نوذر شفیعی*
آزمونی پیش روی روابط ایران با چین و روسیه
جهتگیری و راهبرد سیاستخارجی کشورها در چارچوب تأمین منافع ملیشان از راههای مشخص و متفاوتی عبور میکند.
بیطرفی یا عدم تعهد، استقلال، انزواطلبی یا تمایل به حضور در اتحاد و ائتلاف با دیگر کشورها راهبردهای مختلفی است که ممکن است از سوی دولتها اتخاذ شود. از این جهت تمایل جمهوری اسلامی ایران به عضویت در سازمان همکاریهای شانگهای را باید در قالب راهبرد ایران برای تأمین منافع خود و نیز فرصتی برای مقابله با تهدیدهای مختلف ارزیابی کرد. گرچه ماهیت این سازمان ۲۴ سال پس از تأسیس هنوز چنان که باید مشخص نیست و با وجود انتظارات متفاوتی که اعضا و کشورهای متقاضی از پیوستن به آن دارند مشخص نیست که آیا باید سازمان همکاری شانگهای را یک سازمان همکاری منطقهای ارزیابی کرد یا یک پیمان امنیتی. با وجود این سالها است که جمهوری اسلامی ایران برای پیوستن به این سازمان اعلام تمایل کرده و از ۱۵ سال پیش تا کنون صرفاً به عنوان عضو ناظر پذیرفته شده است. به نظر میرسد بخش قابل توجهی از موانع پیش روی این عضویت در تحریمهای ظالمانهای ریشه دارد که امریکا علیه ایران وضع کرده است. اعضای شانگهای میدانند که وقتی ایران به عضویت این سازمان همکاری در بیاید لاجرم سازمان باید تعهداتی را در قبال ایران بپذیرد. حال آن که با وجود آن تعهدات شاید نتواند تحریمهای امریکا علیه ایران را نادیده بگیرد و وارد یک رویارویی سیاسی یا اقتصادی ناخواسته شود.
جز این، در درون سازمان همکاری شانگهای نیز ممکن است برخی کشورها چندان راغب به این عضویت نباشند. با این حال توجه داشته باشیم که گرچه رأی به عضویت یک کشور در این سازمان همکاری اجماعی است و حتی رأی مخالف کوچکترین و ضعیفترین کشور هم میتواند مانع عضویت باشد؛ اما در عین حال سازمان شانگهای یک سازمان مبتنی بر همگرایی هژمونیک است. این یعنی دو کشور قدرتمند چین و روسیه تا حدود زیادی میتوانند تعیین کننده جهتگیری اصلی سازمان باشند.
به این ترتیب سرنوشت پیوستن ایران به پیمان شانگهای یکی از آزمونهای معناداری است که در مسیر روابط ایران با دو کشور چین و روسیه قرار دارد. ما در روابطمان با این هر دو کشور سهم هزینه خودمان را پرداخت کردهایم. از روی مثال باید گفت که با تمام منافعی که قرارداد در حال تنظیم ۲۵ ساله میان تهران و پکن برای ایران دارد نمیتوان انکار کرد که انتفاع چین از این قرارداد بیشتر خواهد بود. در مورد روسیه نیز همینطور است. بر این اساس توقع ایران از چین و روسیه برای سوق دادن کشورهای عضو به موافقت با عضویت ایران در شانگهای شاید کمترین کار متقابلی است که میتوان از آنها انتظار داشت. برآورده نشدن این انتظار در شرایطی که ما موافقتهای زبانی را میشنویم اما شاهد اقدام عملی نیستیم دست کم برای جریانهای سیاسی مختلف در درون کشور باید نمونهای باشد که اثبات میکند باید در سیاست خارجی در زمینهای مختلفی بازی کرد و به یک بلوک و ائتلاف بسنده نکرد. در غیر این صورت قدرت انتخاب در عرصه روابط بینالملل محدود خواهد شد و این به هیچ وجه همراستا با منافع ملی نیست.
*کارشناس مسائل بینالملل
منبع: ایران
ارسال دیدگاه