مهدی جابری*
آموزش و پرورش «امیدآفرین»
وزارت آموزش و پرورش را باید در خط مقدم امیدآفرینی برای جامعه دانست، چراکه این وزارتخانه تاثیر مستقیم بر 16 میلیون دانشآموز و خانوادههای آنها دارد که مجموعا دوسوم جمعیت کشور را شامل میشوند.
ایجاد امید، انگیزه و حال خوب در همه اقشار جامعه مهمترین مسئولیتی است که این روزها برعهده نهادها و مجموعههای دولتی، عمومی و حتی خصوصی قرار دارد. البته این امیدبخشی نه فقط در شعار بلکه باید در اقدام و عمل نمایان شود و مردم به خوبی آن را در زندگی روزمرهشان درک و لمس کنند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در چندماه گذشته بارها بر ضرورت امیدآفرینی در جامعه و ایجاد امید و پویایی برای پیمودن مسیرهای پیشرو تاکید فرمودهاند؛ چراکه به تعبیر ایشان، تضعیف روحیه امید و خوشبینی به آینده کشور، از جمله مؤلفههای جنگ نرم علیه ملت است و «القای بیآیندگی، بنبست و اینکه مسؤولان اداره کشور را بلد نیستند از جمله کارهای بدخواهان ایران است.»
یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین نهادها در زمینه امیدآفرینی در جامعه، وزارت آموزش و پرورش است چراکه به طور مستقیم با جمعیت حدود ۱۶ میلیون نفری دانشآموزان ارتباط دارد و اگر والدین و دیگر اعضای خانواده را در نظر بگیریم، مشخص میشود که تقریبا دو سوم جمعیت کشور هر روز و هر هفته از این وزارتخانه تاثیر میپذیرند.
به عبارتی اگر روح و روان، فکر و اندیشه، و باور مقامات آموزش و پرورش بر ایجاد امیدواری و پویایی باشد، این تفکر به سراسر این سرزمین و همه خانهها و مدرسههای کشور جاری میشود. بنابراین وزارت آموزش و پرورش را باید در خط مقدم امیدآفرینی برای جامعه دانست.
مروری بر کارنامه کمتر از یکسال دولت در زمینه آموزش و پرورش نشان میدهد که همه برنامهها، اظهارنظرها و اقدامات در راستای ایجاد حال خوب، امید و انگیزه برای دانشآموزان و خانوادههای آنها بوده است.
در همین باره میتوان به سفرهای استانی مقامات عالی، ارشد و میانی این وزارتخانه بویژه به مناطق کمبرخوردار اشاره داشت؛ مناطقی که تا پیش از این جایی در ادبیات وزارتخانه نداشتند اما در دولت مردمی قرار است طی یک برنامه چهارساله، از خدمات و امکانات برابر آموزشی، فرهنگی و تربیتی بهرهمند شوند.
همچنین برنامهریزی برای رسیدگی بدون استثنا و بیتبعیض به همه دانشآموزان بویژه آنهایی که دارای نیازهای ویژه هستند، روحیه امید، نشاط و سرزندگی را در این دانشآموزان، خانوادههای آنها و نیز حامیان و مدافعان حقوق آنها احیا کرده است.
از سوی دیگر، تلاش برای یافتن کودکان و نوجوانانی که در چندسال گذشته به خاطر تهدیدهای ناشی از کروناویروس، تحصیل را رها کردهاند، یکی دیگر از فعالیتهای انسانی و اخلاقی وزارت آموزش و پرورش در چندماه گذشته بوده است که فرهنگ احساس مسئولیت و نیز پایبندی به مسئولیتهای اجتماعی را نمایان میسازد.
علاوه بر اینها، تاکیدات چندباره مقامات وزارت آموزش و پرورش، معاونت پرورشی و فرهنگی این وزارتخانه و سازمان دانشآموزی کشور بر ضرورت واگذاری بسیاری از امور فرهنگی و فعالیتهای مدرسهای و دانشآموزی به خود دانشآموزان (و البته با نظارت غیرمستقیم بر آنها) ضمن ایجاد انگیزه و خودباوری در ذهن و اندیشه آیندهسازان این مرز و بوم، خانوادهها را به توانمندیها و استعدادهای فرزندانشان امیدوار و خوشبین ساخته است.
البته مواردی که اشاره شد، فقط بخشی از اهداف متعالی مجموعه آموزش و پرورش برای تقویت امید در جامعه است اما از آنجا که به درستی باید مُشت را نشانه خروار بدانیم، میتوان گفت همه اجزای این مجموعه با یکدیگر همراه و متحد هستند تا یک مُشت خردهگیر و یأسآفرین در داخل و خارج کشور نتوانند با بزرگنمایی اتفاقات کوچک، آیه یأس برای آیندهسازان و آیندهداران ایران اسلامی بخوانند.
امروز آموزش و پرورش محور امیدآفرینی و امیدبخشی در میدان اقدام است؛ وزارتخانهای که امید را هم «میآفریند» و هم «میبخشد».
*دبیر گروه آموزش و پرورش
ارسال دیدگاه