عزیز مزرعه*
تبعات آموزش مجازی در سایه کرونا
اهواز (پانا) - شش ماه از انتشار جهانی کرونا ویروس می گذرد. ویروسی که نه تنها سلامتی انسانها را تهدید می کند، بلکه تغییرات رفتاری را نیز به دنبال داشته است. از آنجاییکه که قبل از انتشار کرونا ویروس تعاملات انسانها بیشتر بر پایه حضور فیزیکی بود، اما این روزها تا حد بسیاری مراودات اجتماعی کم و در عوض ارتباطات مجازی شکل تازه ای به خود گرفته است.
آنچه در این میان برجسته تر نمایان است، شکل گیری رویکردهای مجازی در امر آموزش دانش آموزان است. شرایط به گونه ای است که فعلا باید از راه های کم خطر و کم زیان برای پیشبرد اهداف انسانی بهره گرفت. در این نوشتار به بررسی چالشهای فضای مجازی در جامعه آموزش و پرورش کشور می پردازیم.
به تازگی سازمان یونسکو اعلام کرده بیش از ۹۰ درصد دانشآموزان دنیا تحت تاثیر کرونا قرار گرفته و آموزشهای رسمی آنها را تعطیل کرده است. این شرایط به گونهای است که از جنگ جهانی دوم به این سو نظیر چنین حادثه ای را نداشتیم و تاثیر آن در کشورهای مختلف متفاوت بوده است.
اما در این میان برخی کشورها آموزش های مجازی را از گذشته به صورت جدی دنبال کرده و بسترهای آن را فراهم کرده بودند و مسلماً آمادگی بیشتری در این شرایط داشتند اما در برخی دیگر از کشورها مانند کشور ما، این طرح به صورت جدی دنبال نشده و شرایط خاص کنونی، عملیاتی شدن این فاز را پررنگتر از گذشته کرده و می طلبید اقدامات رسمی مناسب صورت بگیرد. با این وجود راه اندازی و توسعه شبکه آموزش دانش آموزان (شاد ) یکی از این برنامه هایی است که تاکنون توانسته تاثیرات بسیار بسیار مثبتی بگذارد. اما با توجه به اینکه شیوع کرونا ویروس در عرصه جهانی با توجه به ذات غیر قابل پیش بینی انتشار و دربرگیرندگی آن لازم است برنامه ریزی به گونه ای باشد که که کمترین زیان را متوجه جامعه کند. از این رو توسعه فضای مجازی و ایجاد بسترهای مناسب در راستای بهره وری بهینه از آن باید موکدا مد نظر قرار گیرد. تغییر رویکرد آموزش از حضوری به مجازی قطعا تبعات و مزایای خاص خود را خواهد داشت، اما با یک برنامه ریزی و نیازسنجی درست مبتنی بر واقعیات و بدیهیات می توان بهترین نتایج را کسب کرد. در ادامه این بحث به چالشهای پیش روی استفاده از فضای مجازی در امر آموزش می پردازم.
اما آنچه که در سایه توسعه آموزشهای مجازی و غیر حضوری باید به عنوان یک چالش باید مورد توجه باشد عبارتند از:
۱-یادگیری کمتر
دانش آموزانی که عملکرد متوسط یا ضعیف در شرایط عادی داشتند و با تلاش معلم به آموزش واداشته می شدند در این شرایط یادگیری آنها یا متوقف می شود یا فاصله می گیرند و ضعف درسی آنها بیشتر مشهود می شود.
۲- افزایش حضور غیر هدفمند دانش آموزان در فضای مجازی
محققان تعداد ساعاتی که برای استفاده دانش آموزان از فضای مجازی مطرح می کردند دو ساعت در نظر می گرفتند ولی میبینیم متاسفانه دانشآموزان در سنین پایین در طول شبانه روز بسیار در فضای مجازی مشغول هستند و این حضور هم خطرات روانی و هم جسمی برای آنان به دنبال دارد، زیرا بچههای ما عادت به ماندن در طول روز در خانه ندارند خصوصاً اینکه ما مهارت همزیستی مسالمت آمیز را به آنان آموزش نداده ایم و ممکن است باعث افزایش خشونت خانوادگی بشود.
