آثار بیژن بصیری در موزه هنرهای معاصر آبادان به نمایش درآمد
جستوجوی نور در معبد سرنوشت
سوم خرداد سال 1394 در سالروز آزادسازی خرمشهر همزمان با ازسرگیری فعالیت موزه هنرهای معاصر مدیرانی که در این مراسم حاضرشده بودند ابراز میداشتند که امیدواریم این موزه از آن موزههایی نباشد که ازیادرفتگی، مرگ و گردوخاک را به ذهن تداعی کند. نگرانی که با برگزاری نمایشگاه «معبد سرنوشت» با حضور چهرههای سرشناس مرتفع شد.
آن روزها موزه هنرهای معاصر آبادان همزمان با سالروز آزادسازی خرمشهر با برپایی یک نمایشگاه عکس افتتاح شد و با برپایی چند نمایشگاه در ماه گذشته فعالیت بینالمللی خود را با عقد تفاهمنامه کشورهای اکو ادامه داد.
در حال حاضر موزههای هنرهای معاصر در اهواز، آبادان، اصفهان، کرمان و یزد فعالیت دارند و در چند شهر دیگر نیز ساخت موزه هنرهای معاصر در دست انجام است و به نظر میرسد که را اندازی مجدد موزه هنرهای معاصر آبادان دل گرمی بسیاری را برای دیگر موزههای کشور به همراه داشته است.
برنامهریزی مناسب و جدی برای فعالیت موزه هنرهای معاصر در کشور میتواند فضای مناسبی را برای هنرمندان و مخاطبین فراهم کند؛ اما این مهم نیازمند تدبیر مقدماتی در تشخص بخشیدن به این مراکز است. تأکید بر حفظ جایگاه موزههای هنرهای معاصر کشور ضرورتی است که میتواند با پیشبینی برنامههای مستمر و منظم برای این موزهها به تشخص موزه هنرهای معاصر استانها منجر شود.
رویکرد سوق دادن برنامههای هنری به استانها و انتقال دوسالانههای تجسمی به استانهای مختلف در دستور کار قرار دادهشده است که طبق اعلام معاونت هنری این روند تداوم خواهد یافت. همچنین معاونت هنری برنامههایی برای حضور هنرمندان استانی در رویدادهای ملی و بینالمللی مرکز هنرهای تجسمی برای حضور هنرمندان استانی در رویدادهای بینالمللی زمینههایی را فراهم کرده است و بر این اساس برگزاری نمایشگاههای بینالمللی در استانها میتواند در تشخص بخشیدن به فعالیتهای موزههای هنرهای معاصر مؤثر باشد.
همچنین تصویب اختصاص یکدهم درصد از اعتبار عمرانی ساختمانی دستگاهها و سازمانهای قوای سهگانه به خرید آثار هنری در قانون بودجه سال جاری با توجه به اینکه دستگاهها را موظف به خرید آثار کرده است میتواند شرایط بهتری را برای رونق اقتصاد هنر فراهم کند و زمینهای باشد تا در سالهای آینده این رقم برای خرید آثار افزایش پیدا کند. بدون شک موزههای هنرهای معاصر در این میان نقش خاصی خواهند داشت.
برپایی نمایشگاههای هنری در سطوح استانی، ملی و بینالمللی، برگزاری جلسات سخنرانی و سمینارهای تخصصی در ارتباط با رشتههای مختلف هنری، گردآوری، حفظ، مرمت و نمایش آثار هنری نفیس، آشنا کردن مردم و هنرمندان باهنرهای معاصر، برقراری ارتباط با موزههای و مراکز فرهنگی، هنری داخلی و خارجی، تحقیق و پژوهش در زمینههای هنری و فراهم کردن محلی مناسب برای تجمع هنرمندان را باید از عمده پیشبینیهایی دانست که در راستای تحقق جایگاه موزههای هنرهای معاصر نقشی اساسی خواهد داشت.
موزه هنرهای معاصر آبادان تنها موزه هنری در مناطق آزاد کشور پس از سالها تعطیلی، درنهایت با تلاشهای دولت یازدهم و با حمایت مسئولان و هنرمندان منطقه و برنامهریزیهای مدون زیر نظر مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و حمایت سازمان مناطق آزاد اروند، بازگشایی شد تا رونقی باشد برای فعالیتهای ملی و بینالمللی که میتواند آغازگر راه جدیدی در منطقه باشد.
در جنوب غربی کشور هیچ گالریای وجود ندارد، گالریای هم که در اهواز فعال بوده، تعطیلشده است. همچنین در مورد موزهای صحبت میکنیم که سالها تعطیل بوده است. زمانی که در مورد فضایی هنری صحبت میکنیم باید به مکان و جایگاهی که دارد نیز توجه کنیم. این موزه بیش از یک دهه است که فعالیت منسجم و پیوسته نداشته و در حال حاضر با توجه به اینکه زمان کمی از گشایش مجدد آن میگذرد، شاهد اجرای ۳۰ طرح منسجم در آن هستیم.
همچنین این را نیز باید به خاطر داشت که موزه هنرهای معاصر آبادان تنها موزه مناطق آزاد کشور است. این موزه در مدتزمانی اندک و با توجه به مشکلات این منطقه، تاکنون موفق به اجرای ۳۰ طرح هنری ملی و بینالمللی شده است.
حال باگذشت زمانی کوتاه ساختمان دوم موزه هنرهای معاصر آبادان راهاندازی شده است و بیژن بصیری با نمایشگاه «معبد سرنوشت» میهمان ساکنان سرزمین اروند شده است.
بیژن بصیری، هنرمند ایرانی که سالها در ایتالیا زندگی کرده است؛ بعد از نمایشگاهی که در موزه هنرهای تهران این بار آثار خود را در شهرآبادان و بانام «معبد سرنوشت» به نمایش گذاشته است.
پیش از آن اما نشست "نور در تفکر معاصر" میهمان زیگورات چغازنبیل شد. نشست "نور در تفکر معاصر"، پنجشنبه ۱۸ اسفندماه سال جاری، یک روز پیش از افتتاح موزهی آبادان، در چغازنبیل برگزار شد.
این نشست با همکاری سازمان منطقه آزاد اروند، اداره کل میراث فرهنگی خوزستان، مرکز هنرهای تجسمی وزارت ارشاد، مؤسسهی توسعهی هنرهای تجسمی معاصر با حضور و سخنرانی بیژن بصیری، مجید ملانوروزی رئیس مرکز هنرهای تجسمی وزارت ارشاد، دکتر فدوی استاد برجسته دانشگاه هنرهای زیبای تهران، جان لوکا پلوفا آرشیتکت مطرح ایتالیایی در چغازنبیل شوش برگزار شد.
در پایان این نشست که جمعی از هنردوستان و فرهنگ دوستان نیز در آن حضور داشتند، مطالبی بهصورت پرسش مطرح شد که اساتید حاضر، به آنها پاسخ دادند. تجربهای بینظیر در چغازنبیل نیایشگاهی باستانی که مدتها بود از هنرمندان کشور دریغ شده بود. حضور هنرمندان در فضاهای تاریخی همچون چغازنبیل میتواند آشتی بین مخاطبان ایجاد کند.
چغازنبیل نیایشگاهی باستانی است که در زمان ایلام (عیلامیها) و در حدود ۱۲۵۰ پیش از میلاد ساختهشده است. چغازنبیل بخش بهجامانده از شهر دوراونتش است و در نزدیکی شوش (شهر باستانی) در استان خوزستان قرار دارد. این سازه در ۱۹۷۹ اولین اثر تاریخی از ایران بود که در فهرست میراث جهانی یونسکو جای گرفت. جامعه بینالمللی برای آن ارزش استثنائی و جهانی قائل است. خاورشناسان چغازنبیل را نخستین ساختمان مذهبی ایران میدانند.
بیژن بصیری هنرمند ایرانی ساکن ایتالیا در تعریف نور گفت: سرما بر در شبزندهداری میکوبد. میخواهم پیشآیم اما پردههای مطرود... راهم را سد میکند. بیم حظ پریدهرنگ دیدار سرخی آنگونههای ناتوان و صدای واژگان کوتاه در کرانههای رودهای بیتفاوت رهگذر فرارو نشیب راه را نمینگرد. امواج شاید در خفا در هم تابیده و پنهان میشوند یا تو را نوشیدن معلق را باکی نیست یا شانههایت شیره وجود مشتعلت را تبخیر خواهند کرد. در به آهنگ کوبه میلرزد و جاری میشود بر اندیشههایم که سوزانند همچون ذرهای وصفناپذیر برآمده از ژرف نای اختر در کالبد سنگ خارا. نادیدگان بر دیدگان در سکوت نوری زاده میشود وزندگی را زندگی میبخشد. شتاب میگیرد و پیکره تاریکی را فرو میبلعد. نور بیهمتاست. نه از هوا جان میگیرد و نه از درد شعله میکشد و نه خاکستری برجای میگذارد انبساط ناگهانی با خروش نمیسوزد و ناشکیبا شراره نمیکشد در سرشت آن نشانی از زندگانی و مرگ نیست. ذره وصفناپذیر سنگ خارای اندیشمند را میشکافد و مغز را حیات میبخشد با نور زاده از شهود و میدهد نور از چلِ نگاهش میتنند آذرخشها در آغوش هم تنگ و سوزان و زلال این اتفاق میافتد بینهایت سال پیش و اکنون، همه در یک آن.»
جان لوکا پلوفا در ادامه سخنان آقای بصیری دیدگاه و نظر شخصی خودش را در خصوص نور در هنر معاصر چنین بیان کرد: «روزهایی بهتر از گذشته و زمانهای مشخصی که بهتر از زمانهای دیگر است. اینها به دلیل نور است که در روزها و زمانها تغیر میکند. چیزهای مشخصی به وجود میآید به خاطر اینکه در آنها تفاوتهایی وجود دارد. قابلدیدن و غیرقابل شهود. قابلجمع آوری و قابل بینش. جسم و روح. روشنایی و تاریکی. فقط میتوانیم در صحبتها یکچیزهایی را پیدا کنیم. کودکان دو بازی را داشتند. ابتدا خواندن و گلدان ساختن در ابرها، شکلهای حیوانات. واقعیتهایی در آنها وجود دارد. دوم تعین غروب و طلوع خورشید و آسمانی بعد از باران و رنگهایی که در آنها ایجاد میشود و نامهایی که آنها را در مدارس یاد میگیریم. صورتی، آبی روشن، آبی آسمانی، نارنجی و...نور حاصل سحرآمیز حرکتهای متضاد است. در میان نور و تاریکی چیزی که بهطورکلی وارد طبیعت میشود و دیدگاه ما آن را میبیند، چیزی که در طبیعت وجود دارد درواقع در اینجا عملکرد نور است که نقش کلیدی را بازی میکند. همه ما رنگ و نور را احساس میکنیم. زمانهایی در کودکی ما مجبور بودیم سعی کنیم نام شکل رنگها و وجود طلوع و غروب نور را تعین کنیم در اینجا وجود دارد. این درواقع معنای کار با نور است. پژوهشهایی که در وجود انسان وجود دارد و درک آن مواردی هستند که در زندگی و در کنار هم عرضه میشوند و در طبیعت به شکل زمانهای فیزیکی و مادی دیده میشوند. نور وجود دارد زیرا در کنار آن تاریکی نیز وجود دارد. در تاریکی است که چشم ما شروع به فعالیت میکند و تلاش میکند تا کشف کند اسرار وجود نور را. نور درواقع گفتوگو با طبیعت است و جهان به دنبال کشف و تصویرسازی آن است. نور، تاریکی، رنگ، واقعیت موجودی. روح، فضا. نور درواقع مادهها را در آغوش میگیرد و روح ملموس و غیرملموس را به تصویر میکشد. این چیزی است که نور ایجاد میکند. موارد مشهود و غیر مشهود را به یکدیگر مرتبط میسازد. ماده و روح را نیز به یکدیگر مرتبط میسازد. درواقع درک جهان فقط بهوسیله موارد مشهود نیست موارد غیر مشهود نیز در آن دخیل هستند که میتوان به روح و جان اشاره کرد. نور یک موضوع فیزیکی و روحی است. نور فضا است و هیچگاه اشتباه نمیکند بلکه انتخاب میکند و موارد سحرانگیز را ایجاد میکند. نور ویژگی خاص خود را دارد. هر مکان، هر زمان و کرانی نور خود را دارد. تمامی موارد از به وجود آمدن انسان تمام موارد موجود در جهان، شکلهای آنها، وضعیت تصویری، حرکتهای آنها وابسته به نور است و مواردی که نور آنها را در آغوش میگیرد. نور تولید میکند. نور در حال آفرینش است؛ بنابراین در این فضای فوقالعاده وجود افسانهها، خلق واژهها، وجود روح و تاریخ همه به وجود نور بستگی دارد. درواقع نور سایهای است از واژهها که نوشته میشوند. نور تاریخ و افسانهها را خلق میکند و مردمی که به آنها تعلق دارند را نیز خلق میکند. قهرمانان، خداشناسان، پادشاهان، زندگی روزمره مردم. نور برای همه هست. نور زیبایی است. شگفتآور است و نور ایجادکننده زندگی است و ما به آن تعلق داریم.»
مدیرکل میراث فرهنگی استان خوزستان نیز ضمن ابراز خوشنودی از برگزاری این مراسم لحظات سپریشده را لحظاتی ناب و خلسه گونه نام برد که کمتر در طول زندگی روزمره به آن دچار میشویم. به گفته خسرونشان صفت دیگری که به این لحظات میتوان نسبت داد، لحظات نامأنوس است.
دکتر خسرونشان همچنین خاطرنشان کرد: «این طبیعت این تاریخ و این معماری و بعد موسیقی که برای ما نامأنوس بود. کلمات شعرگونه بزرگان که به زبان آوردند، همه اینها حسهای نامأنوس روزگار ما هستند. از زندگیهای شتابانگیز و پرمشغله یکدفعه پرت میشویم به فضای دیگری. قرار نیست همهچیز را در کتابها خواند بعضیاوقات باید دید و تجربه کرد. آنهم در این مکان با دنیای رمزآمیز گذشته و درشوش. این آغاز کار از یک پروژهای است که ما هنوز بهعین آن را ندیدهایم و قرار است در آبادان روز بعد اتفاق بیافتد و بعد استمرار پیدا کند و سر از سرزمینی دیگر و دنیایی دیگر در ایتالیا و شهر ونیز دربیاورد و پروژهای به همین نام باشد.»
مجید ملانوروزی مدیر مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به حضور در نیایشگاه چغازنبیل و اینکه نور همیشه در موضوعات آئینی و قدسی یکی از مهمترین تفکرات ما بوده آغاز نمود و گفت: «معمولاً نور همراه با پیامبران بوده که زرتشت بهعنوان اولین پیغمبر نور را بهعنوان انوار و ماهیت وجود دید و بعد موسی در طور سینا خداوند بهصورت نور بر او متجلی شد و در قرآن هم ما خدا را در ماهیت نور میبینیم؛ و با نور فیزیکی که در تمدن غرب بوده متفاوت است. برای مانور یک منبع کاملاً معنوی است و در حوزههای هنری و حکمت قدسی ما یک ماهیت دیگری داشته. در مینیاتورهای مانور منبعش خورشید نیست بلکه منشأ آن خداوند است از همین روی هیچ سایهای ندارد و نور همهجا را فراگرفته و این ماهیت وجود است که در حکمت اسلامی هم بعد از اسلام در آثار اکثر عرفا مثل بایزید بسطامی، ابوسعید ابوالخیر و نهایتاً اوجش در «حکمت الاشراق سهروردی» ظهور میکند. فرهنگ چند هزارساله ایرانی و خسروانی مابعد از اسلام در عرفان متجلی میشود و شیخ اشراق در مورد نور صحبت میکند و بعد حکمت صدر المتالحین. نوری که امروز در معماری، فرهنگ فکری ما وجود دارد با نوری که منشأ آن فیزیک است متفاوت است. در هنر معاصر هم هنرمندان شرقی همیشه وقتی به نور توجه میکنند منظور حکمت الهی است. سهروردی میگوید: هر چه هست نور است جاهایی که سیاهی نیز هست بازهم نور کثیف یا فشرده است. عرفای ما معمولاً از نور لطیف یاد میکنند.»
دکتر فدوی از اساتید دانشگاه هنرهای زیبای تهران از دیگرکسانی بود که منباب نور در تفکر هنر معاصر با ذکر سخنی از شیخ اشراق در خصوص هنر گفتههایش را آغاز کرد و گفت: «شیخ اشراق بر این باور است که هنر و زیبایی امری مینوی و ملکوتی است که با حفظ ویژگیهای ملکوتی خود به زمین آمده و در اختیار ما هست. اینیک نگاه بسیار زیبا و شرقی است. ایرانیان از گذشتههای دور هرگز برای پیدا کردن گمگشته خود در زمین جستجو نمیکردند و نگاهشان کاملاً به آسمان بود. برای همین برای نزدیکی به خدا و عبادت، آتشکدهها و نیایشگاههای خود را در ارتفاعات بالا و کوهها میساختند و با ورود اسلام به یک تفکر و چهارچوب فکری میرسند که در مکتب اشراق کاملاً مشهود است. نظرگاههای شیخ اشراق امروز میتواند پایهگذار تأثیر نور در فرهنگ و هنر اسلامی باشد. در غرب بیشتر تفکر مشایی وجود دارد.»
روز بعد از برگزاری نشست چغازنبیل نوبت به افتتاح ساختمان دوم موزه هنرهای معاصر آبادان رسید و دیدار نمایشگاه «معبد سرنوشت» که مدتها بود هنرمندان انتظارش را میکشیدند.
فضای نمایشگاه فضای تاریک و مرموزی بود و به آثار نمایش دادهشده نزدیک اولین چیز که نظر بیننده را هنگام ورود به نمایشگاه جلب میکرد فضای تاریک نمایشگاه و سنگریزههای کف آنجا بود که فضای نمایشگاه را در برگرفته بود صدای حاصل بر قدم گذاشتن بر سنگریزهها در سالن طنینانداز میشد؛ صدایی همچون صدای آب که در رودی روان باشد.
اولین اثری که توجه بیننده را جلب میکند تکه سنگ بزرگی است که از سقف آویزان شده و فضای سورئالی به وجود آورده است و سپس تابلوی سه تیکه برجستهای که شمایل کوه بر روی آن نقش بسته و ما را به آخر سالن اول هدایت میکند که در آن سنگهای نمکیای وجود دارد و در قسمت دیگر آن دیوارههای شیشه و میزی شیشهای وجود دارد که بر روی آن تاسهای جفت شیش قرارگرفته است.
سالن دوم به چند تابلو متفاوت از سالن اول وجود دارد که تفاوت و روشنایی آنها با آثار دیگر قابلتمایز است و همچنین چند سنگ نمکی به چشم میخورد. نورپردازی ویژه و فضای سورئال و بکر این نمایشگاه از تفاوتهای محسوس این نمایشگاه با نمایشگاههای دیگر خاص کشور است. نمایشگاهی که علاقه مندان به هنرهاب تجسمی، دانشجویان و فرهیختگان را به سوی خود فرا می خواند.
برگزاری چنین نمایشگاههایی در شهرستانهای کشور بدون شک اتفاق میمونی برای هنر دوستان و علاقه مندان به هنرهای تجسمی به حساب میآید. نمایشگاهی که بدون شک این روزها تنها در پایتخت کشور میتوان نمونههای آن را پیدا کرد.
بیژن بصیری هنرمند ایرانیالاصل فعال در ایتالیا و مقیم این کشور است. بصیری از سال ۱۳۵۴ برای ادامه تحصیل به ایتالیا رفت و از همان زمان فعالیت هنری خود را در این کشور آغاز کرد و تا به امروز نیز این فعالیت را ادامه داده است. بصیری با ترکیبی از نقاشی، مجسمهسازی، موسیقی و شعر و با تمامیت هنری حماسی و آرمانگرایانه خویش تماس بین دو فرهنگ عظیم شرق و غرب را نمایانگر است.
او در طی مسیر هنری خویش که در ایتالیا آغاز میشود بدون چشمپوشی از ریشههای فرهنگی و حساسیت شخصی، بهآرامی و با آیندهنگری، به خلق تفکری زاینده میپردازد که با تکیهبر شهودی شاعرانه و الهامات ناشی از رابطه عمیق وی با طبیعت و هنر "گداخت اندیشه" نام میگیرد. بصیری پس از ۴۰ سال دوری از وطن با مجموعه آثارش به نام "مطلق" به موزه هنرهای معاصر ایران و سپس با مجموعه «معبد سرنوشت» به موزه هنرهای معاصر آبادان آمده است.
آیدا انصاری/
ارسال دیدگاه