حمید ضیایی پرور*
فرض کنیم کرونا آمده
صبح دیروز (شنبه) وارد محل کار که شدم دیدم یکی از همکارانم ماسک زده و هنگام احوالپرسی بهمن دست هم نداد، پرسیدم امروز که هوا آلوده نیست، برای چه ماسک زدهای؟ با صدایی که می شد هراس را احساس کرد از پشت همان ماسک گفت: کرونا!
وزارت بهداشت و دستگاههای دیگر کشور در هفته اخیر بارها درباره ویروس کرونا اظهار نظر کردهاند. نقطه مشترک تمام این اظهارنظرها هم اطمینان دادن به مردم بوده مبنیبر این که این ویروس وارد کشور نشده است. گویا ایران دژ آهنینی است که هیچگاه قرار نیست این ویروس وارد کشور شود یا ظاهرا ایران تافته جدا بافته نسبت به دیگر کشورهای جهان است و این ویروس قبل از ورود به کشور در نطفه خفه خواهد شد.
واقعیت این است که کرونا دیر یا زود وارد ایران خواهد شد. باوجود این که گفته شده مرزهای هوایی، زمینی، دریایی و راه آهن کشور بهطور کامل کنترل میشود، اما شواهد و قراین نشان میدهد که با توجه به عوامل مختلفی همچون مراودات گسترده ایران با کشور چین، مرزهای گسترده ایران بهویژه مناطقی که کنترل کاملی بر رفت و آمدها وجود ندارد، فقدان تجهیزات پیشرفته شناسایی مسافران ورودی به کشور، این ویروس وارد کشور خواهد شد.
اما نکته مهم این است که بهنظر میرسد ما برای بعد از این مرحله برنامه مشخصی نداریم. بهویژه اطلاعرسانی درست و مناسبی به مردم درباره راههای پیشگیری و درمان این بیماری داده نشده است. فعلا مردم در این حد اطلاع دارند که کرونا بیماری مرگباری است که از همه راههای ممکن و غیرممکن منتقل میشود و ویروسی است که فقط میکشد، درمان ندارد و جز مرگ، سرنوشت دیگری در انتظار مبتلایان نیست.
اما این تصورات غلط و نادرست است. کرونا در مقایسه با ویروسهای مشابهی نظیر مرس و سارس، از میزان مرگ و میر بسیار کمتری برخوردار است. مقایسه آمار مبتلایان به این بیماری در چین با آمار کشتهشدگان بر اثر این بیماری نیز همین موضوع را اثبات میکند. ضمن این که براساس آخرین آمار تا زمان تنظیم این یادداشت، در مقابل ۲۵۹ نفر فوتی تعداد ۲۸۵ بیمار هم جزو بهبود یافتگان بودهاند. اما تفاوت چین بهعنوان کشور اصلی و زادگاه این بیماری با کشور ما در این است که آنها اطلاعات مربوط به شیوع و گسترش این بیماری را تکذیب نکردند و اتفاقا یکی از دلایل کنترل نسبتا موفق این بیماری در چین، اطلاع رسانی شفاف به مردم خودشان و جامعه جهانی بوده است.
آیا دولت و دستگاههای مسئول درباره وضعیت بعد از ورود بیماری کرونا به ایران هم فکر کردهاند؟ آیا بستههای اطلاعرسانی و بهعبارت دیگر سند پیوست رسانهای بیماری کرونا در دولت و وزارت بهداشت تدوین و تصویب شده است؟ آیا برنامههای اطلاعرسانی مناسب برای آگاهی بخشی و اطلاع رسانی برای پیشگیری و مقابله با شیوع این بیماری درکشور طراحی و تدوین شده است؟
آیا برای رسانههای مختلف، اعم از صدا و سیما، رسانههای مکتوب و رسانههای اجتماعی و فضای مجازی، نقش و ماموریت محتوایی و شکلی دیده شده است؟
بررسی پیشینه بحرانهای مشابه در ایران نشان میدهد که برای مواقع بحرانی، طرح و برنامه و سند پیوست رسانهای نداریم؛ نه قبل از بحران، نه حین بحران و نه بعد از بحران. در بحرانهای مشابه مانند حادثه فروریزی پلاسکو، سیل فروردین، اغتشاشات سالهای اخیر، سانحه سقوط هواپیما و چندین مورد مشابه دیگر به وضوح نبود برنامه و سند رسانهای و اطلاعرسانی را شاهد بودیم. در چنین مواقعی مردم محتوا و اطلاعات مورد نیاز خود را از منابع غیر رسمی یا منابع خارجی مانند شبکههای ماهوارهای و رسانههای فضای مجازی دریافت میکنند. این شبکهها هم حتما در اطلاعرسانی و آگاهی بخشی خود، نیاتی دارند که برای مخاطب به وضوح قابل درک نیست.
یک راهبرد قدیمی در ایران همچنان حاکم است که معتقد است مردم را نباید نگران کرد. همین راهبرد در تاکتیک و مرحله اجرا تبدیل میشود به تکذیب دایم مسئله و بحران. در چنین گیر و داری مردم عادی مانند آن همکار من، تنها راه را در خرید و استفاده از ماسک آلودگی هوا میبینند.
وقت آن نرسیده در این راهبرد تجدیدنظر کنیم؟
*مدیرکل مرکز مطالعات و برنامهریزی رسانهها
منبع: خراسان
ارسال دیدگاه