۳ -عدم اشراف بر فضای مجازی
درست است که فضای مجازی برای تکمیل آموزش فرصت خوبی بوده و به یک نسخه بی بدیل تبدیل شده است، ولی عدم اشراف معلمان و خانوادهها و دانشآموزان به فضای مجازی، آموزش الکترونیک را تحت تاثیر خود قرار داده است و هماهنگ سازی و هم افزایی در این حوزه زمان بر است.
۴- ارزش های ملی و مذهبی و دینی
عدم حضور دانش آموزان رویکرد خطرات توحیدی و روحیه تعلق ملی و دینی را تحت تأثیر قرار داده است ،هرچند چندین کانال در برنامه شاد در حوزه پرورشی توانسته تا حدودی این خلا را پرکند اما، فضایی که در کلاس درس باعث تحکیم ارتباطات میان نسلهای مختلف و اعتقادات دینی می شده تا حدودی کمرنگ شده است.
۵ -تحت تاثیر قرار گرفتن سند تحول بنیادین
طبق سند تحول بنیادین عناصر تعلیم و تربیت عبارتند از معلم ، مدرسه ، خانواده و محتوا که مهمترین عناصر برنامه درسی ملی هستند و هر کدام نقش فعالی باید داشته باشند ولی در شرایط کنونی می ببینیم که دانشآموز شخصیت منفعلی دارد و منتظر است تا برای او برنامه ریزی کنند معلم هم تابع تصمیمات وزارت و خانواده سردرگم است.
بحثی از ابتکار و خلاقیت نمیماند
چگونه مهارت های زندگی مثل باور و اعتماد به نفس به آنان آموزش داده شود؟ سند تحول بنیادین لازم است متناسب با شرایط روز باز تعریف شود. در این صورت، منابع یادگیری گسترده خواهد بود و مدرسه تنها محل و مکان آموزش نخواهد بود بلکه یکی از مکان های آموزش و یادگیری است ضمن اینکه نقش معلم، تسهیلگر خواهد بود و لازم است اختیارات آنان را در خصوص تهیه محتوا و تولید محتوا افزایش بدهیم نه اینکه منتظر بخشنامه ها و دستورالعمل ها باشند و یا حداقل با مشورت و نیازسنجی از سوی معلمان اعمال شوند.
۶- عدم اهتمام به انجمن اولیاو مربیان
زمانی که شرایط عادی بود انجمنهای اولیا اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم نقش بسیار کمرنگی داشتند و نتوانستند آن جایگاه واقعی خود را پیدا کنند و در شرایط کرونا بیم آن میرود که کلاً انجمناولیا محو شود، در حالی که آموزش و پرورش در طراحی محیط و موقعیتهای یادگیری نقش مشارکت اولیا را باید افزایش دهد و سهم بیشتری به آنان در این زمینه بدهد. کرونا میتواند این فرصت را برای احیای انجمن اولیا و مربیان فراهم کند با برنامههای مختلف مثل خیرین آموزشی، خیرین دانش آموزان بازمانده از تحصیل و خیرین کنکور بتواند کمبودهای این حوزه را برطرف کند.
آما آنچه روشن است این است که هنوز کسی نمی داند کرونا ویروس برای امروز و فردا و آینده ما چه در سر دارد، اما باید در مرکز توجهات برنامه ریزان قرار گیرد که متناسب با وضعیت زمانی و مکانی برنامه ریزی ها صورت گیرد.
دادن آموزشهای به روز و کاربردی دانش آموزان و معلمان و مجموعه تعلیم و تربیت، توسعه و تقویت زیرساختهای استفاده از فضای مجازی (مانند اینترنت رایگان، ارائه تسهیلات و بسته های حمایتی، تهیه گوشی هوشمند و تبلت و لپ تاپ برای دانش آموزان و معلمان ) توسعه عدالت آموزشی و اهتمام به آموزش سواد رسانه ای از جمله الزمات حضور هدفمند و رویکرد محور در فضای مجازی است.
*جامعه شناس و فعال اجتماعی
ارسال دیدگاه