ابوالفضل علماییفر*
برنامه جامع همکاری ایران و چین و هویت آسیایی
از مهمترین عرصههای تأثیرگذار واقعه عالمگیری کرونا، افزوده شدن بسرعت تحولات بینالمللی و از پرده برون افتادن واقعیتهایی بود که شاید در روند معمول خود باید طی دهههای آتی شاهد بروز و خودنمایی آنها بودیم. از جمله برجستهترین این واقعیتها مهر تأییدی بود که بر پای این ایده نقش بست که «قرن بیست یکم؛ قرن آسیاست». نکتهای که در غوغا و آشوب به راه افتاده از سوی رسانههای مغرض پیرامون امضای برنامه همکاری جامع ایران و چین، حداقل در داخل ایران کمتر مورد توجه قرارگرفت.
هرچند ارتقاء سطح همکاریهای ایران و چین به مشارکت جامع راهبردی در بهمن ماه ۱۳۹۴ و طی بیانیه مشارکت جامع راهبردی بهطور همزمان در دو کشور اعلام گردید و برنامه همکاری جامع نیز بر اساس بند ششم آن بیانیه در دستور کار قرار گرفت، لیکن نکته قابل توجه نیز آن بود که این برنامه نیز در شرایطی به امضای وزرای خارجه دو کشور رسید که همچنان امریکا و بسیاری از کشورهای غربی گرفتار سوء مدیریتها و تبعات آمار بالای تلفات و مبتلایان کووید۱۹بوده و طعم تلخ رشد منفی اقتصادی و تبعات سخت اجتماعی ناشی از پاندمیک کرونا را میچشیدند.
در شرایطی که کشورها در حال مقابله با ویروس کووید۱۹ بودند و واشنگتن در ارتباط با برجام همچنان بر طبل مندرس بدعهدی برجای مانده از دوران ترامپ میکوبید و اروپای پیر نیز خود را از پایبندی به تعهدات خویش ناتوان نشان میداد، برنامه جامع همکاری ایران و چین به امضاء رسید که این همه در سطحی وسیع واکنش و حساسیت آنان را در پی داشت، چنانکه بایدن رئیسجمهوری امریکا یک روز پس از امضای این برنامه گفت که «یک سال است نگران این مسأله بودهام.»
واقع امر آن است نگرانی دنیای غرب از برآمدن و درخشش آسیا در پهنه سپهر بینالملل ریشه در تاریخ دارد و به سالهای اخیر محدود نمیشود. اگر داستان اعزام مارکوپولو به چین برای تحریک مغولان به حمله به غرب آسیا و بهمنظور جلوگیری از شکست غربیان در جنگهای صلیبی در صدها سال پیش انجام گرفت، در دوران مدرن نیز میتوان اسناد بسیاری یافت که حاکی از وحشت آنان از همکاری دو تمدن کهن آسیایی ایران در غرب و چین در شرق این کهن قاره است.
در این راستا میتوان به سندی اشاره کرد که در نمایشگاه اسناد روابط ایران و چین که به مناسبت پنجاهمین سالگرد برقراری روابط دیپلماتیک بین دو کشور به نمایش درآمد. شایان ذکر است این نمایشگاه با حضور «وانگ ایی» و دکتر ظریف در ۷ فروردین ماه افتتاح گردید و دو وزیر سند پیش گفته را از نزدیک مشاهده نمودند. به استناد این سند و دیگر اسنادی که در ارتباط با آن به معرض دید بازدید کنندگان گذاشته شد، پس از امضای پیمان مودّت میان ایران و چین در صد سال پیش انگلستان رسماً درخواست مینماید تا تصویر سند را دریافت نماید و پس از اطلاع از مفاد آن به بهانه واهی طی نامهای رسمی به وزارت خارجه ایران اعلام مینماید «بهدلیل مغایرت برخی از مفاد این پیمان، انگلستان حمایت کنسولی خود از شهروندان ایرانی در چین را قطع مینماید.»
این همه بیانگر آن است که فوبیای غرب از گسترش همکاری دو سویه آسیا ریشهای طولانی در تاریخ دارد.
بی تردید آمار و پیشبینیها معتبرترین پژوهشکدها مبنی بر اینکه در دوران پسا کرونا نقش شرق همزمان با افول غرب در عرصه اقتصاد جهانی و به تبع در سایر حوزها بسرعت در حال افزایش است بر دامنه این فوبیا افزوده است. چنانکه پیشبینی اعلام شده از سوی نهادهای معتبر پژوهشی غربی حاکی از آن است که سهم شرق آسیا در اقتصاد جهانی از ۴/۲۹ درصد در سال ۲۰۱۹ به بیش از ۶/۳۲ درصد در سال ۲۰۲۵ افزایش خواهد یافت. در حالی که سهم امریکا در همین دوره زمانی از ۵/۲۴ درصد به ۷/۲۲ درصد کاهش و سهم اتحادیه اروپا نیز از ۸/۱۷ درصد در سال ۲۰۱۹ به چیزی حدود ۹/۱۷ درصد در سال ۲۰۲۵ خواهد رسید که این عدد بههیچ عنوان بیانگر تغییر محسوسی در افزیش نقش قاره سبز در اقتصاد جهانی نیست.
بی تردید برآمدن آسیا و این تغییر موازنه تنها در حوزه اقتصاد محدود نخواهد شد و در سطوح سیاسی، فرهنگی و...نیز تسری خواهد یافت و موازنه جهانی را به سمت شرق آسیا جابهجا خواهد کرد. از این روی توسعه همکاری هوشمندانه دو سویه قاره آسیا با توجه به مزیتها و مکمل بودن آنها، در سایه یک برنامهریزی مدون بلند مدت زمینه ساز انعقاد قراردادها و موافقتنامههای گوناگون در حوزهای مختلف خواهد شد و بستر لازم برای شکلگیری «هویت آسیایی» را فراهم خواهد ساخت که به این ترتیب گامی مؤثر در زمینه مبارزه با یکجانبهگرایی و تمامیت خواهی برداشته خواهدشد. از این روی، طبیعی است که امضای برنامه جامع همکاری ایران و چین حساسیت کشورهای غربی را برانگیزد تا آنجا که تجربههای تلخ تاریخی را که خود بر کشورهای دیگر تحمیل نمودهاند را برای ایجاد ترس و گرفتن اعتماد به نفس از دیپلماسی کشور به صورتی تقطیع شده مطرح نمایند.
در پایان باید بر این نکته پای فشرد که امضای برنامه جامع ایران و چین، هرگز خدشهای به حق جمهوری اسلامی ایران برای امضای برنامهای مشابه با دیگر کشورها در سراسر جهان وارد نیاورده است. از این روی ایران مستقل آماده است تا با کشورهایی که سطح همکاری خود با ایران را به مشارکت جامع راهبردی ارتقاء میدهند برنامهای جامع و بلند مدت امضاء نماید. برنامهای که در چارچوب عزت، حکمت و مصلحت تدوین میگردد و در روابط دو جانبه برد- برد را مد نظر دارد.
*عضو هیأت علمی دانشکده روابط بینالملل
منبع: ایران
ارسال دیدگاه