گزارش پانا از توقف مصوبه افزایش ظرفیت رشتههای پزشکی و دندانپزشکی؛
توقف مصوبهای پُرحاشیه و چالش برانگیز
تهران (پانا) - با اعلام شورای عالی انقلاب فرهنگی پرونده یکی از مصوبههای پرحاشیه و چالش برانگیز که دارای موافقان و مخالفان بسیار زیادی بود بسته شد؛ با اعلام این شورا مصوبه افزایش ظرفیت رشتههای پزشکی و دندانپزشکی برای سال بعد لحاظ، اما بعد از پایان سال چهارم متوقف خواهد شد.
روز گذشته، یعنی سهشنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۳، در جلسه شورایعالی انقلاب فرهنگی، موضوع افزایش ظرفیت پذیرش در رشتههای پزشکی و دندانپزشکی بار دیگر به بحث گذاشته شد. این مصوبه که از سه سال پیش اجرا شده و قرار بود برای چهار سال ادامه یابد، با ارائه گزارشها و تحلیلهای وزیر بهداشت و سایر اعضا، مورد بازنگری قرار گرفت. در نهایت تصمیم گرفته شد که ظرفیت اضافهشده در این سه سال، برای سال آینده نیز لحاظ شود و پس از پایان سال چهارم، این سیاست متوقف شود.
اما آیا این تصمیم در نهایت به سود نظام سلامت کشور و جامعه خواهد بود؟ بسیاری از کارشناسان و فعالان حوزه آموزش پزشکی معتقدند که افزایش ظرفیت رشتههای پزشکی و دندانپزشکی نه تنها چالشهای ساختاری آموزش عالی را عمیقتر کرده، بلکه به معضلات آینده نظام سلامت کشور دامن خواهد زد.
برای مثال، دکتر محمد رئیس زاده، رئیس کل سازمان نظام پزشکی در آبانماه و در حاشیه یک همایش گفت: «متاسفانه پزشکان جوان تمایلی به ادامه تحصیل در رشتههای تخصصی ندارند و مسئولان در دولتهای قبل به جای پرداختن به دلایل این بیرغبتی و تلاش برای رفع این معضلات، به افزایش ظرفیت رشتههای پزشکی روی آوردند که اقدامی کاملا اشتباه بود. ۴۰ درصد پزشکان عمومی در کشور به کاری غیر از طبابت مشغول هستند و این در حالیست که در زمینه پزشک متخصص در برخی رشتهها با کمبود روبهرو هستیم و به عنوان مثال برخی مشکلات سبب شده صندلیهای دستیاری برخی از رشتهها از جمله بیهوشی در کشور خالی مانده است.»
نگاهی به سیاست افزایش ظرفیت و پیامدهای آن
افزایش ظرفیت پذیرش در رشتههای پزشکی و دندانپزشکی با هدف کاهش کمبود پزشک در مناطق کمبرخوردار و توزیع عادلانهتر خدمات سلامت آغاز شد. این سیاست در ابتدا به دلیل کمبود پزشک در برخی مناطق محروم کشور، با استقبال روبهرو شد، اما نکته اصلی چیز دیگری بود؛ توزیع ناعادلانه پزشک در کشور!
براساس گفتههای دکتر رئیسزاده، حدود ۲۰۰ هزار پزشک در ایران مشغول طبابت هستند، پزشکانی که عمده آنها در کلانشهرها و شهرهای بزرگ زندگی میکنند.
دکتر بابک شکارچی، معاون آموزشی و پژوهشی سازمان نظام پزشکی در رابطه با بحث کمبود پزشک در کشور به جامجم میگوید: «چندی پیش پژوهشی از سوی یکی از جراحان برجسته ایران در خصوص وضعیت جراحان مغز و اعصاب در کشور انجام و اعلام شد که درحالحاضر ایران نسبت به آمریکا و اتحادیه اروپا دوبرابر جراح مغز و اعصاب دارد. بنابراین بیش از آنکه بحث کمبود مطرح باشد توزیع این پزشکان نادرست است، چراکه پزشکان بیشتر در کلانشهرها کار میکنند. وی میافزاید: برای بهبود این وضعیت ما باید جذابیتهای کلانشهرها را در مناطق دیگر هم ایجاد کنیم.»
افت کیفیت آموزش پزشکی
یکی از بزرگترین پیامدهای سیاست افزایش ظرفیت رشتههای پزشکی و دندانپزشکی، افت کیفیت آموزش پزشکی در کشور است. زیرساختهای آموزشی اعم از تعداد اعضای هیئت علمی، امکانات آزمایشگاهی و بیمارستانهای آموزشی، به هیچ وجه متناسب با این افزایش ظرفیت گسترش نیافتهاند. به گفته برخی از اساتید دانشگاههای علوم پزشکی، بسیاری از دانشجویان جدیدالورود به دلیل محدودیتهای زیرساختی، از آموزشهای بالینی کافی برخوردار نمیشوند و این میتواند در بلندمدت، کیفیت خدمات پزشکی در کشور را کاهش دهد.
در دانشگاههای علوم پزشکی، استادان با تعداد زیادی از دانشجویان مواجه هستند و نمیتوانند زمان کافی برای آموزش دقیق و عمیق در اختیار هر دانشجو قرار دهند. این موضوع بهویژه در رشتههای حساسی مانند جراحی و دندانپزشکی که نیازمند مهارتهای عملی پیشرفته هستند، میتواند خطرناک باشد.
دکتر محمدرضا ظفرقندی وزیر بهداشت دولت چهاردهم، مهرماه امسال در مراسم آغاز سال تحصیلی دانشگاهها اظهار کرده بود: «در ۴ سال گذشته نزدیک ۱۰۰ درصد افزایش ظرفیت در دانشگاه داشتهایم و این بدون تجهیز و ارتقای زیرساختها برای پیشرفت علم است. در بحث عدالت ورود به آموزش و ادامه تحصیل یک بازبینی باید صورت گیرد. عدالت آموزشی در ورود به دانشگاه باید تأمین شود.»
همچنین دکتر حسین قناعتی، رئیس سابق دانشکده علوم پزشکی تهران اسفندماه سال گذشته در گفتوگویی با ایسنا در رابطه با افت کیفیت آموزشی و بحث افزایش ظرفیت رشتههای پزشکی اظهار کرده بود: «باید زیرساخت هایی نظیر کلاس های درس، امکانات آموزش مجازی، آزمایشگاه، تخت های آموزشی، استاد و سایر امکانات آموزشی برای افزایش ظرفیت پذیرش دانشجویان پزشکی را داشته باشیم. در حال حاضر تمامی امکانات آموزشی دانشگاه های علوم پزشکی محدود است و افزایش بیش از وضعیت فعلی ظرفیت پذیرش دانشجو موجب کاهش کیفیت آموزش دانشجویان خواهد شد.»
فشار بر بیمارستانهای آموزشی
با افزایش ظرفیت رشتههای پزشکی حتی بیمارستانهای آموزشی که نقش اصلی در آموزش بالینی دانشجویان پزشکی دارند، نیز تحت فشار قرار گرفتهاند. افزایش تعداد دانشجویان، بدون افزایش تعداد تختهای آموزشی یا توسعه زیرساختهای فیزیکی و تجهیزاتی بیمارستانها، باعث شده تا دانشجویان نتوانند تجربههای بالینی کافی و با کیفیت داشته باشند. این وضعیت بهویژه در بیمارستانهای شهرهای بزرگ که با حجم بالای بیماران مواجهاند، شدیدتر است.
