جایگاه آموزشوپرورش در برنامه نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری
تهران (پانا) - شش نامزد انتخابات ریاستجمهوری در مناظرات انتخاباتی دیدگاهها و برنامههای خود را در ارتباط با آموزش و پرورش و نظام تعلیم و تربیت کشور بیان کردند.
پرویز پیکری - به اذعان تمام کارشناسان، «آموزش و پرورش» در دولت سیزدهم، اولویت اول رئیسجمهور بود. اتفاق مهمی که ثمرات بسیاری در حوزههای مختلف برای این وزارتخانه و تمام ارکان و زیرمجموعههای آن داشت. در دوران شهید جمهور ایران به کارگاه مدرسهسازی تبدیل و ۳۲ هزار کلاس درس تحویل دانشآموزان شد. سند تحول بنیادین وارد فاز اجرایی شد، نقشه راه آن تصویب و ابلاغ شد. دانشآموزان دهکهای پایین جامعه با حمایت دولت به مدارس سمپاد راه یافتند. دانشگاه فرهنگیان ارتقا یافت. زمینه جذب نخبگان در این دانشگاه به دستور رئیسجمهور آن هم بدون آزمون فراهم شد تا یک چرخه درست برای تربیت معلم شکل بگیرد. دولت شهید رئیسی بیش از ۲۰۰ هزار ردیف استخدامی برای آموزش و پرورش صادر کرد. پس از ۱۵ سال دستور جذب نیروی پرورشی در مدارس را ایشان صادر کرد. رتبهبندی را به معلمان هدیه کرد. فقط در یک جلسه دو ساعته ۳۰ ملک در اختیار دانشگاه فرهنگیان قرار داد. اعتبار مدارس عشایری را ۴۴ برابر و برای دانشآموزان عشایر مدارس سمپاد راهاندازی کرد. ۱۳۰ هزار دانشآموز در دولت ایشان به چرخه آموزش بازگشتند. شیر مدارس به دستور ایشان و پس از سالها تعطیلی در دولتهای گذشته به سبد سلامت دانشآموزان بازگشت. حدود ۲۷۰۰ فضای ورزشی درون مدرسهای بهرهبرداری و ایران در تولید کاغذ ایرانی برای چاپ کتابهای درسی خودکفا شد. و البته هزاران طرح کلان و موثر دیگری که همگی توسط ایشان یا به دستور ایشان در بالاترین سطح مدیریتی برنامهریزی و اجرا شد تا ثابت کند آموزش و پرورش هم اولویت دولت ایشان است و هم از جایگاه اولیت برخوردار است.
حال که وزارت آموزش و پرورش در چنین مسیری قرار گرفته است، همگان انتظار دارند رئیسجمهور چهاردهم جمهوری اسلامی ایران نه تنها این مسیر را ادامه دهد و تکامل ببخشد بلکه حتی بیشتر به ارتقای جایگاه و وضعیت آموزش و پرورش در نظام اسلامی اهتمام بورزد.
نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم البته در برنامههای مختلف خود در فرصت تبلیغاتی که داشتند به صورت گذرا مروری بر برنامههای خود در این ارتباط داشتهاند یا نمایندگان آنها، دیدگاه نامزدها را درباره وزارت آموزش و پرورش بیان کردهاند. اما تنها موقعیتی که نامزدها به صورت مشخص به این موضوع پرداختند، مربوط به مناظره دوم بود.
نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری چه برنامهای برای تحول در آموزش و پرورش دارند؟ جایگاه شورای عالی آموزش و پرورش را چقدر جدی میدانند؟ نظر آنها درباره برنامههای درسی و فوق برنامه چیست؟ آیا راهکاری برای کاهش جمعیت کلاسهای درس دارند؟ برنامه آنها برای ارتقای کیفیت یادگیری دانشآموزان چیست؟ اینها سوالاتی است که مشخصا در سومین محور از دومین مناظره انتخاباتی به ترتیب از شش نامزد انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم؛ آقایان امیرحسین قاضیزاده هاشمی، محمدباقر قالیباف، مصطفی پورمحمدی، علیرضا زاکانی، مسعود پزشکیان و سعید جلیلی پرسیده شد. خبرگزاری پانا در آستانه برگزاری انتخابات به بازخوانی دیدگاه نامزدهای انتخابات درباره آموزش و پرورش کشورمان، با تمرکز بر اظهارات آنها در مناظره دوم پرداخته است که در ادامه میخوانید.
برنامهها و اظهارات امیرحسین قاضیزاده هاشمی
«آینده هر کشوری با حوزه آموزش عمومی آن سنجیده میشود. به آموزشوپرورش و آموزش عمومی باید به شکل ویژه پرداخته شود و وزارتخانه آن اصلیترین وزارتخانه کشور است. این میزان بودجه که به آن تخصیص داده شده کم است و باید به ۳۰ درصد به شکل ذره ذره برسد. در دوران کرونا نیازهای آموزش و پرورش نادیده گرفته شد. با شروع دولت سیزدهم ۲۹۵ هزار معلم جذب و رتبهبندی معلمان انجام شد. ۶ هزار و ۷۶۸ فضای آموزشی و پرورشی جدید و ۳۱ هزار و ۹۵۰ کلاس جدید تحویل آموزش و پرورش شد. ۹۱۱ هزار کودک از تحصیل جامانده نیز به تحصیل بازگشت.
ما در کشور، سن اصلی پرورش را از دست میدهیم. این سن از ۳ تا ۸ سالگی است و بعد از آن تربیتپذیری کاهش مییابد. در خیلی از کشورهای دنیا تا ۱۵ سالگی به آنان دیپلم میدهند. نظام تحصیلی جدیدی طراحی کردهایم که در آن کودک از سن ۴ تا ۷ سالگی با جهان و خلاقیت آشنا میشود. دوره دوم تا ۱۱ سالگی ارتقای سواد عمومی و دوره سوم دوره مهارت است تا مهارتی خوب کسب کند.»
برنامهها و اظهارات محمدباقر قالیباف
«متاسفانه در ۱۶ سال گذشته ۱۶ وزیر و سرپرست در وزارت آموزش و پرورش جابهجا کردیم، حال اینکه حتی در یک عطاری آنقدر مدیر عوض نمیشود. تقریبا ۱۶ میلیون دانشآموز داریم که سرانه بودجه برای آموزش و پرورش ۱۰ درصد است، یعنی الان بودجه آموزش و پرورش نسبت به دهه ۷۰ کم شده است. رییسجمهور باید بداند آموزشوپرورش اساس پیشرفت کشور است. باید مهد کودک و مقطع ابتدایی در اولویت باشد. مدرسه و معلم دو عامل مهم در تقویت آموزش و پروش است، باید برنامهریزی و اجرا را در حوزه محتوا و تربیت معلم دنبال کرد و سایر موضوعات متمرکز بر مدرسه و مدیران باشد. خروجی ما به اندازه سرمایهگذاری در حوزه آموزش و پرورش نیست. در این شرایط با کمبود معلم هم مواجهیم؛ از معلمان باتجربه برای حضور دوباره دعوت بهکار شده اما ساعتی ۵۰ هزار تومان داده میشود. آیا شایسته است به معلمی با تجربه ۳۰ ساله، ساعتی ۵۰ هزار تومان داده شود؟ البته که بعضا پرداختیها با ۷ ماه تاخیر انجام شده است.
