منافع ایجاد رمزارز اسلامی
محمد گلشاهی*
ایجاد رمزارز اسلامی برای دور زدن تحریمها نیست؛ اگر کشوری قصد تجارت با ما و دور زدن تحریمها را داشته باشد تا حدودی این امر توسط پیمانهای دو جانبه پولی قابل انجام است.
یکی از اخبار مهمی که در انبوه خبرهای سیاسی و اقتصادی چند وقت اخیر کشور به نوعی گم شد و کمتر به آن پرداخته شد سخنان رییسجمهور در کنفرانس اجلاس سران کوآلالامپور بود که ایده بنیان نهادن یک رمزارز مشترک بر پایه بلاکچین توسط بانکهای مرکزی کشورهای اسلامی را مطرح نمود که اتفاقا مورد استقبال سران کشورهای اسلامی شرکتکننده در آن یعنی مالزی و ترکیه و تا حدودی قطر قرار گرفت. البته کشور مالزی یکی از پیشگامان نظریه پول واحد اسلامی بود و از سال ۲۰۰۳ میلادی پیشنهاد تشکیل یک واحد پول اسلامی یا «دینار اسلامی» را مطرح کرده بود با این حال رییسجمهور این کشور نیز اذعان داشت که تحت فشار قدرتهای اقتصادی دنیا برای عدم راه اندازی این نظام مالی قرار گرفته است چرا که استفاده از ارز آن کشورها در مبادلات تجاری به نفع ابرقدرتهاست.
با این حال پس از تجربه ونزوئلا در تولید ارز دیجیتال با پشتوانه بانک مرکزی این کشور، رقابت شدیدی بین کشورها برای تولید رمزارز ملی در گرفته است. در بین کشورهای اسلامی نیز سه کشور ایران، ترکیه و تونس در این زمینه پیشگام شدهاند و به دنبال عرضه رمزارز ملی هستند. حال اگر این کشورها به همراه سایر کشورهای اسلامی علاقهمند بتوانند یک رمزارز مشترک تولید کنند گام مهمی را در انحصارزدایی از ارزهای بینالمللی به خصوص دلار در تجارت برداشتهاند. البته به صورت موازی کشور امارات نیز قصد دارد صرافی رمزارز منطبق با شریعت را برای تبادلات مالی ایجاد کند که این نیز میتواند در نوع خود جالب باشد. با این حال ایجاد یک رمزارز مشترک اسلامی مسائلی را به همراه دارد که در اینجا سعی میکنیم به برخی از آنان اشاره کنیم؛
نخست آنکه بر خلاف تصور ما ایجاد رمزارز اسلامی برای دور زدن تحریمها نیست. در واقع کشورها نمیخواهند که به دلیل تحریم بودن ایران و درخواست برای تجارت با ما این رمزارز را تشکیل دهند. همانطور که کارشناسان اقتصادی گفتهاند اگر کشوری قصد تجارت با ما و دور زدن تحریمها را داشته باشد تا حدودی این امر توسط پیمانهای دو جانبه پولی قابل انجام است. در واقع کشورهای مالزی و ترکیه نیز مانند ما از سلطه به خصوص دلار بر بازارهای مالی به تنگ آمدهاند و آن را محدود کننده برای تجارت خود میدانند یعنی به واسطه حاکم بودن مبادلات دلاری بر فضای کشورها، این کشورها باید کاملا بر اساس قوانین آمریکا عمل کنند و البته مدتی است که آمریکا هر روز دامنه وسیعتری از اشخاص و افراد و کشورها را در لیست سیاه خود قرار میدهد و این امر فشار بیشتری را بر کشورها ایجاد میکند. همچنین این کشورها از مزایای داشتن یک واحد پول بینالمللی نیز آگاهند. باید در نظر داشت کشوری مانند ترکیه یا مالزی به رغم تحولات و توسعه اقتصادی سالهای اخیر خود هنوز نمیتوانند پول خود را به عنوان یک پول بینالمللی مانند ین ژاپن و یا یوآن چین مطرح کنند اما در این قالب امکان حضور بهتر در فضای تجاری برای آنان وجود دارد.
