ضرورت‌ها و چشم‌اندازهای بازطراحی برنامه درسی و تربیتی دوره‌های تحصیلی

تهران (پانا) - علی ذوعلم، رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی ضرورت‌ها و چشم‌اندازهای «بازطراحی برنامه درسی و تربیتی دوره‌های تحصیلی» را تشریح کرد.

کد مطلب: ۱۰۳۴۸۳۸
لینک کوتاه کپی شد
ضرورت‌ها و چشم‌اندازهای بازطراحی برنامه درسی و تربیتی دوره‌های تحصیلی

به گزارش روابط عمومی سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی، متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:

«دلالت‌های واضح اسناد تحولی آموزش و پرورش و به‌ویژه تصویب اهداف دوره‌های تحصیلی در شورای عالی آموزش و پرورش وظیفه سنگین و پیچیده‌ای را بر عهده سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی قرار می‌دهد. این وظیفه، بازنویسی اسناد تحولی یا نگارش اسناد جدید نیست. بلکه "باز طراحی" دوره‌های تحصیلی است. بازطراحی دوره‌های تحصیلی، یعنی معماری مجدد قواره برنامه درسی کنونی دوره‌ها با رویکردی نوآورانه، و با لحاظ تربیت تمام ساحتی و توجه به چرخش‌های تحولی مندرج در مبانی نظری تحول.

اجرای کامل برنامه درسی ملی و اعمال راهبردها و رهنمودهای اسناد تحولی به ویژه سیاست‌های ابلاغی رهبر معظم انقلاب و چرخش‌های تحول‌آفرین مذکور در مبانی نظری تحول بنیادین، بازطراحی برنامه درسی دوره‌های تحصیلی را ضرورتی اجتناب‌ناپذیر می‌سازد. بدون تغییر مطلوب در کلیّت برنامه درسی و تربیتی دوره‌های تحصیلی و اصلاحی کلّی عناوین، جدول دروس، زمان و ... در ساختار کلی برنامة دوره‌ها، نمی‌توان به نام تربیت تمام‌ساحتی و تحقق شایستگی‌های پایه در این دوره‌ها نائل شد.

پنج شایستگی پایه (که در بند هفتم برنامه درسی ملی بیان شده) در شش ساحت تربیتی (که در مبانی نظری تحولی مطرح شده) با توجه به ظرفیت یادگیری متربیان و نیازها و اولویت‌های جامعه و نیز بهره‌گیری از تجربه‌ها، روش‌ها و قالب‌های آموزشی و تربیتی نظام‌های آموزشی پیشرفته، مبنای طراحی در بازطراحی دوره‌ها خواهد بود.

تحقق "سیاست‌های کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور" از جمله بند اول و به ویژه بند ۴ این سیاست‌ها مستلزم توجه متوازن و شایسته به یازده حوزه تربیت و یادگیری مصوب در برنامه درسی ملی است که بازطراحی را امری ضروری می‌نماید.

ابعاد بازطراحی برنامه دوره‌ها:

بازطراحی دورة تحصیلی، به معنای بررسی و بازنگری کلیّت برنامه درسی کنونی، نقد و بررسی و شناخت نقاط ضعف و کاستی‌های آن و بازسازی کلّی وجوه برنامه درسی و تربیتی و به ویژه "محتوا" و "ارزشیابی" است که ذیل اهداف مصوب باید انجام شود. طبعاً در صورت تغییرات درست و منطقی این ۲ رکن، "اجرا" هم تحت تأثیر قرار خواهد گرفت و اصلاح خواهد شد.

متأسفانه در حال حاضر شکافی عمیق بین برنامه‌های تربیتی و درسی موجود با الگوی نظری تحول‌آفرین در زیرنظام برنامه درسی (ص ۳۷۲ تا ۳۷۵ مبانی نظری تحول) و چرخش‌های تحولی به ویژه دلالت‌های آن در زیرنظام برنامه درسی (ص ۴۱۵ تا ۴۱۷) و نیز ویژگی‌ها، اصول ناظر بر برنامه‌های درسی و تربیتی، رویکرد و جهت‌گیری کلی، و الگوی هدف‌گذاری مذکور و مصوب در سند برنامه درسی ملی (مصوب ۱۳۹۲) وجود دارد که بدون بازطراحی اساسی برنامه درسی و تربیتی دوره‌های تحصیلی، پیاده‌سازی آن غیرممکن خواهد بود.

