ماجرای دانشآموز نخبهای که از کنکور جا ماند؛ دعوای اتفاقی یا حمله برنامهریزیشده؟
تهران (پانا) - پس از برگزاری کنکور سراسری سال ۹۸ خبری در فضای مجازی منتشر شد که یک دانشآموز نخبه تهرانی بر اثر ضرب و شتم در شب پیش از کنکور و جراحات واردشده نتوانست سرجلسه کنکور حاضر شود.
آزمون سراسری سال ۹۸ با حضور یک میلیون و ۱۱۹ هزار و ۱۵ داوطلب روزهای ۱۳ و ۱۴ تیرماه برگزار شد و دانشآموزان برای ورود به دانشگاه باید آموختههای ۱۲ساله دوره تحصیل خود را در این روز به فراخور رشته امتحانی نشان میدادند. گاهی اتفاقاتی میافتد که یک داوطلب که خود را برای برگزاری کنکور آماده کرده است موفق به شرکت در کنکور نمیشود. این بار پارسا یکی از دانشآموزان مدرسه سروش در تهران که تمام توان خود را برای شرکت در کنکور ۹۸ گذاشته است بر حسب یک اتفاق از کنکور جا میماند. درباره ماجرای جاماندن پارسا از کنکور حواشی زیادی در فضای مجازی بهوجود آمد که برای پیگری صحت و سقم آنها با سمیرا سروریفر مادر پارسا گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید:
ماجرای ضرب و شتم پارسا در فضای مجازی بحثبرانگیز شده است کمی بیشتر از ماجرای آن شب برای ما توضیح دهید؟
پسرم شب قبل از کنکور قرار بود به همراه برخی دوستان و کمک مشاورش به استخر برود که همه کنسل کردند جز یکی از دوستانش. پسرم برای همراهی با او و از سر دلسوزی که تنها نباشد به استخر رفت.
و بقیه ماجرا در شب حادثه چه بود؟
در مسیر برگشت پسرم، دو موتورسوار که کلاه کاسکت داشتند جلوی آنها می ایستند و به موبایلشان نگاه میکنند و خطاب به پسرم میگویند: آقا پسر،بعد اینکه پسرم در پاسخشان میگوید: بفرمایید، او را به باد کتک میگیرند. یکی از موتورسواران یک مشت توی صورت پسرم میزند. پسرم که معترض میشود، هر دوی آنها به او حمله میکنند. دست چپ پارسا را با چاقو خط میاندازند و چون پوتین پوشیده بودند، دست راستش را هم با لگد زدن له میکنند، تا میتوانند توی شکمش ضربه میزنند و با چماق به پشت گردنش میکوبند که پسرم از حال میرود و موتورسواران فرار میکنند.
او در مدرسه دشمنی داشت؟
بله، بعضیها با او دشمن بودند و البته به خاطر درس بوده است. پارسا برادر دوقلویی دارد که او هم درسخوان است و هردو پسرم بسیار بیحاشیه و مظلوم هستند.
شما این موضوع را با پلیس در میان گذاشتید ؟
بله. همان شب به پلیس ۱۱۰ اطلاع دادیم. به کلانتری رفتیم. تا ۲۴ ساعت بعد از حادثه درگیر بیمارستان بودیم زیرا وضع پارسا عادی نبود. بعد از کلانتری به دادسرا رفتیم. داداسرا دوباره مارا به کلانتری فرستاد و این پروسه ادامه داشت.
در نهایت کلانتری چه کرد؟
اکنون نامه کلانتری را برای چک کردن دوربینهای کوچه در دست داریم و باید بررسی کنیم که عامل یا عاملان آن چه کسانی هستند. الان جرات نمیکنم پسرم را برای خریدن نان به بیرون بفرستم. درست است که تلاشهای دو ساله پسر من برنمیگردد اما با پیدا شدن عوامل این حادثه حداقل میتوانم امنیت خاطر داشته باشم.
در خبرها آمده است که شما گفتید فرزندتان نخبه است و حتما رتبه کنکورش زیر ۱۰ میشود آیا این حرفها را تایید میکنید؟
پسرم در تستهایی که در مدرسه و کلاسهای کنکور میزد همیشه درصد های بالایی داشت و این نه تنها حرف من بلکه گفته معلمان و مدرسان درسهایش است. استاد شیمی پسرم پروفسور شیمی دانشگاه تهران است و مطمئن بود که رتبه پسر من تکرقمی خواهد شد. حتی سال گذشته، برخی از معلمان از پسرم خواسته بودند که در نوشتن کتاب با آنها همکاری کند.
شدت ضربات در چه حد بود که پسر شما موفق نشد سرجلسه کنکور حاضر شود ؟
صبح روز بعد از حادثه، پسرم برای خواندن نماز بلند شد و اندکی صبحانه خورد ولی نمیتوانست نفس بکشد و مجبور شدیم او را به دکتر ببریم تا بعد به حوزه امتحانیاش برسانیم، ولی قبل از رسیدن به آنجا حالش بدتر شد و نتوانست سرجلسه کنکور حاضر شود. پسرم را به بیمارستان دی رسانیدیم و پس از بررسیهای دکتر گفته شد که ضریات واردشده به پسرم حرفهای بوده است یعنی تعمدا طوری ضربه زدند که منجر به مرگ نشود و جراحاتی وارد کنند که نتواند حرکت کند. دکتر گفت که وقتی با پوتین ضربه بزنند به قصد له کردن گوشت است نه شکستن استخوان. این موضوع نشان میهد که با یک برنامهریزی قبلی به پسرم حمله کردند.
آیا به فرد یا افرادی مشکوک هستید و به پلیس گفتید؟
بله. مشکوک هستم و اسامی را به پلیس دادم و توقعم این است تا پیش از اینکه حافظه پر و فیلمها پاک شود دوربینها را از دم منزلمان بررسی کنند تا عاملان پیدا شوند. اکنون حال بچههای مدرسه پسرم خوب نیست. معلمان هم نگران هستند و مشاورانش پس از شنیدن این داستان گریه کردند.
ارسال دیدگاه