پرویز پیکری*
آینده سبز؛ از آموزش تا درختکاری
حفاظت از محیطزیست، نهتنها یک دغدغه ملی بلکه یک مسئله جهانی است که همه جوامع را تحت تأثیر قرار داده است.

در دنیای امروز، تخریب منابع طبیعی، آلودگی هوا، تغییرات اقلیمی و کاهش تنوع زیستی به چالشهایی جدی تبدیل شدهاند که آینده بشر را تهدید میکنند. اما در برابر این بحرانها، دو ابزار کلیدی میتوانند نقش بهسزایی در تغییر شرایط ایفا کنند: آموزش و فرهنگسازی از سنین کودکی و اقدام عملی از طریق برنامههایی مانند درختکاری.
چرا آموزش محیطزیستی ضروری است؟
تمام تغییرات پایدار از آموزش آغاز میشود. اگر شهروندان از دوران کودکی اصول حفاظت از محیطزیست را بیاموزند، سبک زندگی آنها در مسیر کاهش آسیب به طبیعت شکل خواهد گرفت. بسیاری از مشکلات محیطزیستی ناشی از بیتوجهی و نبود آگاهی عمومی است. وقتی جامعهای نسبت به مصرف بیرویه منابع، تولید زباله، استفاده نادرست از انرژی و تخریب فضاهای سبز بیتفاوت باشد، نباید انتظار بهبود شرایط را داشت.
آموزش محیطزیستی نباید صرفاً محدود به مباحث تئوری باشد. تلفیق آموزشهای علمی با فعالیتهای عملی مانند مدیریت سبز در مدارس، ایجاد گروههای همیار محیطزیست، اردوهای آموزشی و پروژههای تحقیقاتی مرتبط با طبیعت، میتواند دانشآموزان را بهعنوان سفیران محیطزیست پرورش دهد.
افزوده شدن درس «انسان و محیطزیست» به برنامه درسی مدارس اقدامی مثبت در این راستاست، اما کافی نیست. باید این آموزشها در تمامی مقاطع تحصیلی گسترش یابد و از طریق برنامههای غیررسمی نیز به جامعه منتقل شود.
علاوه بر دانشآموزان، آموزشهای محیطزیستی برای معلمان، مدیران مدارس، والدین و حتی مسئولان اجرایی نیز ضروری است. وقتی آگاهی عمومی افزایش یابد، تصمیمگیریهای کلان نیز با نگاه زیستمحیطی انجام خواهد شد.
درختکاری؛ سنتی که باید به یک فرهنگ تبدیل شود
یکی از ملموسترین و اثرگذارترین اقداماتی که میتوان در راستای حفاظت از محیطزیست انجام داد، درختکاری است. درختان نهتنها تولیدکننده اکسیژن و تصفیهکننده هوا هستند، بلکه نقش کلیدی در کنترل فرسایش خاک، حفظ منابع آبی، کاهش اثرات گرمایش زمین و زیباسازی محیط دارند.
در ایران روز درختکاری در تقویم رسمی شناخته شده است. هر ساله در این روز، مردم از اقشار مختلف جامعه، همراه با نهادهای دولتی و خصوصی، اقدام به کاشت نهال میکنند. این حرکت نمادین، اگر با برنامهریزی درست همراه شود، میتواند تأثیری ماندگار داشته باشد. اما برای اینکه این اقدام تنها به یک روز در سال محدود نشود، باید در قالب برنامههای مستمر در مدارس، دانشگاهها، محیطهای کاری و شهرها اجرا شود.
مدارس میتوانند با راهاندازی باغهای آموزشی و پروژههای کاشت درخت، دانشآموزان را بهطور عملی با اهمیت حفظ منابع طبیعی آشنا کنند. همچنین، در شهرها باید سیاستهایی اتخاذ شود که درختکاری و توسعه فضای سبز، بهعنوان بخشی از مسئولیت اجتماعی شهروندان تعریف شود.
ضرورت نگاه بلندمدت به آموزش و محیطزیست
یکی از چالشهای اصلی در حوزه محیطزیست، نگاه مقطعی و کوتاهمدت به این مسئله است. سرمایهگذاری در آموزش محیطزیستی و توسعه فضای سبز، نتایج آنی ندارد، اما در بلندمدت تأثیرات شگرفی بر کیفیت زندگی خواهد داشت. کشورهای موفق در این حوزه، برنامههایی ۱۰ تا ۲۰ ساله را برای ارتقای سواد محیطزیستی شهروندان اجرا کردهاند و نتایج مثبت آن را در بهبود کیفیت هوا، کاهش آلودگی و افزایش سطح رفاه عمومی مشاهده میکنند.
ایجاد هنرستانهای محیطبانی، توسعه طرحهای آموزشی در فضای مجازی، اجرای پروژههای تحقیقاتی در مدارس و دانشگاهها و حمایت از فعالیتهای دانشآموزی در زمینه حفاظت از محیطزیست، میتواند نسل آینده را برای مقابله با چالشهای زیستمحیطی آماده کند.
مسئولیت همگانی در حفاظت از محیطزیست
حفظ محیطزیست مسئولیت یک فرد یا یک نهاد خاص نیست؛ بلکه یک وظیفه همگانی است. دولت، نهادهای آموزشی، سازمانهای مردمنهاد و خود شهروندان همگی باید در این مسیر گام بردارند. آموزش و فرهنگسازی، همراه با اقدامات عملی نظیر درختکاری و مدیریت بهینه منابع طبیعی، میتواند زمینهساز تغییرات بنیادین در نگرش جامعه نسبت به محیطزیست باشد.
اکنون که چالشهای زیستمحیطی بیش از گذشته نمایان شدهاند، دیگر فرصتی برای تعلل باقی نمانده است. اگر از امروز سرمایهگذاری در آموزش و فرهنگسازی را جدی بگیریم، میتوانیم امید داشته باشیم که نسلهای آینده در محیطی سالمتر و پایدارتر زندگی کنند.
*خبرنگار
ارسال دیدگاه