در دولت چهاردهم، آموزش و پرورش و دانشگاه در تصمیمسازی و مهارت و سبک زندگی اهمیت زیادی خواهند داشت. یکی از معضلات در آموزش و پروش نداشتن ثبات مدیریت است، پس وجود یک مدیر قوی و مسئولیتپذیر مهم است. وقتی دعوا راه انداخته و تا فراش مدرسه را جابهجا میکنیم، مشکل بهوجود میآید. بهانهجویی و بهانهتراشی نیز باعث بر زمین ماندن کار میشود که خسارت به کشور میزند. همچنین عدالت در استفاده از نیروها ضروری است. ممکن است یک روستایی بااستعداد فرصت رشد پیدا نکند و در مقابل فردی که پول دارد، به رشد برسد. باید به گونهای عمل کرد که در کشور تنش ایجاد نشود چون تنش ما را عقب میاندازد. پس به جای تنش به سمت گشایش برویم، در این صورت میتوان سرمایهها را حفظ کرد. سرمایههای انسانی نیز مهمتر از سرمایههای مادی است.»
برنامهها و اظهارات مصطفی پورمحمدی
«موضوع آموزشوپرورش و آموزش عالی یک مسئله محوری برای رشد هر جامعه است. کشور ما از این ظرفیت در شکل گستردهای برخوردار است. باید قدردان این تلاش گسترده و حجم عظیم عناصر و نیروهای دلسوز و متعهد باشیم که توسعه و پیشرفتهای ما به برکت همین نظام آموزش و پژوهش ما بوده است. مسئله اساسی این است که نظام آموزشی را از لحاظ محتوایی بررسی کنیم. واقعاً باید برای یک میلیون کادر آموزشی و ۱۶ تا ۱۷ میلیون نفر دانشآموز و چند صد هزار استاد و ۳ تا ۴ میلیون دانشجو فقط با یک نظامات بسته و مشابه و از بالا ترتیب داده شده عمل کنیم؟ این از اشکالات ماست. آیا ما نمیتوانیم بسیاری از ظرفیتهای آموزشی را در روش تدریس و محتوای آموزشی به خودشان واگذار کنیم؟ استانهای ما این همه ظرفیت نیرو دارند، اما فقط باید چند صد نفر در وزارت آموزش و پرورش کارها را طراحی و نظام آموزشی را تدوین کنند؟ نظام آموزش و پرورش را باید عوض کنیم تا رشد و کیفیتبخشی و قوه ابتکار و خلاقیت که امروز عمده سرمایه جهش نیروی انسانی کشور است را، بیشتر محقق کنیم.
آموزش و پرورش جای اختلاف و کشمکشها نیست. آموزش و پرورش نقش مادر و محوری دارد و باید به سیاستهای روشن و واحد نزدیک کنیم و اجازه ندهیم دخل و تصرفهای حاشیهای و گرایشی در آن تاثیر بگذارد؛ چون همه سرمایه ما نیروی انسانی و فرزندان ما هستند. آقای قالیباف گفتند سهم آموزش ۲۰ درصد بودجه بوده و حالا ۱۰ درصد شده است. پس یک واقعیت عمیق و اساسی اقتصاد کشور است. هر رئیسجمهور توانمندی هم که بخواهد بیاید وقتی پول در اختیار نداشته باشد نمیتواند کار را پیش ببرد. هر رئیسجمهوری که نتواند اعتماد مردم را جلب کند، هر وزیر آموزش و پرورش که در شرایط شایسته قرار نداشته باشد که ۱ میلیون کادر آموزشی به او اعتماد و اعتقاد داشته باشند، این ظرفیت همین الان به شکلی میشود که بین دانشآموز، خانواده و معلم فاصله افتاده، قدرت تاثیرگذاری ما در امور تربیتی کاهش یافته و عوارض جدی در نظام تربیتی میبینیم. مشکلات حقوق هم که از مسائل جدی است که در برنامه هفتم توسعه مورد توجه قرار گرفته است.»
