نوشتن تحلیل/۱

تحلیل خبر را جدی بگیرید!

واحدآموزش پانا: امروزه تعدد و تنوع در راههای خبررسانی ، شاید مردم را خبرزده کرده باشد ، پس خبرنگاران حرفه ای برای تاثیرگذاری و هدایت افکار عمومی و نیز برای جلب اعتماد و جذب مخاطبان باید به “نوشتن تحلیل برای خبر” روی آورند؛ اما چگونه می توان تحلیل نوشت و چه قواعدی دارد؟ بخشی از مطالب ذیل از "ببرک احساس" یکی از تهیه کنندگان بی.بی.سی فارسی است که در دو بخش می خوانید:

کد مطلب: ۶۴۸۶۵۳
لینک کوتاه کپی شد

ضرورت و اهمیت

با وجود راههای متنوع خبررسانی که خبرها را در دسترس و اطلاع رسانی را سریع کرده است دیگر وظیفه و نقشِ اطلاع رسانی رسانه های سنتی کم رنگ تر شده است و شاید کمتر خریداری برای آن وجود داشته باشد . به نظر می رسد حالا باید روی بُعد و نقش "مطلع ساختن " مخاطبان سرمایه گذاری کرد. بخشی از این آگاه سازی از راه تحلیل خبر صورت می گیرد.

بعلاوه روزنامه نگاران حرفه ای با نوشتن تحلیل، سبب اعتماد مخاطبان به رسانه های سنتی شده و زمینه را برای جذب بیشتر مخاطبان به رسانه ها و از دست ندادن آنها را فراهم می سازند. مساله بعدی اینکه با این کار خواهند توانست مطابق سیاستهای رسانه ای خود بر افکار عمومی تاثیرگذاشته و به اهداف مدنظر خود دست یابند و از این طریق زمینه مشارکت هرچه بیشتر شهروندان در جامعه فراهم می شود.

به قول یکی از بزرگان ارتباطات: هر چه شهروندان مطلع تر و آگاه تر باشند جامعه دموکرات تر مشارکت مردمان بیشتر و جامعه رو به توسعه گام بر می دارد.

چرا جلب اعتماد مهم است؟

جلب اعتماد مخاطبان برای یک تحلیل‌گر مثل آن است که هنرمندی می‌خواهد با اجرای یک آهنگ زیبا مخاطبانش را به وجد و شور آورد. کسب اعتماد مخاطبان ثروتی گران‌بها برای یک تحلیل‌گر است. البته ََصحت و دقت درخبرهای هر رسانه حرفه ای می تواند اعتماد مخاطبانش را نگه دارد، اما در حال حاضر بخش بیش‌تری از این اعتماد مدیون تحلیل‌های خبری است . معیار اساسی یک تحلیلِ خوب ، بیان عمیقِ حقایق ( فراتر از پوست و ظاهر خبر) با دقت، صداقت و بی‌طرفی است. زیرا تحلیل‌گر مثل هنرمند زمانی احساس رضایت می‌کند که مطمئن شود مخاطبان به آن‌چه می‌گوید اعتماد می‌کنند

اصل اساسی در نگارش یک تحلیل

ستون اساسی در یک تحلیل " حقایق و واقعیت‌ها" است. بدون دردست داشتن حقایق، نمی‌توان نظریه‌ای را ثابت کرد. یک دادستان زمانی که می‌خواهد جرم متهمی را ثابت کند به اطلاعات و شواهدی نیاز دارد که بتواند به عنوان دست‌آویز در اثبات جرم علیه متهم از آن استفاده کند. زیرا بدون ارائه شواهد و اسناد معتبر "حقایق و واقعیت‌ها" نمی‌تواند یک فرد متهم به قتل را به پای دار ببرد. وقتی شما اطلاعات لازم از حقایق و واقعیت‌ها نداشته باشید ممکن است با استدلاهایی که در تحلیلتان مطرح می‌کنید مخاطبان را گمراه و اعتماد آن‌ها را نسبت به خود خدشه‌دار کنید .

