ابوالحسن نواب*
راهی که در 42 سال آمدیم
امــــروز در ســــالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینـــــی(ره)، پرسش این است که انقلاب اسلامی پس از گذشت 42 سال چه دستاوردهایی داشته است؟ آیا انقلاب توانسته است اهداف خود را محقق کند؟ هنگامه پیروزی انقلاب اسلامی ما سه شعار اساسی داشتیم؛
«استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی.» و یک شعار کلیدی در کنار اینها یعنی «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی». امروز باید خدا را شاکر باشیم که توانستیم به بخش عظیمی از این شعارها دست یابیم. به عنوان مثال شعار «نه شرقی، نه غربی» بهطور کامل محقق شده است. ما امروز هم با شرق ارتباط داریم و هم با بخش عظیمی از غرب. اما به این معنا نیست که ما شرقی یا غربی هستیم، بلکه با عزت و از موضع اقتدار با همه کشورهای جهان، بجز امریکای جهانخوار و رژیم اشغالگر قدس ارتباط داریم و با منطق گفتوگو و تعامل و از جایگاه برابر با این کشورها مذاکره و تبادلنظر میکنیم.
درباره امریکا نیز واقعیت این است که این کشور حاضر نیست روابط عادلانه و عاقلانهای با ما داشته و از موضع دو کشور با جایگاه برابر با ما صحبت کند.
نکته دیگر مردمسالاری دینی است. جمهوری اسلامی در تحقق این شعار صددرصد موفق بوده است، زیرا امروز مردم با رأی خودشان سرنوشت خود را مشخص میکنند. برگزاری نزدیک به
۴۰ انتخابات در ۴۲ سال گذشته مؤید این ادعا است. یکی دیگر از شعارهایی که به طور کامل و چه بسا بالاتر از کامل محقق شده، استقلال است. امروز به صورت فوقالعاده و استثنایی در جهان، مستقل هستیم و هیچ کشوری نمیتواند برای ما تعیین تکلیف کند. این استقلال در بعد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و نظامی نیز مصداق دارد. البته این استقلال، نافی این واقعیت نیست که تحریمهای اقتصادی اجازه نداد ما بهطور صددرصد استقلال اقتصادی داشته باشیم. هرچند ما تا آن اندازه استقلال داریم که در تأمین نیازهای خارجی خود، از هر کشور و از هر نقطهای که بخواهیم خرید میکنیم. اما به دلیل تحریمها دست ما در این زمینه کاملاً باز نیست.گذشته از این دستاوردهای انقلاب اسلامی، ما همچنان با چالشهایی روبهرو هستیم. یکی از این چالشها امنیتی شدن بیش از حد لازم کشور است. کشور جمهوری اسلامی ایران نباید تا این حد گرفتار مسائل امنیتی باشد.
جمهوری اسلامی ایران با داشتن یک رهبر مقتدر، در منطقه آشوبزده خاورمیانه که غرب و شرق ما دستخوش بحرانهای امنیتی همچون داعش هستند، در کمال امنیت بسر میبرد. باوجود این ظرفیت و داشتن چنین رهبری توانمندی، لازم نیست کشوری با این اقتدار و آرامش، به این اندازه رنگ و بوی امنیتی داشته باشد. کشورهای غربی به مراتب از کشور ما امنیتیتر هستند، اما نکته اینجاست که آنها حفظ ظاهر میکنند تا جایی که برخی گمان میکنند این کشورها رنگ و بوی امنیتی ندارند. جمهوری اسلامی ایران نیز باید به این مرحله برسد که هیچکس احساس نکند فضای کشور امنیتی است. این امر نافی بیتوجهی به مسأله امنیت نیست. نکته اینجاست که در عین حفظ اقتدار امنیتی کشور، باید از فضای درون کشور امنیتیزدایی شود. به عبارت دیگر، نباید شرایط به گونهای باشد که کسی احساس کند مسائل کشور در ابعاد اقتصادی و سایر مسائل رنگ و بوی امنیتی دارد. چه بسا این نگاه باعث شود در بسیاری از موارد لجبازیهای بیجایی علیه نظام انجام شود.
چالش دوم این واقعیت است که ما در ۴۲ سال گذشته نتوانستیم عدالت اجتماعی و اقتصادی را بهطور کامل در کشور پیاده کنیم. تلاشهای زیادی در این باره شده که بهبود ضریب جینی و افزایش سطح رفاه مردم از آن جمله است، اما کشور ما هنوز با آنچه از آن در زمینه عدالت توقع میرود فاصله زیادی دارد. در این زمینه بیش از آنکه دولتها مقصر باشند، ما مقصر هستیم. به این معنی که ثروتمندان ما و کسانی که توانایی دارند، شاید به قدر لازم از ثروت خود انفاق نمیکنند و به زیردستان خود نمیرسند. بنابراین همه گناه گسترده نشدن عدالت بر گردن دولتها نیست، زیرا دولتها در مقابل عدم تحقق عدالت اجتماعی به این حجت تمسک میکنند که دست ما باز نبود و تحریمها جلوی ما را گرفتند و مانع شدند تا سفره مردم را گشادهتر و دست آنان را بازتر کنیم.
به هر رو، نگاهی به راهی که در این ۴۲ سال آمدهایم، هم نشانه موفقیتها و کامیابیهای ما است و هم نشاندهنده چالشهایی که هنوز پیش روی ما است. مسأله این است که ما با تکیه بر دستاوردهای خود، میتوانیم بیش از گذشته در مسیر حل چالشها گام برداریم. این انتظاری است که از انقلاب اسلامی در دوره بلوغش میرود.
*رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب
منبع: ایران
ارسال دیدگاه