نقدکتاب˝ آمدیم خانه نبودید˝دراقلید
خبرگزاری پانا: کتاب«آمدیم خانه نبودید» نوشته نسرین ظهیری در انجمن ادبی شهرستان اقلید،نقدشد.
به گزارش خبرگزاری پانا، نشست نقد و بررسی کتاب «آمدیم خانه نبودید» نوشته نسرین ظهیری، نویسنده و روزنامه نگار اقلیدی، با حضور فرهنگیان و صاحب نظران کتاب و کتابخوانی و در جمع اعضای انجمن ادبی شهرستان اقلید،برگزار شد.
در ابتدای این نشست علی اکبری رییس اداره از نویسنده کتاب بابت پذیرفتن دعوت اداره، تقدیر و تشکر کرد و سپس نسرین ظهیری،نویسندهی کتاب«آمدیم خانه نبودید» که با مقدمه ای از احمد مسجدجامعی وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی چاپ گردیده ،توضیحات مختصری را ارائه داد.
وی بیان داشت:برای نگارش این کتاب سراغ خانههای مشاهیری چون بدیع الزمان فروزانفر، عبدالحسین زرین کوب، سعید نفیسی، محمد معین، صادق هدایت، سیمین دانشور، نیما یوشیج، احمد شاملو، اخوان ثالث، فروغ فرخزاد، هوشنگ ابتهاج، ملک الشعرای بهار، حسین منزوی، سهراب سپهری، محمد مصدق و مهرداد اوستا رفته ام. به مدت سه سال پای پیاده، محله به محله، کوچه به کوچه و پلاک به پلاک، پرسان پرسان رد خانههای مشاهیر را گرفته و با ساکنان، وراث، همسایهها، کسبه محل و هم پاتوقیهای مشاهیر به گفت وگو نشستهام.
در ادامه دکتر علی اکبری، به نقد و بررسی موشکافانه ای از کتاب پرداخت و از طرح جلد کتاب سخن به میان آورده و گفت:در طراحی جلد، از طرح بسیار ساده و شاعرانه ای استفاده شده است. همین که از اثر انگشتی زنگ زده استفاده شده نشان می دهد تمامی خانه های این بزرگان خانه هایی ساده و قدیمی هستند.که مراجعین بسیاری داشته اند و زنگ در این خانه ها بارها به صدا درآمده است. عنوان کتاب نیز عنوانی شاعرانه محسوب می شود و «آمدیم خانه نبودید » نشان از این دارد که این بزرگان همیشه در قلب تاریخ ماندگارند اگرچه در خانه و کاشانه خود نیستند.
وی افزود: جملات کتاب کوتاه و تلگرافی است و این نشان می دهد زندگی کوتاه و آنی است و می باید قدر لحظات زندگی خود را بدانیم.نوشته های این کتاب یک دست نیست گاهی متن ساده و روان نوشته شده و گاهی پیچیده و سخت تر. یعنی زبانی که برای سهراب سپهری انتخاب می شود همان زبانی نیست که برای صادق هدایت . مثلا برای معرفی خانه صادق هدایت در صفحه ۳۸۳ آمده است "خانه ای مغموم ، تنبل، زندگی ای که مثل خوره افتاده بود" و این دقیقا زبان صادق هدایت در نوشته هایش است . یا برای معرفی خانه نیما از کلمات "آلزایمر ، خاطر فراموش شده ، تار عنکبوت، کاغذ نیم سوخته" استفاده می شود که روزهای آخر زندگی نیما یوشیج به تصویر کشیده می شود.
در این کتاب طنزی تلخ از زبان سوم شخص مطرح می شود و به موزه تبدیل نشدن خانه های این بزرگان توسط میراث فرهنگی مورد انتقاد قرارمی گیرد
اما نکته پایانی از نگاه دکتر علی اکبری درباره این کتاب این بود که در عصر دود و آهن و بوق یک نویسنده با تک نگاری و نحوه نگارش مدرن خود با ذوقی شاعرانه از خشت ها و آهن هایی سخن گفته که هرچند بی جان هستند ولی می توانند با ما آدم های جان دار حرف بزنند و ارتباط برقرار کنند.
ارسال دیدگاه