اطلاعات درست و حضور در صحنه

معمولا یک تحلیل‌گر زمانی استدلال‌ها وفرضیه‌های میان‌تهی را مطرح می‌کند، که نه به اطلاعات لازم دسترسی دارد و نه در صحنه حضور دارد. در چنین حالتی استدلاهای مطرح شده از جانب تحلیل‌گر می‌تواند به عنوان نظریات شخصی او پنداشته شود نه نظریات یک تحلیل‌گر حرفه‌ای. خطری که چنین تحلیلی به دنبال دارد این است که می‌تواند مخاطبان را گمراه کند. یکی از معانی "گمراه کردن" به بی‌راهه بردن و دور کردن از واقعیت است. وقتی تحلیل بر مبنای فرضیه‌ای استوار باشد که با حقایق موجود مطابقت ندارد پیامد آن به بی‌راهه کشاندن مخاطبان است.

[ مخاطب باهوش است. او فرق میان نظرات شخصیِ سست بنیان با یک تحلیل واقع بینانه محکم بر مبنای شواهد را می فهمد. مخاطب را همیشه با هوش فرض کنید. ]

یک نمونه از تحلیل خوب:

تحلیل "اوئن بنت جونز" خبرنگار بی. بی. سی در لاهور پاکستان. خبرنگار بی‌بی‌سی در تحلیلش به این سوال پاسخ می‌دهد که چرا مردم در انتخابات گذشته ی پاکستان به نواز شریف رای دادند؟ در بخشی از این تحلیل می‌خوانیم :

" آقای شریف توانست از اتهامات مربوط به فساد مالی، زندان، تبعید، کنار گذاشته شدن از قدرت از طریق کودتایی نظامی در صحنه سیاسی پاکستان جان سالم بدر ببرد. نواز شریف، در سال ۱۹۹۰ برای نخستین بار نخست‌وزیر پاکستان شد. اولین دوره نخست‌وزیری آقای شریف تا سال ۱۹۹۳ ادامه یافت اما در ماه آپریل آن سال، رییس جمهور وقت دستور انحلال پارلمان و برکناری دولت را به اتهام فساد مالی صادر کرد. در اکتبر سال ۱۹۹۹ ، ژنرال پرویز مشرف، رییس ستاد مشترک ارتش، نخست‌وزیر را به توطئه قتل خود متهم و با یک کودتای بدون خونریزی او را برکنار کرد و قدرت را در دست گرفت. بسیاری از مردم پاکستان در زمان برکناری نواز شریف از قدرت در سال ۱۹۹۹ ، نفس راحتی کشیدند. برای بسیاری از مردم نواز شریف سیاستمداری تشنه قدرت، فاسد و بی‌لیاقت بود. اما پیروزی اخیر او در انتخابات نشان می‌دهد که هم‌اکنون از نظر مردم، آقای شریف سیاستمداری مسن و عاقل است که فعالیت‌های اقتصادی او می‌تواند به اقتصاد ورشکسته کشور کمک کند. نواز شریف خود می‌داند که این یکی از مهم‌ترین دلایل رای مردم به او است. وقتی پس از پیروزی در انتخابات از آقای شریف درباره اولویت‌هایش سوال شد، او پاسخ داد: اقتصاد، اقتصاد، اقتصاد. نواز شریف علاوه بر داشتن ایده‌های بزرگ، توانایی ارتباط برقرار کردن با اقشار مذهبی طبقه متوسط و تجار کوچک را هم دارد. از نظر آن‌ها آقای شریف سیاستمداری با قدرت است ".

نویسنده در این تحلیل برای پاسخ دادن به این سوال که چرا رای دهندگان، از نواز شریف که ۱۴ سال پیش رانده بودند دوباره پشتیبانی کردند، دو چهره ی حال و گذشته شخصیت سیاسی و حرفه‌ای نواز شریف را در برابر مخاطبان قرار می‌دهد. و این‌که او اکنون تنها گزینه رای‌دهندگان محسوب می‌شود. شکی نیست که تحلیل‌گر برای نوشتن این تحلیل با افراد مختلفی از قشرهای گوناگون رای‌دهندگان و مردم در پاکستان صحبت کرده است و ابتدا از آن‌ها پرسیده است که چرا به نواز شریف رای دادند.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار