یادداشت
شب زخم و غربت؛ شبی که آسمان گریست
مشهد(پانا)- شب نوزدهم رمضان، شبی که آسمان در سوگ فرو رفت و زمین از اندوه لرزید و در تاریکی این شب سنگین، شمشیری زهرآلود، فرق عدالت را شکافت و محراب کوفه، خونینترین ناله تاریخ را در خود ثبت کرد. امشب، علی (ع) در سجده عشق، با زخم جفا یکی شد و یتیمان کوفه، برای همیشه پدرشان را از دست دادند.

امشب، زمین نفسهایش را در سینه حبس کرده و آسمان از اندوه، پردههای سیاهش را محکمتر کشیده است. شب نوزدهم رمضان، شبی که در تاریکیاش بغض تاریخ گره خورده، و در سکوت سنگینش، صدای شکستن قلب یتیمان کوفه به گوش میرسد.
در چنین شبی، مردی که نان را بر دوش میگرفت و بیهیچ منتی در خانه محرومان را میکوبید، بر سجاده خونین خویش فرو افتاد. محراب کوفه، این شاهد بیگناه، نالهای در خود فرو برد که تا ابد در گوش تاریخ باقی خواهد ماند. فرق شکافته عدالت، شمشیری که ناجوانمردانه بر سر مهربانی فرود آمد، و محرابی که برای همیشه غرق در حسرت ماند؛ امشب را به تلخترین شب تاریخ بدل کرده است.
علی (ع)، که هر زخمی بر پیکر جامعه را مرهم بود، اینبار خود زخمی عمیقتر از تمام زخمهای بشریت برداشت. شمشیری که بر او فرود آمد، تنها فرق او را نشکافت، بلکه عدالت را دو نیم کرد، حقیقت را به خون نشاند و تاریخ را در سوگی ابدی فرو برد.
یتیمان کوفه، از امشب دیگر صدای قدمهای پدرشان را در کوچهها نخواهند شنید. دنیا مردی را از دست داد که شبهایش را با اشک برای مظلومان بیدار میماند و روزهایش را در سایه نخلستانهای مدینه و کوفه به عدالتورزی میگذراند. امشب، جهان در سوگ نشسته است، و آسمان، که طاقت دیدن این زخم را ندارد، سر به گریبان ابرها برده تا گریههایش را پنهان کند.
این شب، شبی است که تاریخ از روایت آن شرم دارد؛ شبی که زمین از تحملش سنگین شده و زمان، لحظههایش را به دشواری ورق میزند. امشب، آغاز فراق است، آغاز دردی که تا ابد در قلب عاشقان علی باقی خواهد ماند.
ارسال دیدگاه