دورههای تحصیلی و تحقق شایستگیها در ساحتهای شش گانه
تهران (پانا) - رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی در مقالهای با عنوان «هویت دورههای تحصیلی» به تشریح تحقق شایستگیها در ساحتهای شش گانه سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در دورههای تحصیلی پرداخت.
به گزارش روابط عمومی سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، در این مقاله میخوانید:
هویت دورههای تحصیلی
بر اساس اسناد تحولی، در هریک از دورهها و پایههای تحصیلی باید سطحی مشخص از شایستگیها در ساحتهای شش گانه [یا در ارتباطات ۴ گانه الگوی هدف گذاری برنامه درسی ملی] تحقق یابد. تعیین این "سطح "متناسب با هر دوره به صورت کلی در اهداف دورههای تحصیلی - هرچند نه به طور کامل و شفاف ـ انجام گرفته است ولی برای رسیدن به دلالت های راهگشا و روشن در این زمینه، باید بتوانیم "هویت" هر دوره را مشخص کرده باشیم. اینکه اهداف و برنامه تربیتی درسی چهار دوره سه ساله هریک بر اساس چه مفهوم و مقوله محوری باید سامان یابد، مسئله مهمی است که در این نوشته بدان پرداخت شده است.
مدل تدوین شاخصهای برونداد دورههای تحصیلی:
هر چند در مورد ویژگیهای برونداد و محصول نظام آموزش و پرورش رسمی و عمومی در متن اسناد تحولی نکات مهمی مطرح شده است، ولی تنقیح و تدوین دقیق و قابل سنجش از این ویژگیها، امر لازمی است که هنوز محقق نشده است. برای رسیدن به این شاخصها، باید ذیل "هویت " هر دوره، میزان دست یافتگی خروجی هر دوره به شایستگیها و ویژگیهای مصّرح در اسناد تعریف شود. لذا باید شاخصهای برونداد نظام تعلیم وتربیت حداقل برای هر دوره تحصیلی، تدوین شود. این شاخصها در یک مدل دو بعدی متشکل از ساحتها و عناصر اهداف ـ که همان شایستگیهای پایه در سند برنامه درسی ملی است ـ میتواند تدوین و جانمایی شود. یعنی در یک الگوی یکپارچه و بهم پیوسته، معلوم شده باشد که متربیان، در پایان هر یک از دورههای سه ساله تحصیلی، به چه حدّی از این شایستگیها دست یافته اند. این الگو باید در فرایندی پژوهشی و خلاقانه، براساس یافتههای علمی معتبر و بومی و نیز خلاءها، نیازها، فرصتها، تهدیدها و .... و مستند به پژوهشهای معتبر، تدوین شود.
تهیه این شاخصها در الگوی فوق برای هریک از دورههای تحصیلی باید انجام پذیرد. البته برای دوره دوم متوسطه، برای هریک از شاخهها، برخی شاخصها متفاوت خواهد بود. همچنین ممکن است برای هر دوره نیز بنا به ضرورت لحاظِ تفاوتهای جنسیتی و منطقه ای، تعدادی معدود از شاخصها، متفاوت با هم باشند و حتی تعیین برخی از شاخصهای کاملاً اختصاصی، در مرحله متناسب سازی با زیست بوم فرهنگی و جغرافیایی در سطح استان یا منطقه / شهرستان انجام پذیرد. کلان پروژه تعیین شاخصهای خروجی نظام تعلیم و تربیت در دورههای تحصیلی" ـ که یکی از ۸ کلان پروژه تحولی سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی است و در سال ۹۸ بر عهده پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش نهاده شده ـ این الگو را تکمیل خواهد کرد. اما علاوه بر آن، وچه بسا قبل از آن، باید با نگاهی کل نگر و با استفاده از دلالتها و رویکردهای کلان تحول بر اساس اسناد تحولی ـ به خصوص مبانی تحول بنیادین در تعلیم و تربیت رسمی و عمومی ـ هویت هریک از دورههای تحصیلی را مشخص کرد. متأسفانه اهداف مصوب دورههای تحصیلی هیچ اشاره ای به هویت دورههای تحصیلی ندارد، حال آن که بدون تعیین و تأکید هویت هر دوره، تحدید و تنقیح اهداف دورهها، دشوار بوده و بازطراحی برنامه درسی و تربیتی دورهها نیز نمیتواند انجام پذیرد.