برنامهها و اظهارات علیرضا زاکانی
«آینده کشور، امروز در نظام تعلیم و تربیت کشور مشخص میشود و این بخش، بخش پیشران کشور است. از آموزش و پرورش شروع میشود و تا نظام آموزش عالی ادامه مییابد. رکن آموزش و پرورش یک اساس ویژهای دارد که نقش خاصی را میتواند در آینده کشور ایفا کند. حوزه تعلیم و تربیت فراتر از آموزش و پرورش است. در آموزش و پرورش مشکلات متعددی وجود دارد. آموزش و پرورش، هزینه نیست بلکه سرمایهگذاری است و در این بخش باید سیاستها را تغییر داد. شروع اصلاح در آموزش و پرورش باید از کلاس باشد نه از ستاد. برخی دوستان گویی به متن این ماجرا که معلم و دانشآموز هستند، توجه نمیکنند، فقط محتوا نیست. باید به معلم و دانشآموز رسید. باید حق داد به دانشآموزان تا حرف بزنند. منزلت، جایگاه و رشد معلم باید مورد توجه قرار گیرد تا در نقطه برتر بتواند کارکردی داشته باشد.
سند تحول در حوزه عدالت آموزشی است تا ساحتهای ششگانه که به معلم، محتوا و محیط میپردازند نقشآفرین باشند. در این بخش دو نگاه وجود دارد. نگاه مکانیکی که دانشآموزان، آموزش میبینند و تربیت میشوند و نگاه دوم نگاه خلاقانه، مهارت و توانمندیهای آموزشی است که جز از طریق یک معلم توانمند، امکانپذیر نیست. من قویترین وزیر کابینهام یقینا وزیر آموزش و پرورش خواهد بود. روند صندوق فرهنگیان را اصلاح میکنم. با فناوری میتوان عدالت را در آموزش و پرورش توسعه داد. مدیریتهای محلی و شهرداریها هم باید پشتوانه آموزش و پرورش شوند تا زمینه مطلوبیت در این بخش به وجود آید و مدارس دولتی برتر از مدارس خصوصی شوند. این مساله جز از طریق کلاس درس و احترام به معلم و دانشآموزش امکانپذیر نیست.»
برنامهها و اظهارات مسعود پزشکیان
«آنچه که به نظرم مهم است این است که در ابتدا فکر کنیم بچهای که در روستاها و مناطق محروم حضور دارد در مقایسه با فرزند ما یک سرویس را میگیرد یا نه؟؛ اگر توانستیم خودمان را در این جایگاه قرار دهیم، در آن زمان است که میتوانیم مشکلات مربوطه را برطرف کنیم. اینکه ما هر حرفی را بزنیم اما سفرههای ما با هم متفاوت باشند، مجدداً مشکلات وجود خواهد داشت؛ چراکه ما صدای عدهای را نمیشنویم و آنها را نمیبینیم. ما در مناطق محروم اعم از سیستان و بلوچستان و خوزستان و شهرهای دیگر مدارسی داریم که حتی فضا، تجهیزات و امکانات معمولی را نیز ندارند و همچنان گرفتارند؛ از سوی دیگر در جاهای دیگر مدارسی را داریم که برای کلاس اول دبستان، شهریهای بالغ بر ۸۰ تا ۱۰۰ میلیون پرداخت میشود. اگر ما کشوری اسلامی هستیم، دولت و مسئولان باید نسبت به مدارسی که مسئولیت دارند همان خدماتی را ارائه دهند که به فرزندان خود ارائه میدهند؛ در ابتدا از نظر اعتقادی باید این موضوع را بپذیریم و در ادامه نیز راهکار را پیدا خواهیم کرد.
