گفتوگوی پانا با دانشآموزان نخبه کشور؛
روایتی از سفر تینا سادات میرعرب رضی به قلههای افتخار
تهران (پانا) - علاقه وافر به ادبیات، پشتکاری ستودنی و عزمی راسخ، از تینا سادات میرعرب رضی، دانشآموز کوشا و مستعد تهرانی، قهرمانی ساخت که مدال طلای المپیاد ادبی کشور را به گردن آویخت.

تینا سادات میرعرب رضی، نامی که این روزها در محافل ادبی و آموزشی کشور میدرخشد، روایتی الهامبخش از تلاش، امید و عشق به ادبیات را رقم زده است. او که به تازگی موفق به کسب مدال طلای المپیاد ادبی شده است، از کودکی با دنیای کلمات و احساسات مانوس بوده و گویی سرنوشت او با ادبیات گره خورده بود.
تینا سادات میرعرب رضی در گفتوگو با پانا، با لحنی صمیمی و دلنشین، از نخستین جرقههای علاقهاش به ادبیات سخن گفت: «به یاد دارم از سال هشتم به بعد، علاقهام به ادبیات به شکل فزایندهای شکوفا شد. در این میان، شعر حافظ شیرازی، جایگاه ویژهای در قلب و ذهن من داشت. گویی زبان حافظ، زبان دل من بود و او با کلامش، من را به دنیایی از زیبایی و معنا رهنمون میساخت. »
این عشق و علاقه، انگیزهای قوی برای او شد تا در این مسیر گام بردارد و به قلههای افتخار دست یابد.
اما این تنها شعر حافظ نبود که تینا را مجذوب خود کرده بود. او از همان دوران کودکی، در زنگ انشا، استعداد و خلاقیت خود را به نمایش میگذاشت. او در این باره افزود: « زنگ انشا برایم فرصتی بود تا با قلم خود، دنیایی جدید خلق کنم و احساسات و افکارم را به تصویر بکشم. این توانایی، حس رضایت و لذت عمیقی در من ایجاد میکرد؛ که این تجربهها، زمینه را برای شکوفایی استعدادهایم در آینده فراهم ساخت.»
یکی از نقاط عطف زندگی تینا سادات میرعرب رضی، شرکت در جشنواره خوارزمی در سال نهم بوده است. او در این باره گفت: «جشنواره خوارزمی، تجربهای بینظیر و چالشبرانگیز بود. در این مسابقه، من برای اولین بار با سبک نگارش ادبی آشنا شدم و این امر، تحولی شگرف در دیدگاه و مهارتهایم ایجاد کرد. پیش از آن، نوشتههایم بیشتر جنبه غیررسمی و شخصی داشتند، اما در جشنواره خوارزمی، من آموختم که چگونه میتوان با کلمات، اثری هنری خلق کرد.»
میرعرب رضی در ادامه صحبتهای خود، از نقش یک دوست بزرگتر در موفقیتش یاد و بیان کرد: «این دوست، همواره حامی و مشوق من بوده و با راهنماییهای ارزشمند خود، من را در این مسیر یاری رسانده است. او کسی بود که استعداد ادبی من را کشف کرد و به من انگیزه داد تا به دنبال رویاهایم بروم. من قدردان زحمات او هستم و همواره او را به عنوان یک الگو در زندگی خود قرار خواهم داد.»
مسیر رسیدن به مدال طلای المپیاد ادبی، مسیری هموار و آسان نبود
تینا سادات میرعرب رضی در این باره اظهار کرد: «المپیاد ادبی، مسابقهای بسیار دشوار و طاقتفرسا است. برای موفقیت در این مسابقه، لازم است که فرد از بسیاری از تفریحات و سرگرمیهای خود چشمپوشی کند و تمام وقت و انرژی خود را صرف مطالعه و تمرین کند. شبهای زیادی بود که تا دیروقت بیدار میماندم و درس میخواندم. اما با وجود تمام سختیها، من هرگز ناامید نشدم و همواره به هدف خود فکر میکردم.»
تلاش و پشتکار تینا، سرانجام به ثمر نشست و او توانست مدال طلای المپیاد ادبی را از آن خود کند. او حس و حال کسب مدال طلا را اینگونه بیان کرد: «لحظهای که نامم به عنوان برنده مدال طلا اعلام شد، احساسی وصفناپذیر وجودم را فرا گرفت. باورم نمیشد که توانستهام به این موفقیت بزرگ دست پیدا کنم. در آن لحظه، تنها چیزی که به ذهنم رسید، شکرگزاری از خداوند و قدردانی از زحمات پدر و مادرم بود.»
میرعرب رضی، در پایان این گفتوگو، پیامی برای دانشآموزان علاقهمند به ادبیات دارد: «به تمام دانشآموزانی که به ادبیات علاقه دارند، میگویم که هرگز از تلاش و کوشش دست نکشند و همواره به رویاهای خود ایمان داشته باشند. با پشتکار و توکل بر خدا، میتوان به هر هدفی دست یافت.»
ارسال دیدگاه