دکتر رئیسزاده دی ماه سال گذشته در این رابطه عنوان کرده بود: «در سال ۱۴۰۱، تعداد ۴۸۰۰ دانشجوی پزشکی به ظرفیت افزایش یابنده منطقی وزارت بهداشت افزوده شد، این در حالی است که طبق اعلام معاونت آموزشی وزارت بهداشت یک ریال امکانات یا بودجه و سرانه اضافی بابت افزایش ظرفیتهای پزشکی داده نشد.
رئیس کل سازمان نظام پزشکی ادامه داد: «چنانچه روند افزایش ظرفیتهای پزشکی به همین روال ادامه یابد در چهار سال دیگر ۶۰۰ دانشجو در یک بیمارستان ۱۵۰ تختخوابی حاضر خواهند بود. این صحنه که به طنز شبیه است هم اینک نیز رخ داده است و ۲۸۰ دانشجوی پزشکی در یک بیمارستان با ۱۵۰ مریض حضور دارند. این تصمیمگیریها در کشور ما با چنین پیشینهای قابل هضم نیست.»
فرسودگی اعضای هیئت علمی
یکی دیگر از پیامدهای این سیاست، فشار مضاعف بر اعضای هیئت علمی دانشگاههاست. افزایش تعداد دانشجویان، وظایف آموزشی، پژوهشی و نظارتی استادان را چند برابر کرده است. این موضوع در کنار حقوق و مزایای ناکافی و مشکلات اقتصادی، فرسودگی شغلی در میان اساتید علوم پزشکی را افزایش داده و انگیزه آنها برای ادامه فعالیت در این حوزه را کاهش داده است.
دکتر غلامرضا حسنزاده، دبیر سابق شورای عالی برنامه ریزی علوم پزشکی نیز در این رابطه، تیرماه امسال به خبرگزاری ایسنا گفته بود «من وارد کلاسی شدم در کلاسی که باید ۴۰ دانشجوی پزشکی بنشیند متاسفانه ۹۰ دانشجو نشسته بود. صندلیهای کلاس از نوع چهارپایه و تابلوی آن از نوع تابلوی آزمایشگاهی بود، عدهای هم کنار دیوار نشسته بودند. این شرایط بسیار بد است.»
چالش توزیع نامتناسب پزشکان
یکی از اهداف اصلی افزایش ظرفیت پذیرش، رفع کمبود پزشک در مناطق محروم بود. با این حال، بررسیها نشان میدهد که این هدف بهطور کامل محقق نشده است. توزیع ناعادلانه پزشکان در کشور همچنان ادامه دارد و بسیاری از پزشکان تازهفارغالتحصیل ترجیح میدهند در مراکز شهری بزرگ یا خارج از کشور فعالیت کنند.
به گفته کارشناسان، این موضوع ناشی از مشکلات ساختاری نظام سلامت کشور است. نبود امکانات کافی، شرایط کاری نامطلوب و حقوق پایین، از جمله عواملی هستند که پزشکان را از خدمت در مناطق محروم منصرف میکند. بنابراین، افزایش تعداد فارغالتحصیلان پزشکی به تنهایی نمیتواند این مشکل را حل کند.
دکتر حسنزاده در این رابطه نیز میگوید: «کمبود پزشک با افزایش ظرفیت پذیرش پر نمی شود. ما بهجای افزایش ظرفیت پذیرش باید دانشجویانی که در حال حاضر در این رشته مشغول تحصیل هستند را حفظ کنیم. به طور مثال پزشک جراحی که در چابهار مشغول کار است اگر امکانات زندگی داشته باشد هیچ وقت مهاجرت نمی کند.»
این استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران خاطرنشان میکند: «وقتی ما نمیتوانیم دانشجویی که تربیت کرده و برای خدمت به استانی یا شهری به طور مثال چابهار میفرستیم را در کشور حفظ کنیم، صدها دانشجو را هم تربیت کنیم و به این شهر بفرستم باز هم نمیتوانیم آنها را حفظ کنیم.»
