آیا فرهنگ با تغییر نسلها تغییر میکند؟
تهران (پانا) - ما در این مقطع از زمان، در جامعه نیاز به انقلاب فرهنگی داریم تا نوع روابط مردم که با یکدیگر تغییر یافته، باز تعریف شود. روابط مردم با یکدیگر باید بر پایه محبت و احترام باشد. ما نیاز به تغییرات اساسی در فرهنگ روابط اجتماعی، اداری و عاطفی خود با یکدیگر داریم تا بتوانیم امید به آینده را در نسلهای بعد بهبود بخشیم.

به طور کلی فرهنگ شامل آن دسته از میراث های اجتماعی است که کودک ما در آن زاده شده و پرورش یافته است و همواره میکوشد عادتهایی را در افراد به شکل و قالب خاصی درآورد. چنانکه طرز غذا خوردن ، لباس پوشیدن ، نشست و برخاست کردن، آموختن زبان، آداب و رسوم، شیوه های قومی و کسب معلومات و مهارتها همه اجزاء تشکیل دهنده فرهنگ یک ملت یا مردم یک سرزمین به شمار میآیند . در فرهنگ هر قوم یا ملتی الگوهای ارزشی کوچکتر و متفاوتی دیده میشود که به آن خرده فرهنگ میگویند. هر یک از این خورده فرهنگها به وسیله ی یکی از طبقات اجتماعی یا گروه های سنی به کار می رود.
همچنین باید گفت فرهنگ بعضی از جوامع اقتضا دارد که مردان به کارهای مشخصی بپردازند و در برخورد با رویدادها، فشارهای زندگی شکیبایی و بردباری بیشتری نشان دهند و هیجان های خود را بپوشانند و از زنان بخواهند در بعضی امور دخالت نکنند، خود را از نامحرمان بپوشانند ، یا برعکس خود را پیوسته در همه جا زیبا و دلربا جلوه دهند. به این جهت در فرهنگ زنان جوانی و زیبایی ارزش بسیار بالایی کسب می کند
اما با همه تاثیری که فرهنگ در رشد روانی افراد به جا میگذارد باید توجه کرد که چون افراد از استعدادها زمینه های خانوادگی، تجربه ها و برداشت های مختلفی برخوردارند و به طبقات اجتماعی و محیطهای متفاوت جغرافیایی تعلق دارند فرهنگ نمیتواند به طور یکسان در آنان تاثیر داشته باشد. هر فردی نتیجه و برآیند تربیتی و عوامل اجتماعی خودش را خواهد داشت. حال سوال اینجاست که آیا این فرهنگ و ارزش در هر نسل تغییر میکند؟ آیا این تغییر با توجه به تغییر نسلها بلامانع بوده یا باید بعضی از آنها را حفظ کنیم؟
علیرضا عابدین، روانشناس بالینی و جامعهشناس در گفتوگو با پانا اظهار کرد: «دوران نوجوانی در بسیاری از فرهنگها به عنوان دوران بحرانی زندگی انسان قلمداد میشود. دوران نوجوانی دورانی برای انتقال فرهنگ، قدرت و کلیه امور زندگی از یک نسل به نسل دیگر است. این موضوع در بسیاری از فرهنگها از جمله کشور ما برجسته است. این که ما فرهنگ گذشته را به نسل جدید انتقال دهیم لزوما بحرانزا نیست. هنگامی که این امور به صورت ملایمتر به نسل بعدی انتقال یابد، بحران نیز کمتر میشود.»
عابدین گفت: «ناامیدی و بی انگیزهبودن در بین جوانان امروزه ناشی از ناتوانی در بهدستگرفتن افسار زندگی، ناتوانی در برنامهریزی برای آینده، عدم تاثیرگذاری در زندگی خود چه برای دختران و پسران است که ممکن است به دلایل شرایط اقتصادی و یا مدیریت غلط باشد.»
وی گفت: «ما در این مقطع از زمان، در جامعه نیاز به انقلاب فرهنگی داریم تا نوع روابط مردم که با یکدیگر تغییر یافته، باز تعریف شود. روابط مردم با یکدیگر باید بر پایه محبت و احترام باشد. ما نیاز به تغییرات اساسی در فرهنگ روابط اجتماعی، اداری و عاطفی خود با یکدیگر داریم تا بتوانیم امید به آینده را در نسلهای بعد بهبود بخشیم.»
این روانشناس افزود: «البته ایجاد این ناامیدی فقط مربوط به دولت نیست بلکه یک مشکل فرهنگی در سطح کل جامعه است و خانواده هم تاثیر موثری در کنترل یا تشدید آن دارد. والدین باید پس از دوران کودکی با فرزند خود رفتاری مقتدرانه و اقتدارگرا داشته باشند؛ البته نباید رفتار اقتدارگرا را با رفتار مستبدانه اشتباه گرفت. یک سری از آزادیهای نسبی همچون حق انتخاب باید در اختیار فرزند قرار گیرد که این امر در خانه و مدرسه نیاز به تمرین دارد.»
ارسال دیدگاه