رزمنده دفاع مقدس از نحوه اسارتش می‌گوید

اصفهان (پانا) - اصغر حبیبی، رزمنده دفاع مقدس از نحوه اسارتش می‌گوید.

کد مطلب: ۱۵۰۹۱۴۳
لینک کوتاه کپی شد

اصغر حبیبی، اهل نجف‌آباد در سن ۱۴ سالگی به جبهه رفته و در عملیات خیبر در سن ۱۶ سالگی، اسیر شده و تا سال ۱۳۶۹ در اسارت بوده است.

حبیبی در گفت‌وگو با پانا گفت: «در آن سن کم به فرمان حضرت امام(ره) به جبهه رفتم. حضرت امام(ره) فرموند «بروید از کشور دفاع کنید. از اسلام، از ناموستان و آب و خاکتان دفاع کنید» همین  برای ما بس بود که حضرت امام(ره) وقتی دستور می‌دادند ما باید گوش به حرف امام باشیم و به جبهه برویم.»

وی خاطرنشان کرد: «البته جنگ که شروع شده بود، ما آثار جنگ را هم  می‌دیدیم و سر کلاس، امنیت نداشتیم؛ هواپیماهای عراقی می‌آمدند و ما اخبار را می‌دیدیم و می‌شنیدیم و متوجه شدیم یک کار مهمتر و واجب‌تری وجود دارد که دفاع از اسلام و کشور و آب و خاک و ناموسمان است و برای همین به جبهه رفتیم.»

حبیبی تاکید کرد: «شهید کاظمی، فرمانده لشکر نجف اشرف در عملیات خیبر در سال ۱۳۶۲ به ما ماموریتی داد. خلاصه ماموریت این بود که از پشت سر، دشمن را محاصره کنیم و بچه‌ها هم از روبه‌رو حمله کنند تا دشمن این وسط گیر بیفتد و ما منطقه را بتوانیم بگیریم ولی کار سختی بود. شهید کاظمی به ما گفت اگر به این عملیات بروید، برگشت ندارید و ممکن است آنجا گیر بیفتید یا شهید شوید یا اسیر شوید و هر کسی می‌خواهد نرود، یعنی به اختیار خودتان است.»

وی ادامه داد: «۱۲۰۰ نفر بودیم؛ همه گفتیم می‌آییم و ماموریت را انجام می‌دهیم، یا اسیر می‌شویم یا شهید می‌شویم؛ یعنی هرچه پیش آید خوش آید. رفتیم و ماموریت را انجام دادیم و در محاصره دشمن افتادیم. مقرهای فرماندهی نابود شد، مقرهای تدارکاتی نابود شد، سیستم‌های ارتباطی دشمن قطع شد اما خودمان به محاصره دشمن افتادیم.»

رزمنده و آزاده دوران دفاع مقدس گفت: «3 روز محاصره طول کشید. روز اول از صبح تا ظهر ۱۹۵ نفر از بچه‌های نجف‌آباد شهید شدند، حدود ۱۵۰ نفر از بچه‌های فلاورجان شهید شدند و همین حدود هم از بچه‌های خمینی‌شهر شهید شدند. بچه‌های آذربایجان و تبریز هم با ما بودند که خیلی از آن‌ها هم شهید شدند. روز اول در محاصره جنگیدیم و آب تمام شد.»

وی اظهار کرد: «روز دوم هم جنگیدیم و خوردنی‌ها تمام شدند. این‌ها مشکلی نبود یعنی اگر آب و خوردنی نبود، باز هم می‌جنگیدیم. روز سوم تا ظهر جنگیدیم و ظهر روز سوم، تیرهایمان تمام شدند یعنی دیگر فشنگی برای جنگیدن نداشتیم.»

حبیبی خاطرنشان کرد: «عراقی‌ها هم فهمیدند ما فشنگ نداریم و جلو آمدند و از این تعدادی که رفته بودیم ۲۰ نفر مانده بودیم که گلوله زدند روی بچه‌های ما و سنگرها روی بچه‌ها خراب شد و از این ۲۰ نفر هم ۹ نفر شهید شدند و ما هم ۱۱ نفر اسیر شدیم.»

حجم فایل ویدیویی : ۲۹.۷۶M مدت زمان فایل ویدیویی : ۰۰:۰۴:۵۴ دانلود فایل
خبرنگار : دانش‌آموز: حدیث اسدی‌کیا

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار