آموزش و پرورش به روایت شیرین سعدی
تهران (پانا) - اول اردیبهشت یادروز سعدی شیرازی یکی از بزرگترین سخندانان پارسیگو است که در آثارش به تفصیل به موضوع تعلیم و تربیت پرداخته است.
در سال ۱۳۸۱ خورشیدی مرکز سعدیشناسی روز اول اردیبهشت را روز سعدی اعلام کرد. چند سال بعد در اول اردیبهشت ۱۳۸۹ ، در اجلاس شاعران جهان، در شیراز، نخستین روز اردیبهشت به عنوان روز سعدی، به رسمیت شناخته شد. انتخاب این تاریخ برای گرامیداشت یکی از بزرگترین سخنوران پارسیگو نه به جهت زادروز این شاعر بلکه روز آغاز نوشتن کتاب ارزشمند «گلستان» است که سعدی در دیباچه گلستان چنین به آن اشاره میکند:
پیراهن برگ بر درختان/ چون جامه عید نیکبختان/ اول اردیبهشت ماه جلالی/ بلبل گوینده بر منابر قضبان/ بر گل سرخ از نم اوفتاده لآلی/ همچو عرق بر عذار شاهد غضبان/ / ... بامدادان که خاطر باز آمدن بر رای نشستن غالب آمد دیدمش دامنی گل و ریحان و سنبل و ضیمران فراهم آورده و رغبت شهر کرده. گفتم گل بستان را چنانکه دانی بقایی و عهد گلستان را وفایی نباشد و حکما گفتهاند هر چه نپاید دلبستگی را نشاید. گفتا طریق چیست؟ گفتم برای نزهت ناظران و فسحت حاضران کتاب گلستان توانم تصنیف کردن، که باد خزان را بر ورق او دست تطاول نباشد و گردش زمان عیش ربیعش را به طیش خریف مبدل نکند. به چه کار آیدت ز گل طبقی/ از گلستان من ببر ورقی/ گل همین پنج روز و شش باشد/ وین گلستان همیشه خوش باشد
ابومحمد مُصلِحالدین بن عبدالله مشهور به سعدی شیرازی (۵۸۵ یا ۶۰۶ - ۶۹۱ هجری قمری، برابر با: ۵۶۸ یا ۵۸۸ - ۶۷۱ هجری شمسی) شاعر و نویسنده پارسیگوی ایرانی است. آوازه او بیشتر به خاطر نظم و نثر آهنگین، گیرا و قوی اوست. جایگاهش نزد اهل ادب تا بدانجاست که به وی لقب استاد سخن و شیخ اجل دادهاند. آثار معروفش کتاب گلستان در نثر و بوستان در بحر متقارب و نیز غزلیات و دیوان اشعار اوست که به این سه اثر کلیات سعدی میگویند.
یکی از مهمترین علت تمایز سعدی از دیگران شاعران این است که سعدی در دو حوزه کاملا متفاوت از نظر ادبی توانسته در راس ادبیات اسلام و ایران قرار بگیرد، یکی در حوزه شاعرانگی با وجود غزل ها و بوستانها و دیگری در حوزه نثر است. در واقع سعدی توانست در اوج هنر، شعر و نثر فارسی را با طلاییترین کلمات ماندگار کند.
سعدی یکی از پایههای بنای استوار زبان و ادب فارسی است و شعر و نثر او شکوهمندانه در فرهنگ امروز میدرخشد. این شاعر پارسیگو به زیبایی مفاهیم اخلاقی و اجتماعی را در اشعارش منعکس کرده است؛ اما آنچه موضوع این مقال کوتاه در این مجال اندک است مباحث تربیتی ارزشمندی است که شیخ اجل در قالب زیباترین کلام در دو کتاب گلستان و بوستان عرضه کرده است.
مباحث تربیتی گرچه در آثار ادبیات کهن پارسی جایگاهی درخور دارد، بیان جذاب و شکوهمند سعدی است که هر حکایت و پند آموزشی را تبدیل به ضربالمثلی رایج، داستانی مشهور یا درسی مقبول کرده است. سعدی خود معلمی است که با شناختی دقیق از احوال دانش آموزانش آنها را در مسیر رستگاری و رسیدن به درجات والای انسانی راهنمایی میکند. بنابراین در یادروز این بزرگمرد ادب پارسی، نگاهی کوتاه به بحث تربیت و آموزش در آثار وی خواهیم داشت:
تعلیم و تربیت در آثار سعدی
سعدی در بیان بعضی از مسائل تربیتی چون تأثیر عوامل ارثی و محیط در رفتار فرد، نقش تنبیه و تشویق در تغییر رفتار دانشآموز و همچنین وظایف معلمان و رسالت اندیشمندان و دانایان جامعه در تحکیم ارزشهای انسانی و معنوی بسیار موشکافانه و دقیق برخورد میکند. وی علاوه بر تأثیر محیط و وراثت در پرورش انسانها، عوامل دیگری چون تفاوتهای فردی، تمایلات و خواستهها و نیازهای افراد و تجربیات گذشته را مؤثر می داند .
از نگاه سعدی، در تربیت اخلاقی، شناخت خیر از شر، درک میزانهای اخلاقی و انتخاب اصول صحیح تربیتی و رعایت موازین انسانی و اخلاقی در زندگی روزمره جایگاه بسیار مهم و اساسی دارد؛ یعنی کار مربی این است که به فرد کمک کند تا خود به تدریج خوب و بد را تشخیص دهد، با موازین اخلاقی آشنا شود، میزانهای اساسی را انتخاب کند و عملاً رفتارهای خویش را با این موازین هماهنگ سازد تا به مرحله تکامل روحی و معنوی نائل شود.
هدف اساسی تعلیم و تربیت این است که انسان آن گونه تربیت شود و رشد کند که بتواند خویشتن را کنترل و اداره کند. تقویت جنبههای عقلانی شخصیت انسان اساس و هدف تربیت را تشکیل میدهد. رشد عاطفی، اخلاقی، اجتماعی و حتی تربیت دینی به طور گسترده و همگانی در سایه جنبه عقلانی شخصیت شکل میگیرد. خداوند برای هدایت انسانها دو حجت برای انسان قرار داده است، حجت ظاهر که همان انبیا و هدایت ایشان و حجت باطن که همان عقل با قدرت تشخیص آدمی است .
سعدی به گواهی آثارش به ویژه گلستان و بوستان، بیش از اغلب شاعران و سخن روایان خاور زمین در بند تعلیم و تربیت افراد بوده و نظریات تربیتی و اخلاقی خود را به وجهی پیگیرانه و جدی و در این حال روشن و رسا بیان کرده است. تأکید بر اهمیت تعلیم و تربیت تا آنجا پیش رفته است که مراکز آموزش و پرورش آن روز؛ یعنی«مدرسه»ها را بر«خانقاه» و کانونهای تجمع «اهل طریق»که در آن روزگار نامی و آوازهای داشتهاند، برتر شمرده است.
کودکی بهترین زمان تربیت
در شیوه ها و مراحل مهم تعلیم و تربیت، سعدی از جمله آن گروه صاحب نظران تربیتی است که مهمترین و سرنوشتسازترین دوره آموزش و پرورش را سالهای نخستین رشد کودک، و مراحل اولیه تربیتپذیری میدانند. سعدی به سهولتِ تعلیم و تربیت در دوره مذکور و به دشواریِ دوبارهپروریِ مردان و زنانی که در خردسالی به وجهی شایسته آموزش ندیده و تربیت نیافتهاند، آگاه است و در این زمینه نظری روشن دارد: هر که در خُردیش ادب نکنند/ در بزرگی فلاح از او بر خاست/ چوبتر را چنان که خواهی پیچ/ نشود خشک جز به آتش راست (گلستان، باب ۷: ۱۵۴)
امام محمد غزّالی را گفتند: «چگونه رسیدی بدین مقام در علوم؟»گفت: «بدان که هر چه ندانستم، از پرسیدن آن ننگ نداشتم.» (گلستان، باب ۸: ۱۸۷)