سه کلید واژه اساسی
به نظر میرسد برای تعیین هویت هر یک از دورههای تحصیلی، باید کلیه واژههای محوری که نقش سازههای اصلی گفتمان تحول تعلیم و تربیت را دارند، بررسی و استخراج شده به عنوان فلشها و جهت گیریهای کلان و متمایز کننده وضعیت مطلوب با وضعیت کنونی، مدنظر قرار گیرد. سپس ضمن توجه به اصل یکپارچگی و وحدت رویکردی کلیّت دوره ۱۲ ساله آموزش وپرورش، تأکید هر دوره تحصیلی و هویت آن را به کمک آن کلید واژهها مشخص ساخت.
بر اساس مطالعه عمیق و تأمل در اسناد تحولی، به نظر میرسد سه کلید واژه بنیادین "فطرت"، "هویت"و "تمدن" در یک نگاه کلّی و شبکه ای و درهم تنیده، نقش اصلی و محوری در تعریف و تحدید جهت گیری کلان تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران دارد و میتواند برای ترسیم هویت دوره های تحصیلی الهام بخش باشند.
"فطرت" هم در رویکرد فطرت گرایی توحیدی در برنامه درسی ملی مورد تأکید و توجه قرار گرفته است و هم مبانی انسان شناسی مبانی نظری تحول بنیادین، شکوفایی فطرت را در برابر فراموشی فطرت قرار داده است و آن را "بنیاد مشترک هویت انسانی " تلقی کرده که در تعریف تربیت، گرانیگاه قرار گرفته است. اساساً یکی از وجوه تمایز تربیت مطلوب و تربیت ناقص و نارسا، در میزان توجه یا غفلت از فطرت است و قطعاً این کلید واژه، نقش محوری در تمایز نظام تربیتی اسلام با نظامهای تربیتی رایج دارد.
"هویت" نیز ضمن ارتباط مفهومی با فطرت، کلید واژه ای بنیادین است که در تعریف نوآورانه و عمیق مبانی نظری تحول بنیادین، تکوینی و تعالی آن، غایت تربیت دانسته شده است. بنابراین در نگاه کلان به تغییرات و تحولاتی که در متربی باید رخ دهد، تعالی هویت، کانون اصلی توجه اسناد تحولی است، هم هویت در لایهها و سطوح رایج خود و هم در اهتمام به تکوین و تعالی هویت ملّی که وجه اجتماعی تربیت را میتواند نشان دهد. تعمیق و ارتقای هویت ملی دانشآموزان، که در نگاه رهبر حکیم انقلاب اسلامی متکی بر سه عنصر ایرانی، اسلامی و انقلابی است، در ترکیبی متوازن و متقن، می تواند جوانِ تربیت شده در فرایند آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران را، برخوردار از احساس تعلق و افتخار به این سه عنصرِ تشکیل دهنده هویت ملی سازد و برونداد نظام تعلیم و تربیت را از کارآمدی و کنشگری اجتماعی در پیشرفت نظام جمهوری اسلامی ایران برخوردار کند.
اساساً یکی از تفاوتها و تمایزهای وضعیت مطلوب تعلیم و تربیت با وضعیت موجود، همین امر است، یعنی اهتمام به بسترسازی برای دستیابی متربیان به هویت ملی مشترک و فراگیر، که انسجام اقوام و مناطق و ادیان مختلف را در ذیل و ظل "ایرانی بودن" تقویت و تحکیم کند و پیروان مذاهب گوناگون را در ذیل و ظل "اسلام " منسجم کند و همه آحاد و اقشار جامعه را در ذیل وظل "انقلابی بودن" - به معنای دغدغه و احساس وظیفه برای پیشرفت، استقلال، آزادی، مردم سالاری دینی و ... و تحقق ارزشهای ۸ گانه در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی - هم سو و هماهنگ سازد. البته تبیین نوع پیوند این سه مولفه هویت ملی مطلوب ایرانیان، به مجال و فرصت بیشتری نیاز دارد.
"تمدن" نیز کلید واژه ای است که اولاً وجه تمایز تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران را از بسیاری نظامهای تعلیم و تربیتی دیگر نشان میدهد و ثانیاً برخاسته از مبنای نظری و تعبییر قرآنی "حیات طیبه " است که در اسناد تحولی بسیار مورد تأکید قرار گرفته است و محور اصلی و غایت تلاشها و تدابیر تربیتی است. هرچند در متن مبانی نظری تحول ـ به ویژه در مبانی جامعه شناختی ـ چندان به مقوله تمدّن پرداخته نشده است، ولی در نکات ۸ گانه ای که به عنوان "درآمد" بر مبانی نظری نگاشته شده است، "نگاه تمدنی" به تعلیم و تربیت مورد تأکید قرار گرفته از محوریهای اساسی حرکت اجتماعی و پیشرونده نظام جمهوری اسلامی و در حقیقت آرمان نظام و انقلاب اسلامی شمرده شده است.