نکته دیگر اینست که این رمزارز اسلامی که با توجه به مشخصات گفته شده احتمالا متمرکز خواهد بود- چرا که توسط بانکهای مرکزی ایجاد خواهد شد- نیازمند یک پشتوانه دولتی مناسب است. به عنوان مثال ونزوئلا ذخایر نفتی خود را به عنوان پشتوانه رمزارز خود مطرح کرده است یا در طرح رمزارز ملی عنوان شده بود که ریال پشتوانه آن خواهد بود یعنی این رمزارز یک رمزارز با قیمت ثابت یا استیبل کوین است که در هر زمانی با یک واحد ریال (مثلا یک میلیون ریال) برابری میکند. حال که چند کشور اسلامی مختلف با اقتصادهای متفاوت میخواهند رمزارز مشترک تولید نمایند باید یک پشتوانه مناسب برای آن تعریف کنند که مورد قبول همه کشورها باشد.
مسئله دیگر، اقتصادهای متفاوت کشورهاست که هم یک حسن برای ایجاد رمزارز مشترک است و هم آن را پیچیده و سخت میکند. در واقع در تشکیل واحدهای پولی مشترک گفته میشود بهتر است ساختار اقتصادی شبیه هم باشد مثلا برای ایجاد واحد پول اسلامی مشترک بین کشورهای اسلامی گفته شد بهتر است ابتدا کشورهای عربی جنوب خلیج فارس به دلیل ساختار اقتصادی مشابه یک واحد پولی مشترک ایجاد کنند و در گام بعدی سایر کشورهای اسلامی به آن بپیوندند اما در مورد رمزارز مشترک شاید قضیه کمی متفاوت باشد. اگر در نظر بگیریم که هدف این رمز ارز تسهیل تجارت ما بین کشورهای عضو باشد داشتن اقتصادهای متفاوت یک مزیت برای آنست چرا که استفاده از آن را کاربردیتر میکند. به عنوان مثال اگر دو کشور با ساختار اقتصادی شبیه هم مانند کشور کویت و عربستان که بر اقتصاد تک محصولی و نفت استوارند بخواهند چنین رمزارزی را ایجاد کنند، چون مبادلات تجاری آنها به موازات هم است زمینه برای تجارت فراهم نمیشود، چرا که هر دو کشور نفت خود را به کشورهای ثالث میفروشند و با درآمد خود نیز کالا وارد میکنند؛ اما در مورد دو کشوری مالزی و ایران این موضوع میتواند متفاوت باشد، یعنی این تفاوت ساختار اقتصادی سبب میشود این رمزارز کاربردیتر مورد استفاده قرار گیرد، چرا که مثلا ایران به مالزی نفت میفروشد و در عوض کالاهای مالزی را وارد میکند یا در مورد کشور ترکیه و مالزی هم این مورد ایجاد میشود؛ یعنی هر چه قدر تفاوت اقتصادی کشورها بیشتر باشد استفاده از رمزارز برای مبادلات کاربردیتر میشود. در حالیکه برای ایجاد یک واحد پولی مشترک احتیاج به این است که ساختار اقتصادی کشورها به یکدیگر شبیهتر باشد.
البته یکی از مزایای استفاده از یک رمزارز مشترک ایجاد زمینه گردشگری اسلامی در این کشورها است. به عنوان مثال از یک سو در موسم حج تمتع به عنوان یک گردهمایی مسلمانان جهان، شاهد حضور مسلمانان از اقصی نقاط جهان هستیم. مسلما زائران ترجیح میدهند از یک واحد پولی مشترک حتی اگر رمزارز باشد در این مراسم استفاده کنند تا هم از دردسر تبدیل ارزها در امان باشند و هم محاسبات قیمت راحتتر باشد. مسلما اگر ارادهای در این زمینه در بین کشورهای اسلامی وجود داشته باشد مطمئنا نسبت به سایر رمزارزهای ملی فراگیرتر خواهد شد. همچنین کشورهای ایران و عراق نیز زمینه گردشگری مذهبی را دارند. یا ازسوی دیگر کشورهای ترکیه و مالزی نیز سالهاست سرمایهگذاری فراوانی را در زیرساختهای گردشگری خود انجام دادهاند. یک واحد پولی مشترک رمزارزی امکان گردشگری بین کشورها را افزایش میدهد.
باید در نظر داشت ایجاد یک رمزارز مشترک بین کشورهای اسلامی ایده مناسبی است که در صورت موفقیت اولیه حتی با سه یا چهار کشور محدود، سایر کشورهای اسلامی نیز ترغیب میشوند به آن بپیوندند و در نتیجه تجارت، گردشگری و مبادلات بانکی در بین کشورهایی که زمینه مشترک فرهنگی و مذهبی و تا حدودی اقتصادی دارند گسترش خواهد یافت. باید منتظر ماند دید آیا این کشورهای گام عملی را برای تحقق این ایده بر خواهند داشت.
*کارشناس اقتصادی
منبع: پژوهشکده پولی و بانکی
ارسال دیدگاه