مهاجرت پزشکان و دانشجویان پزشکی
یکی از نگرانیهای بزرگ در مورد افزایش ظرفیت رشتههای پزشکی، افزایش موج مهاجرت پزشکان و دانشجویان پزشکی است. بسیاری از دانشجویان تازهورود به دلیل کیفیت پایین آموزش و کمبود امکانات، انگیزه خود را برای ادامه تحصیل در کشور از دست میدهند و به دنبال مهاجرت به کشورهای دیگر با نظامهای آموزشی پیشرفتهتر هستند. این امر میتواند در آینده به کمبود پزشکان مجرب در کشور منجر شود.
رئیس کل سازمان نظام پزشکی دی ماه سال گذشته در چهارمین کنگره بینالمللی بیهوشی قلب در این رابطه گفته بود: «هر اندازه ظرفیت پزشکی را بدون زیرساخت، بدون زمینه کاری مناسب و بدون نظر کارشناسان افزایش دهیم، در واقع کشت فراسرزمینی را برای کشورهای دیگر گسترش میدهیم.»
نقش فشارهای اجتماعی و سیاسی
یکی از دلایل اصلی اجرای این سیاست، فشارهای اجتماعی و سیاسی برای افزایش تعداد پزشکان بوده است. گروههای مختلفی از جمله خانوادههای دانشآموزان و برخی از نمایندگان مجلس، خواستار افزایش ظرفیتهای پذیرش در رشتههای پزشکی شده بودند. این فشارها باعث شد که سیاستگذاران سه سال قبل بدون توجه به زیرساختهای آموزشی، اقدام به افزایش ظرفیت کنند.
در حالی که تربیت پزشک فرآیندی طولانی و حساس دارد و نیازمند برنامهریزی جامع و بلندمدت است، این سیاستها بیشتر به تصمیمات کوتاهمدت شباهت دارد؛ با تمامی این تفاسیر اما بازهم ۱۳۰ نماینده مجلس در قالب یک نامه به رئیسجمهور پزشکیان به توقف این مصوبه واکنش نشان دادند و نسبت به این موضوع اعتراض کردند و در پیام این نامه روی افزایش ظرفیت رشتههای پزشکی تاکید کردند!
تجربه سایر کشورها در مدیریت آموزش پزشکی
برای بررسی تأثیر افزایش ظرفیتها، میتوان نگاهی به تجربیات سایر کشورها داشت. کشورهای موفق در حوزه سلامت، به جای افزایش بیرویه تعداد دانشجویان، بر ارتقای کیفیت آموزش و ایجاد انگیزه برای خدمت در مناطق محروم تمرکز کردهاند. این کشورها با ارائه بستههای حمایتی مالی، تسهیلات زندگی و ایجاد امکانات شغلی مناسب، توانستهاند پزشکان را به خدمت در مناطق محروم ترغیب کنند.
در مقابل، افزایش بیرویه ظرفیتها بدون توجه به کیفیت آموزش، در برخی کشورها منجر به کاهش کیفیت خدمات درمانی و افزایش نارضایتی بیماران شده است. این تجربهها نشان میدهد که سیاستگذاری در حوزه آموزش پزشکی باید مبتنی بر شواهد علمی و تجربیات موفق باشد.
حال با تصمیم جدید شورایعالی انقلاب فرهنگی، قرار است ظرفیتهای اضافهشده از سال آینده متوقف شود، ای کاش مسئولان وقت، سه سال قبل به جای تمرکز صرف بر افزایش ظرفیت، برنامههایی برای ارتقای کیفیت آموزش و توسعه زیرساختهای آموزشی اجرا میکردند. همچنین زمینههای به وجود آمدن انگیزه را برای خدمت در مناطق محروم از طریق افزایش حقوق و مزایا، بهبود شرایط کاری و ارائه تسهیلات فراهم میکردند، برنامههایی که قطعا میتوانست در این سه سال تأثیرات مثبتتری بر نظام سلامت کشور داشته باشد.
ارسال دیدگاه