از دیدگاه شیخ شیراز هیچ چیز از فرهیختگی و تربیتیافتگی و به اصطلاح شاعر از«داروی تربیت» بهتر از بیماریِ بیدانشی و به اصطلاحِ او از«علّت نادانی» بدتر نیست: داروی تربیت از پیر طریقت بستان/ کآدمی را به تر از علّت نادانی نیست (قصاید، ب۳: ۷۰۸)
همین داروی تربیت، هنر و هنر آموزی، معرفت و معرفتاندوزی است که آدمی را از دام و دد که جز خور و خواب نمیشناسد، متمایز میسازد و نیکبختی او را پیریزی میکند: خردمند مردم هنرپرورند/ که تنپروران از هنر لاغرند/ خور و خواب تنها طریق دد است/ براین بودن آیین نابخرد است/ خُنُک نیک بختی که در گوشه ای/ به دست آرد از معرفت تو شه ای (بوستان، باب ۶: ۳۳۳)
هنر، چشمه زاینده
اهمیت آموزش و پرورش از جمله از آنجاست که این نهاد، دانش و هنر را در اختیارِ دانشپژوه قرار میدهد، دانش و هنری که در راه پرنشیب و فراز زندگی، نجاتبخش و به اصطلاح شاعر «دولتی است پاینده»: «حکیمی پسران را پند همی داد که جانان پدر! هنر آموزید که ملک و دولت دنیا اعتماد را نشاید و جاه از دروازه به در نرود و سیم و زر در سفر، محل خطر است یا دزد به یک باره ببرد یا خواجه به تفاریق بخورد؛ اما هنر، چشمهای است زاینده و دولتی است پاینده. اگر هنرمند از دولت بیفتد غم نباشد که هنر در نفس خود، دولتی است. هنرمند هر جا رود قدر بیند و در صدر نشیند و بی هنر لقمه چیند و سخنی بیند.» (گلستان، باب ۷: ۱۵۴)
سعدی نه تنها محیط توارث، بلکه عوامل مهم دیگری از قبیل تفاوتهای فردی، رغبت، تمایلات و خواستهای فردی، نیازها و تجربیات گذشته و....را عمیقاً مؤثر می داند و هرگز یک عامل را به تنهایی در تعلیم و تربیت مؤثر نمیداند، بلکه مجموعه آنها را مدنظر دارد.
تأثیر محیط در تعلیم و تربیت
سعدی نقش محیط در تعلیم و تربیت را عمیقاً مورد توجه قرار داده و آن را به باغچه ای تشبیه میکند که ازگِل، گُل میسازد. گِلی خوش بوی در حمام روزی/ رسید از دست محبوبی به دستم/ بدو گفتم که مُشکی یا عبیری/ که از بوی دل آویز تو مستم/ به گفتا من گِلی ناچیز بودم/ و لیکن مدتی با گُل نشستم/ کمال همنشین در من اثر کرد/ وگرنه من همان خاکم که هستم (دیباچه گلستان: ۳۰)
سعدی به حدی برای محیط مناسب تربیت، اهمیت قایل است که تأکید دارد اگر محیط سالم و متناسب فراهم گردد، بعید نیست که هویت عوض شود و آنچه پست و پلید است در اثر محیط، عزیز و شایسته گردد: جامه کعبه را که میبوسند/ او نه از کرم پیله نامی شد/ با عزیزی نشست روزی چند/ لاجرم همچنو گرامی شد (گلستان، باب ۷: ۱۵۸)
سعدی متذکر میشود که چنانچه انسانهایی وارسته با افرادی ناشایست و پلید همراه و همنشین گردند، امکان دارد تحت تأثیر رفتار ناپسند آنان قرار گرفته و خود نیز فاسد شوند: گر نشیند فرشتهای با دیو/ وحشت آموزد و خیانت و ریو/ از بدان نیکویی نیاموزی/ نکند گرگ پوستین دوزی (گلستان، باب ۸: ۱۷۹)
خلاصه این که سعدی را اعتقاد بر این است که اگر پاکسیرتان را در محیط فاسد و چنانچه مفسدین را در محیط سالم قرار دهند، تغییر سیرت داده و تحت تأثیر محیط تربیتی خود قرار خواهند گرفت، این محیط تربیتی است که در آن، به گونه ای که بخواهند انسان را پرورش میدهند.
ارسال دیدگاه