یوسف ساجدی فر*

علت گسترش الگوهای جدید تفکر رشد، سازمان های یادگیرنده هستند

نتایج پژوهش های سازمانی نشان می دهد که یادگیری به عنوان یک صلاحیت و شایستگی بسیار مهم سازمانی و منبع اصلی برتری رقابتی سازمان ها تلقی شده است.

کد مطلب: ۱۱۵۷۹۱۰
لینک کوتاه کپی شد
علت گسترش الگوهای جدید تفکر رشد، سازمان های یادگیرنده هستند

استفاده از تعبیر مدرسه صالح ممکن است در بدو امر نامانوس به نظر برسد؛ زیرا وصف صالح، بیشتر برای توصیف فرد، انسان و یا اعمال او به کار می رود؛ اما از آنجا که جامعه در نگرش اسلامی شأن و واقعیتی مستقل از افراد دارد و شامل ساختارها و روابط جمعی نیز می شود، استفاده از وصف صالح برای جامعه مطلوب و زیر مجموعه های آن بر این اساس امری مدلل و موجه به نظر می رسد.

اصطلاح سازمان یادگیرنده در منابع مدیریتی یا مدرسه یادگیرنده و مراجع تربیتی، شایع و پذیرفته شده است. این مفاهیم توجه صاحب نظران تعلیم و تربیت و متفکران سازمانی را همزمان به خود جلب کرده است. اغلب صاحب نظران آموزشی بر این عقیده اند که سازمان ها باید قادر به یادگیری باشند.

نتایج پژوهش های سازمانی نشان می دهد که یادگیری به عنوان یک صلاحیت و شایستگی بسیار مهم سازمانی و منبع اصلی برتری رقابتی سازمان ها تلقی شده است.

آنچه به وضوح مورد قبول نظریه پردازان و کارورزان سازمانی واقع شده، تصدیق این واقعیت است که مردم و دانش، عوامل تعیین کننده اصلی در اثر بخشی سازمان محسوب می شوند.

مدرسه، محیط اجتماعی سازمان یافته

سازمان های یادگیرنده، سازمان هایی هستند که در آن ها افراد به طور مستمر توانایی های خود را ارتقا می بخشند تا به نتایجی که مد نظر است، دست یابند و بدین ترتیب الگوهای جدید تفکر رشد و اندیشه های جمعی و گروهی گسترش پیدا کنند.

بنا بر فلسفه تربیتی جامعه اسلامی، مدرسه محیط اجتماعی سازمان یافته ای(مشتمل بر مجموعه ای از افراد و روابط و ساختارهای منظم) است و برای کسب مجموعه ای از شایستگی های لازم(فردی، خانوادگی، اجتماعی) که مربیان برای وصول به مرتبه ای از آمادگی جهت تحقق حیات طیبه(تکیه بر ارزش غایی زندگی قربه الی الله و نظام معیار متناسب با آن یعنی مبانی و ارزش های مقبول دین اسلام) در همه ابعاد باید آن ها را به دست آورند.

پیتر سنگه(P.M. Sense) در کتاب پرآوازه «ضابطه پنجم» ( ۱۹۹۰,The fifth discipline)، ضمن تحلیل و تبیین دقیق مفهوم سازمان یادگیرنده، ۵ ضابطه اصلی را که تسلط شخصی، مدلهای ذهنی، فرادید مشترک، یادگیری تیمی و تفکر سیستمی هستند، برای سازمان های یادگیرنده قائل شده است.

تسلط شخصی به خودآگاه بودن هر عضو اشاره دارد. مدل های ذهنی یعنی هر عضو سازمان، شیوه قدیمی تفکر را کنار می گذارد. همچنین فرادید مشترک یعنی همه اعضا با یک برنامه عمل موافقند و آن را می فهمند. در یادگیری تیمی، برای تحقق برنامه، همه کنار هم و با هم کار می کنند و در تفکر سیستمی هر عضو می آموزد و پی می برد که کل سازمان چگونه کار می کند. در مدارس به مثابه سازمان های یادگیرنده، دانش آموزان داوطلبانه و براساس نیاز و توانمندی خود عمل می کنند و اقداماتی که در این مدارس رخ می دهد از کیفیت و ویژگی های خاص برخوردار بوده و برنامه ریزی آموزشی آنها همسو با انگیزه و علاقه خود دانش آموزان است.

در این گونه مدارس، اجتماعات یادگیری دانش آموزان، انگیزه و رغبت آنها با استانداردهای جامعه منطبق بوده؛ به طوریکه مطیع بودن و تسلیم پذیری دانش آموز یک فضیلت محسوب می شود.

مدارسی که به مثابه سازمانهای یادگیرنده اداره می شوند، از انواع سبکهای یادگیرنده برخوردارند

در سازمان های یادگیرنده، با ایجاد ساختارهای رهبری و مدیریت مشارکتی و با بهره گیری از روش های منظم و خلاقیت مدار، نه تنها بهره وری دانش آموزان افزایش می یابد، بلکه کارایی و اثربخشی عملکرد کارکنان آموزشی و عوامل اجرایی و مدیریتی مدارس بهبود می یابد. مدارسی که به مثابه سازمان های یادگیرنده اداره می شوند از انواع سبک های یادگیرنده که مبتنی بر خلاقیت و ارزش افزوده بیشتر، توان حل مسئله بالاتر و سایر مهارت های به اصطلاح قرن بیست و یکمی هستند، برخوردارند و به نوعی با مدرسه صالح که در مبانی نظری تحول بنیادی هم اشاره شده است، کاملاً همخوانی دارد.

ویژگی های مهم و اساسی مدارس یادگیرنده

این نوع مدارس از ویژگی های مهم و اساسی برخوردار هستند که از جمله آنها می توان به ساده سازی، پالایش، متناسب سازی، تعادل، انعطاف پذیری، مشارکت و تعاون اشاره کرد.

ساده سازی به این معناست که محیط مدرسه باید ساده باشد تا فرایند تربیت با موانع کمتری مواجه شود. پالایش، زدودن برخی عوارض و نتایج ناخوشایند نامطلوب احتمالی از برخی تجربیات مدرسه است و متناسب سازی یعنی تجربیات مدرسه باید با شرایط رشدی متربیان در همه ابعاد متناسب باشد.

تناسب با اصول همه جانبه نگری و یکپارچگی و توجه متوازن به جنبه های مختلف حیات انسانی است. بر مبنای اصل کثرت گرایی و اصل تفاوت های فردی، نظام مدرسه ای باید از انعطاف برخوردار باشد تا برنامه ها و رویه های جاری در آن دچار جمود و تصلب نشود.

باید توجه داشت، از آنجا که انسان ها در جامعه متولد می شوند و رشد می کنند، تربیت آنها نیز باید اساساً اجتماعی باشد.

*پژوهشگر

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار