعلی وضعیت اقتصادی به گونهای است که همواره چشم مسئولان به بیرون بوده و کمترسعی میکنند با اتکا به توان داخلی راه حل مشکلات را بیابند.
برخی مسائل مهم مانند فساد، کوچک کردن دولت، عدم مداخله دولت در اقتصاد و رفع بوروکراسی و... مسائل داخلی هستند که از قضا راهحلهایشان هم در داخل است. بهعنوان مثال در تاریخ ۲۷/۱۰/۱۳۹۹ شورای پو ل و اعتبار مصوبهای برای اعطای وام به اعضای هیأت علمی داشت. الان با گذشت سه ماه خود بانکهای ملی اطلاعی از این مصوبه ندارند.آیا یک ابلاغیه باید ۹۰ روز طول بکشد؟ آیا این موضوع به تحریمها مربوط میشود؟ آیا بانک مرکزی باید نظارت کند؟ نقش دولت چیست؟ پاسخ همه اینها جزعدم کارایی چه میتواند باشد! این یک نمونه کوچک از مسائلی است که ریشه داخلی دارد. درباره باقی مشکلات هم وضعیت بههمین گونه است.ما با مشکلات تورمی، بیکاری، رشد منفی اقتصادی و... مواجه هستیم که باید بهصورت ساختاری حل شود و اجازه ندهیم عمیقتر شود.در واقع در جمعبندی این پرسش باید گفت بحرانهای فعلی ناشی از سیاستگذاریهای داخلی است.
یعنی به تعبیر شما نقش تحریمها در مسائل فعلی کشور کم رنگ است؟
خیر، نمیتوان اثر تحریمها را نادیده گرفت چرا که یکی از مشکلات جدی ما هم در عرصه اقتصادی و هم اجتماعی و سیاسی نداشتن تعامل سازنده با دنیا است اما باید دقت داشته باشیم که دیپلماسی یعنی کسانی که مسئولیت دارند تا بهجای ذکر مصیبت اقدامات سازنده انجام بدهند و از فشار مردم کم کنند. سیاستگذاری و دیپلماسی دو وظیفه خطیرمسئولان در شرایط فعلی است.نمونهاش همین کرونا است. همه دنیا به سیاست مشخصی ازکنترل این بیماری رسیدهاند اما ما همچنان در حال آزمون و خطا هستیم. میزان مرگومیرهای فعلی ربطی به تحریمها ندارد. حتی اگر واکسن هم بهدلایل مختلف در دسترس نباشد میتوان با اعمال سیاستهایی از شیوع بیشتر بیماری پیشگیری کرد.الان اعمال سیاستها بهگونهای است که باعث گسترش بیماری شدهایم. نباید به امید ایمنی جمعی دسترویدست گذاشت.
تأمین ارز و مشکلات در نقل و انتقال پول که بواسطه تحریمها اتفاق افتاده از عواملی است که خرید واکسن را به تأخیر میاندازد.
بله اما چرا باید در تحریم باشیم چرا نباید در تعامل سازنده با دنیا قرار بگیریم؟ مردم دارند زجر میکشند که به چه دستاوردی برسیم؟
چه عاملی مشکلات داخلی را تشدید میکند یا بهعبارت دیگر مانع رفع و رجوع آن میشود؟
بهگمانم قانون اساسی است. چون بخش خصوصی را محدود و هم قدرت دولت را زیاد میکند. تا زمانیکه قانون برای دولت مسئولیت ایجاد میکند دولت نیزناچار به اجرای آن است پس قانون باید اصلاح شود. نکته بعدی آنکه ماباید بدانیم از طریق تقویت نیروی نظامی مشکلات حل نمیشود. اقتصاد را باید قوی کنیم چراکه اقتصاد دفاع را تعیین میکند. یعنی اگر اقتصاد ضعیف باشد دیوار چین هم به کمک نمیآید.ما باید منابع را به سمت تولید اشتغال و اصلاح ساختار اقتصادی ببریم و موانع را از سر راه تولید برداریم.
در حال حاضر پاشنه آشیل اقتصاد ایران را چه میدانید؟
همین مسأله کروناست که مسئولان میتوانند و باید برای رفع آن کارهایی انجام دهند یعنی اصلیترین کار این است که سیاستهایی اتخاذ کنند که منجر به مهار کرونا شود. سپس واکسن تهیه کنند که بر اساس ضرورت و نه قدرت توزیع شوند. پس از آن مشاغلی که از محدودیتهای کرونایی آسیب میبینند را حمایت کنند و حداقل حقوق برای کسانی که شغلشان را از دست دادهاند، لحاظ شود. نباید فراموش کنیم که گسترش بیماری میتواند منجربه نارضایتی اجتماعی شود.افرادی که عزیزانشان را از دست دادهاند هیچ توجیه و بهانهای را نمیپذیرند. مسئولان باید امنیت جان مردم را تأمین کنند. پس از عبور از کرونا حالا دیگر زمان آن میرسد که سیاستهای جدید اتخاذ کنیم.
با توجه به اینکه انتخابات پیش روست این اتفاق چه اثری بر فضای اقتصادی میگذارد؟
در طول سالهای گذشته دولتهای مختلف آمدهاند اما تفاوتهای اندکی با هم دارند. مردم برایشان مهم است سیاستهایی که اتخاذ میشود مشکلات را حل کند. نباید اجازه داد که انتخابات به امری عادی بدل شود که مردم امیدی به تحول نداشته باشند. در حال حاضر اینکه چه کسی میآید برای گروههای ذی نفع و جناحهایی که نفع میبرند مهم است نه مردم عادی. در حالی که ساختار نظام تصمیمگیری باید به گونهای باشد که مشکلات اساسی مملکت را حل کند نه مشکلات حزبی را.
ایران چه نقاط قوت و ظرفیتهایی دارد که با اتکا به آن میتوان چشمانداز مثبتی برای اقتصاد کشور ترسیم کرد؟
کشور ما همه ویژگیهای عالی که برای پیشرفت نیاز هست را دارد. در حالی که کشورهای مختلف اگرتوسعه پیدا نکردند، مشکلاتی دارند. مثلاً فیلیپین مجمع الجزایر است. شیلی کشوری است که طول دارد و عرض ندارد یا برخی کشورها در بنبست هستند و قفل شدهاند. یا مثلاً کره و ژاپن منابع ندارند. نپال روی قله کوه قرار دارد. چین و هند جمعیتهای عجیب و غریب دارند. کدام کشور را سراغ دارید که هم صنعت و هم کشاورزی و هم دامداری داشته باشد!در حالی که ایران جمعیت جوان و کارآمد دارد، از وسعت سرزمینی عالی و منابع متنوع و موقعیت جغرافیایی مناسب برای توسعه برخوردار است. ما باید سیاستگذارانی داشته باشیم که این نقاط قوت را تقویت کنند نه آنکه آن را رو به اضمحلال ببرند و منابع را هدر بدهند.مسئولان نباید با تصمیمات نادرست امید مردم را از آنها بگیرند.
ارسال دیدگاه