گرچه بین مدارس غیرانتفاعی و دولتی، مدارس غیرانتفاعی یک فرصت هستند و درصدی را پوشش میدهند،. امروز بیش از ۸۰ درصد ورودی کنکور از ۲۰ درصد مدارس غیرانتفاعی است که ما ایجاد کردهایم؛ چرا که ما در حق مدارس دولتی بیانصافی میکنیم و به دانشآموزان آنها سرویس درستی نمیدهیم. وقتی ما در مدارس به وضعیت معلمان رسیدگی نکنیم، معلمان به مشاغل دیگر روی میآورند و معلم چند شغله فرصت توجه به دانشآموزان را پیدا نمیکند. همانطور که آقای قالیباف اشاره کردند، نمیشود در بیثباتی مدیریت، برنامهها را جلو برد. بلکه باید یک ثبات مدیریتی ایجاد کنیم و کسی که وزیر آموزش و پرورش میشود باید قویترین و دلسوزترین آدم باشد. وقتی میخواهیم بسته آموزشی را در مدارس اجرا کنیم، باید نگاهی که امروز داریم تغییر یابد و دانشآموزان باید علاوه بر درسهایی که میخوانند، یاد بگیرند چطور مشکلات را برطرف کنند، چگونه ارتباط برقرار کنند و چگونه مدیریت کنند و با تیم همکاری کنند. باید به دانشآموز یاد بدهیم که چگونه از علمش برای مردم استفاده کند.»
برنامهها و اظهارات سعید جلیلی
«یک جهان فرصت و یک ایران جهش شعار ماست. الزامات یک ایران جهش، استفاده حداکثری از فرصتهاست. باید بررسی کنیم که چگونه باید از این فرصتها استفاده کنیم. از کجا میتوان روی این فرصتها سرمایهگذاری کرد؟ مدرسه. شکی در این نیست. اگر باور داریم که کشور باید جهش داشته باشد بابد برنامهریزی را از مدرسه آغاز کنیم. اگر نیروی نظامی ما لشکر دفع تهدیدها هستند، مدرسه لشکر شکوفایی فرصتهاست. در ایران روزها که ثبتنام مدارس است، مردم دنبال مدارس بهتر هستند. همه دوست دارند فرزند خود را در مدسهای ثبتنام کنند که استعداد او بهتر شکوفا شود. اگر میگوییم جهش کشور، معتقدیم پیشرفت با عدالت انجام میشود یعنی همه مردم باید بتوانند در این مسیر پیشرفت کشور نقش ایفا کنند و هر کسی بتواند در مدرسهای که بهتر استعداد او را شکوفا میکند، حضور داشته باشد و آن استعداد شناخته شود.
بر این مبنا اگر جهش کشور را جدی نگاه میکنیم، فقط دنبال حل مشکل آموزش و پرورش نیستیم. لازمه پیشرفت کشور این است که آموزش و پرورش جایگاه اصلی خود را پیدا کند. وزیر باید یک نیروی بسیار ارزشمندی باشد که باید این هدف را بشناسد و نقش رئیسجمهور در انتخاب این وزیر خیلی مهم است. معلمان ارزشمندی داریم که سی سال عمر خود را خدمت میکنند و میلیونها دانشآموز ۱۲ سال عمر خود را در اختیار شما میگذارند که در جهت پیشرفت کشور برنامهریزی کنید؛ بنابراین باید یک الگو داشته باشید. براساس مطالعه چند ساله عرض میکنم الان همین هزینه مادی که در آموزش و پرورش صورت میگیرد اگر بر دانشآموزان تقسیم کنیم، میزان آن بیشتر از هزینه مدرسه غیرانتفاعی در شمال شهر میشود. یعنی هزینه انجام میشود ولی نتیجه نمیگیرید.
ما بررسی کردهایم که یک مدرسه الگو در ۱۲ پایه در بخش دختران و پسران چه نیازهایی در زمینه محیط آموزش، معلم، درس و رویکرد آموزشی دارد. در سند تحول آموزش تفکر، خلاقیت، اجتماعی بودن و کشف استعدادها آمده که باید در مدارس شکل گیرد. بر روی مدرسه الگو کار و مطالعه شده است و در سند تحول هم آمده است تا یک حرکت بزرگ و تحولی ایجاد شود تا موفقیتهای بزرگتری شکل گیرد.»
ارسال دیدگاه