راضیه حسینی
طنز/شباهتهای آقای ترامپ با اون
آقای ترامپ گفت رهبر کره شمالی با اینکه کملبخند است ولی هر وقت او را میبیند از فرط خوشحالی لبخند میزند.
یادش بخیر زمان مدرسه یک همکلاسی داشتیم خمیردندان را روی خردههای تراشیدهشده مداد میریخت و میخورد. میگفت خیلی هم خوشمزه است. ما که این صحنه را میدیدیم دستگاه گوارشمان هل میکرد و به لرزش میافتاد. آثار بیرونی این اضطراب گوارش هم، دلپیچه بود و در حالیکه دلمان را با دودست محکم فشار میدادیم از کلاس میزدیم بیرون.
اصلاً چرا گفتم یادش بخیر نمیدانم. حالا هم با یادآوریاش کمی دچار دلپیچه شدم.
آنروزها ما ناهار را در مدرسه میخوردیم یکی از بچهها موقع غذا خوردن هر چه دمدستش بود میریخت توی بشقاب و میخورد. مثلاً اگر آن روز قورمهسبزی داشتیم. ماست را میریخت توی قورمهسبزی و بعد آنها را میریخت و توی پلو، گاهی هم کمی نوشابه به این معجون اضافه میکرد و تا آخر با اشتها میخورد. ما سعی میکردیم تا جای ممکن از او فاصله بگیریم تا بتوانیم یک لقمه غذا بخوریم وگرنه با دیدن ریخت و قیافه بشقابش کلاً تا شب سیر میشدیم.
نگران نباشید او هیچوقت تنها نمینشست. همان دوست خمیردندانخور ما کنارش مینشست. همیشه هم در حال خندیدن و خوشوبش کردن با هم بودند. همدیگر را که میدیدند نیششان تا بنا گوش باز میشد.
شاید اگر خاطرات گذشته آقای ترامپ و اون را بررسی کنیم وجه اشتراکهایی با هم داشته باشند. مثلاً هر دو قیمهها را در ماستها میریختند، یا میزدند لاستیکهای ماشین معلمشان را میترکاندند، یا ته کوچه بعد از تعطیل شدن مدرسه منتظر بچه زرنگ کلاس میماندند تا به خاطر اینکه ساندویچش را به آنها نداده بود، یک گوشمالی حسابی بهش بدهند.
در هر صورت خدا را شکر که آقای اون یکی را پیدا کرد تا با دیدنش لبخند بزند و خوشحال شود. این موفقیت را به آقای ترامپ تبریک میگوییم و منتظریم ببینیم دیگر لبخند چه کسانی را میتوانند دربیاورند.
ارسال دیدگاه