از سوی دیگر، سه مفهوم "فطرت"، "هویت" و"تمدن" هنگامی که مرتبط و درهم تنیده تعریف و فهم شود، از معناداری کامل برخوردار میشوند و به مثابه یک مدل مفهومی، هویت نظام تربیتی را رقم میزنند، در این مدل مفهومی "فطرت" بیشتر، ناظر بر بُعد روانشناسی وفردی متربیان است، هویت، ناظر به بُعد جامعه شناختی و جامعه سازی است و تمدن، ناظر به بُعد جهانی و آینده نگارانه تعلیم و تربیت.
توضیح این که در نظام اسلامی، متربیانی به عنوان برونداد مطلوب شناخته میشوند که شکوفایی استعدادهای فطری آنان، فراتر از تربیت فردی ِصرف، به ایجاد و تعالی هویت آنان کمک کرده باشد. و هویت ملیِ ایرانی، اسلامی و انقلابی آنان توانسته باشد انگیزه و اندیشه و توانمندی مشارکت در تمدن سازی نوین اسلامی را برای آنان فراهم آورده باشد.
تمدن - فطرت - هویت
بدین ترتیب، فطرت و هویت و تمدن، از جهتی به مثابه یک مثلث بهم پیوسته خواهد بود که قاعده آن البته فطرت است ، چرا که مولفههای هویتی و نیز شاخصهای تمدنی مطلوب هم بر اساس نگاه فطرت مدار قابل تبیین است، به نظر میرسد مؤلفه ها و شاخصهای تعیین کننده هویت دورههای تحصیلی را، میتوان از این سه کلید واژه الهام گرفت.
سه کلید واژه گام دوم انقلاب
از منظری دیگر، گام دوم انقلاب اسلامی - بر اساس نص بیانیه رهبر حکیم انقلاب اسلامی - مرحله ای تازه از خودسازی، جامعه پردازی و تمدن سازی است، تناظر این سه کلید واژه با سه کلید واژه پیش گفته، بسیار معنی دار و جهت دهنده است: خودسازی مبتنی بر فطرت، جامعه پردازی متکی برتکوین و تعالی هویت - در ابعاد و سطوح عمیق و گسترده آن - و تمدن سازی بر اساس ارزش های فطری ِ ذکر شده در بیانیه گام دوم انقلاب[۱].
آموزش و پرورش مطلوب و کارآمد، آموزش و پرورشی است که بتواند فرزندان این مرزو بوم را در ظل چارچوب منسجم و درهم تنیده «فطرت، هویت و تمدن» به شایستگیهای زمینه ساز برای مشارکت فعال و آگاهانه و آزادنه جوانان تربیت شده، برساند و لذا این سه کلید و اژه متناظر و متناسب با دوره های تحصیلی ابتدایی، متوسطه اول و متوسطه دوم، میتوانند هویت دورهها را رقم بزنند.
دوره ۶ ساله ابتدایی، دوره ای است که خودشناسی و خودیابی دانشآموزان رقم میخورد، و به ویژه ابعاد آداب و مهارتهای زندگی - برای آمادگی دانشآموزان در جهت رسیدن به مسئولیت خودسازیِ آگاهانه تربیتی و آموزشی در دوره متوسطه که مقارن دوره بلوغ آنان است - مورد توجه بیشتر قرار می گیرد.
دوره سه ساله اول متوسطه دوره هویت یابی و تکمیل و تعالی هویت دانشآموزان است که خود را مسئول و متعهد برای یادگیری میدانند و رویکرد "خود یادگیری" در آن برجسته میشود و دوره "آموزش عمومی"- یعنی نصاب لازم برای تربیت مطلوب اجتماعی - در دانشآموزان تحقق مییابد.
و دوره سه ساله دوم متوسطه که دانشآموزان - چه در شاخه نظری یا فنی و حرفه ای و یا کاردانش ـ خود را یک فرد مسئول در تمدن سازی نوین اسلامی تلقی میکند و نه صرفاً با انگیزه شغل یابی - در شاخه فنی و حرفه ای یا کاردانش - و یا پذیرش در کنکور و ورود به دانشگاه و کسب مدرک تحصیلی دانشگاهی - در شاخه نظری - بلکه خود را با نگرش، انگیزه یک جوان دارای هویت و تعلق ملّیِ ایرانی، اسلامی و انقلابی، برای مشارکت در تمدن سازی، تعریف میکند.
البته پیوند محتوایی و درونی این سه کلید واژه - و مفاهیم کانونی سازنده آن - ایجاب میکند که در هر دوره تحصیلی، هرچند هویت آن دوره، یکی از این سه کلید واژه است، ولی به نحوی که دوکلید واژه دیگر نیز پشتوانه نظری و رویکردی آن می باشد، لحاظ شود.
