سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، بستر تقویت نظام تعلیم و تربیت است

محمد دستورانی در گردهمایی مدیران سمپاد استان سمنان با موضوع بررسی سند تحول بنیادین و با حضور دکتر مددی مشاور وزیر، در مجتمع رفاهی شهمیرزاد، هدف نهایی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را تربیت دانش آموزانی با ایمان و در مسیر الهی دانست و گفت: سند تحول بنیادین، یک منظومه است که هم افق و هم چشم انداز برتر را برای ما روشن می کند و هم اضلاع گرد و غبار گرفته ای که در کف مدرسه از سالیان سال وجود دارد را غبار روبی می کند.

وی با بیان اینکه معتقد است بسیاری از اقداماتی که در کف مدرسه انجام می شده و انجام می شود، بخش اعظمی از سند تحول بنیادین است، گفت: قطعا از روزی که بنای مدرسه گذاشته شده، تعلیم و تربیت همین اضلاع و همین ساحت هایی که در سند تحول بنیادین بوده را جز اهداف و برنامه های خودش قرار داده، منتها انسان یک موجود نسبی است و در مسیر وجودیش به تکامل می رسد و قطعا هرچه از یک جامعه و ملتی بگذرد، باید کامل تر شود.

مدیرکل آموزش و پرورش استان سمنان افزود: یعنی ما یک جامعه جهان نمایی را دنبالش هستیم که گم کرده ایم؛ درصورتی که در جای دوردستی نیست و در کف مدرسه است. عناصر اصلی تعلیم و تربیت در کف مدرسه حضور دارند. معلم، دانش آموز، مدرسه، اولیا، کلاس درس و ... پایتخت علم و دانش و ایمان و معرفت هستند، منتها بعضی افراد، غفلت می کنند، بعضی ها اطلاع کافی ندارند، بعضی یاد ندارند و بعضی افراد هم نمی خواهند یاد بگیرند وگرنه سازوکار سند تحول بنیادین در همه جای کشور و مدارس وجود دارد.

دستورانی با بیان اینکه ما تا به حال نگاه پیرامونی نداشته و ندارنم و تنها نگاهان مستقیم بوده است، اظهارداشت: اگر کمی به اطراف خودمان نگاه کنیم، ظرفیت های بسیار زیادی داریم که اگر از آن ها حسن استفاده را ببریم، بخش اعظمی از راه را به آسانی طی می کنیم.

وی افزود: برنامه هایی که در کوتاه مدت حرکت اولیه ما را فراهم می کرده، تا جایی کارساز هست؛ اما در ادامه باید قطع کرد و در گام بعدی و گام بلندتر، در مدار سند تحول بنیادین قرار گرفته و بچرخیم.

مدیرکل آموزش و پرورش استان سمنان در پایان گفت: این جلسات بسیار لازم است تا به خودمان بیاییم. این ظرفیت و گنجینه ای که در ارکان شخصیتی خودمان وجود دارد یا ظرفیت های نهفته و پنهانی که هیچ گاه آن ها را رونمایی نکردیم، در کلاس و مدرسه و معلم و دانش آموز وجود دارد و اگر این ها را به هم پیوند بزنیم، همان اتفاقی می افتد که آن ۳۰ تا مرغ دنبال رسیدن به سیمرغ بودن و وقتی به قله قاف رسیدند، دیدند سیمرغی نیست ولی تعداد خودشان ۳۰ عدد است.