فرصتهایی برای بازسازی اعتماد و همبستگی
هادی خانیکی*
مــــوج چهــــــــــارم نـــــظرســــــــنجی از شهروندان تهرانی پیرامــــــــون پدیده کرونا که در روزهای نخستین اردیبهشت ماه جاری به انجام رسیده است، نشان میدهد که اکثریت مردم یعنی 76 درصد آنان هنوز خطر کرونا را جدی میدانند و نسبت به ابتلای خود و خانوادهشان به آن نگرانتر از گذشته شدهاند.
همین افزایش نگرانی، روند بهبود اعتماد عمومی و رضایتمندی را از عملکرد عمومی و رسمی کندتر کرده است.حد و جهت نگرانی شهروندان از ابعاد دامنههای شیوع کرونا شاخص مهمی برای درک تهدیدهای پیش روی جامعه و نظام اجرایی و سیاسی کشور است. پدیده کرونا به سبب نوظهوری، ناشناختگی، خطرآفرینی و جهان گستریاش اغلب روندهای نظرورزی و چارهاندیشی را در باب مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به پرسش و چالش کشیده است. امروز و آینده جامعه را دیگر نمیتوان بر اساس احکام قطعی و رویههای پیشین سیاست ورزی فهمید و مدیریت کرد.پس همه کسانی که به ایران میاندیشند و دغدغه حفظ همه سرمایههای طبیعی، انسانی و اجتماعی و فرهنگی این سرزمین را دارند باید با نگاهی نو، زبانی نو و رفتاری نو با ضرورتها و نیازهای جدید جامعه و کشور رو به رو شوند.
همه آنچه پیش روی ما است تهدید نیست. عرصههایی برای گشایش هم هست. تواناییها و داشتههای جامعه ایرانی برای عبور از تنگناها و بحرانها کم نیست. اگر فرصتها بموقع تشخیص داده شوند و بدرستی مورد استفاده قرار گیرند، میتوان افقی نو برای کشور گشود.
جامعه ایران پیش از پدیده کرونا هم در معرض دو سرنوشت متفاوت قرار داشت؛ از یکسو، رو به رویی با روندها و رخدادهای گسیخته ساز نظیر کاهش ظرفیتهای تولید ثروت ملی و تأمین رفاه برای اکثریت جامعه، افزایش فقر و بیکاری و ناپایداری شغلی و آسیبهای اجتماعی خطر زوال منابع توسعه معنوی و مادی کشور را برجسته کرد و از سوی دیگر صورتهای جدیدی از همبستگی اجتماعی در قالب کنشهای مدنی و سیاسی اصلاح گرانه و اقدامات داوطلبانه و نوعدوستانه بویژه در رویارویی با بحرانهای طبیعی و اجتماعی شکل گرفت و تا حد زیادی در جهت تقویت تابآوری و پایداری بیشتر جامعه عمل کرد.
مسأله اصلی ایران در این وضعیت به تعبیر برخی جامعه شناسان بازسازی همبستگی اجتماعی بود. پدیده کرونا و خطر شیوع آن نه تنها از اهمیت و اولویت این مسئله نکاسته بلکه ابعاد و دامنههای آن را بیشتر هم کرده است. بخشهای بزرگی از جامعه نگران آینده خویشاند؛ آینده سلامت، آینده معیشت، آینده کسب و کار و آینده ادامه زندگی به روالی که به آن خو کرده بودند. آنان در برابر این آینده پر ابهام و هراسناک نیازمند آنند که تنها و بیپناه نباشند، مورد اعتماد حکومت واقع شوند و خود نیز بتوانند به نهادهای حاکمیتی از هر نظر تکیه کنند. جامعه ایرانی در همین ایام ایستادگی در برابر شیوع کرونا زمینههای حیات خویش را نشان داده و بر اساس اندوختهها و آموختههای اسلامی و انسانیاش دست به کار شده است.
با تشکیل شبکهها و نهادها و گروههای مدنی و اجتماعی بویژه در ماه مبارک رمضان برای خدمت به محرومان و فرودستان نشان داده است که «همبستگی اجتماعی» یک رؤیا نیست، ظرفیت بالایی برای تقویت جامعه وجود دارد. این تحرک امید بخش حاکی از آن است که در اوج نگرانی عمومی از شیوع کرونا زمینه مساعد بازسازی همبستگی اجتماعی فراهم شده است. به این زمینه باید به جد توجه کرد و از آن پهنهای برای ترمیم اعتماد و سرمایه اجتماعی ساخت. ایران برای عبور از تنگناهای کنونی و از جمله غلبه بر بحران کرونا به بازسازی اعتماد نهادی در همه سطوح مدنی و حاکمیتی نیاز دارد. جامعه در این میانه پا پیش نهاده است، پس بهتر آنکه حاکمیت نیز قدمهای برداشته شده خود در این ایام را استوارتر کند و برای تقویت انسجام ملی و همبستگی اجتماعی چشم اندازهایی نو بگشاید.
*استاد دانشگاه
منبع: ایران
ارسال دیدگاه