بدین ترتیب هویت دوره ۶ ساله ابتدایی، با تأکید بر "فطرت" و تربیت فطری ناظر به تزکیه وشکل گیریِ اخلاق و انگیزهها و توانمندیهای فطری است. لیکن در سه ساله اول، با تأکید بر آداب و نیز مهارتهای پایه و در سه ساله دوم، تقویت و تکمیل مهارتهای پایه به علاوۀ مهارتهای زندگی برای توانمندشدن و استحکام بنیانهای رفتاریِ دانش آموز در زندگیِ مطلوب مبتنی بر "حیات طیبه[۲]. "
در دوره اول متوسطه هم هرچند هویت دوره، "هویت یابی" است، ولی هویت مرتبط با فطرت و تمدن، یعنی هویتی که از سویی ریشه در فطرت دارد و از سوی دیگر، سر از تمدن سازی نوین اسلامی برمیآورد و دانشآموز را برای امتداد زندگی پاک و فعال و مستقل آماده میسازد. لذا یادگیری و توانمندسازی دانشآموز در یک یا چند رشته مهارتی عمومی در دوره اول متوسطه، یک اصل خواهد شد و این مهارت آموزی تنها برای هنرجویان فنی و حرفه ای و کاردانش اختصاص نخواهد یافت.
در دوره دوم متوسطه، بدون کاستن یا غفلت از اهمیت "فطرت " و "هویت "، بعد "تمدن سازی" برجسته میشود و جوان ِ ایرانی، نقش و تأثیر خود را در شکل دهی به تمدن نوین اسلامی، مبنای تلاش علمی، فناوری و تربیتی خود میداند. دستیابی جوان تربیت شده در دبیرستان یا هنرستان به درک موقعیت تمدنی کشور خود و توانمندی ایفای نقش در فرایند تمدن سازی، به تکوین و تعالی سطح برجسته ای از "هویت" منجر میشود که در تعریف سند تحول در باب "تربیت" محور قرار گرفته است.
جمع بندی
تعیین هویت دورههای تحصیلی، بر اساس منطق واضح و در نظام واره ای یکپارچه و جامع و مبتنی بر بنیانهای نظریِ برجسته اسناد تحولی، از ضرورتهای نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی جمهوری اسلامی ایران است که بر اساس آن، هم اهداف دورهها به گونه ای مستند و متکی برهویت هر دوره تنقیح و تبیین میشود و هم در بازطراحی برنامههای درسی و تربیتی دورههای تحصیلی و تعیین وزن ِ هریک از ساحتها یا حوزههای تربیت و یادگیری درکلیّت برنامههای درسی و تربیتی دوره، نقش مهمی خواهد داشت.
بر اساس آن چه در این نوشته مطرح شد، سه کلید واژه فطرت، هویت و تمدن میتوانند مبنای تعیین هویت دورههای تحصیلی باشند. بنابراین دوره تحصیلی ابتدایی مبتنی بر "فطرت" با تأکید بر"آداب " و "مهارتها " در دو دوره سه ساله ابتدایی و دوره تحصیلی متوسطه اول مبتنی بر "هویت" و دوره دوم متوسطه مبتنی بر "تمدن" میتوانند تعریف شوند و تمایزات و تأکیدات هر دوره، ذیل هویت هر دوره مشخص شود. تأکید میشود که این سه مقوله، به گونه ای مرتبط و درهم تنیده اند که با تأکید بر یکی از آنها - برای هر دوره - هرگز نباید از دو کلید واژه دیگر غافل شد و در تبیینهای تفصیلی و اندیشه ورزیهای کارشناسی و تخصصی، وزن هر یک و چگونگی پرداختن به آنها و نیز مفاهیم ثانوی شکل دهنده به هویت هر دوره باید توضیح داده شود.
ان شاءالله
[۱] آرمانهای انقلاب اسلامی که همواره زنده و جذاب و راهگشا است، هشت ارزش دینی است که مبنای فطری دارد و همین ارزشها - باهم و درهم تنیده و منسجم - متمایز کننده و معرفی کننده تصویر تمدن نوین اسلامی است.
[۲] در حقیقت وجه تمایز سه سال اول و دوم ابتدایی، نوع عناصری از فطرت است که در تربیت در برنامههای درسی و تربیتی آنها تأکید میشود، بدون غفلت از سایر عناصر، زیرا فطرت یک حقیقت یکپارچه است و این تمایزات اعتباری نباید موجب غفلت از وحدت حقیقی آن شود.
ارسال دیدگاه