کاستی‌های کنونی:

مهم‌ترین خلأها و کاستی‌های قوارة کلی برنامة فعلی دوره‌های تحصیلی که در همه دوره‌ها وجود دارد عبارت است از:

عدم توجه کافی به برخی از ساحت‌های مهم تربیتی از قبیل ساحت تربیت اخلاقی، تربیت هنری، تربیت زیستی و بدنی و ...

بی‌توجهی به تفاوت‌های منطقه‌ای و جغرافیایی در طراحی و تدوین برنامه درسی

عدم استفاده از محیط‌های یادگیری متنوع، جذاب و اثربخش

ضعف کارآمدی شیوه‌های ارزشیابی و عدم توجه به دلالت‌های زیرنظام پژوهش و ارزشیابی ...

تلقی فوق برنامه (به‌معنای حاشیه‌ای بودن) از برنامه‌های ویژه پرورشی از قبیل بازدید، اردو، ....

عدم توازن و تناسب مواد درسی و نیازهای دانش‌آموزان

غفلت از حوزه‌های تربیت و یادگیری بسیار مهمی همچون آداب و مهارت‌های زندگی، مدیریت خانواده، کار و فناوری و ...

حفظ‌محوری در ارزشیابی و حاکمیت سخت رقابت‌های فردی

عدم رعایت تلفیق و یکپارچگی برنامه‌ها

کتاب‌محوری به جای بسته‌های تربیت و یادگیری

عدم توجه به فراگیران و متربیان به عنوان عنصر فعال، کنشگر در تربیت و تحصیل

عدم بهره‌برداری از تنوع محیط‌ها و فرصت‌های تربیتی و یادگیری

بی‌توجهی به نیازهای ویژة محلی و منطقه‌ای و عدم مشارکت‌پذیری در طراحی و تولید محتوای تربیتی و درسی

بایستگی‌ها:

تغییراتی که در بازطراحی برنامه درسی و تربیتی دوره‌ها باید رخ دهد، شامل همة ابعاد اهداف، محتوا، اجرا و ارزشیابی می‌گردد. البته اهداف مصوب شورای عالی آموزش و پرورش تا حد زیادی تغییر اهداف را تأمین کرده است هرچند وجود برخی کاستی‌ها و خلأها در اهداف مصوب، بازنگری و اصلاح آن را ایجاب خواهد کرد.

اما دو بعد "محتوا" و "ارزشیابی" باید محور اصلی تغییرات باشد، چرا که اصلاح اجرای برنامه درسی و تربیتی در سطح استان، منطقه و مدرسه عمدتاً تابع تغییرت و اصلاحات در "محتوا" و "ارزشیابی" است.

بخشی از این بایستگی‌ها، عام است و شامل همه دوره‌های تحصیلی و شاخه‌ها و رشته‌ها می‌گردد و برخی، خاص هر دوره می‌باشد، که ذیلاً به اهم بایستگی‌های مشترک و عام اشاره می‌شود.

۱- شفاف‌سازی هویت دورة تحصیلی و اهداف آن

۲- نهادینه‌سازی و تعمیم «برنامه ویژه مدرسه» در دوره‌های تحصیلی به‌ عنوان بخشی از زمان رسمی و اصلی آموزش و تربیت.

۳- ایجاد توازن در سه وجه تجویزی، نیمه تجویزی و غیرتجویزی برنامه‌های درسی و تربیتی

۴- مشارکت آموزش و پرورش استان‌ها و مناطق در طراحی بخشی از برنامه درسی و تربیتی و تولید بسته‌های یادگیری

۵- طراحی بسته‌ یادگیری مطلوب با ترکیبی متوازن از کتاب، فیلم آموزشی، نمایش، فعالیت‌های گروهی و بازدید

۶- حذف یا کاهش حداکثری نقش کتاب دانش‌آموز در برخی از حوزه‌های تربیت و یادگیری از قبیل آداب و سبک زندگی، تفکر و حکمت، کار و فناوری... و به جای آن طراحی و تولید بستة‌ یادگیری یاددهی برای معلمان، مربیان، دبیران، مدیران و مشاوران و ...

۷- متناسب‌سازی بسته‌های تربیت و یادگیری با فعالیت‌ محوریِ متربیان بجای انفعال و روش‌های خشک

۸- تأمین زمینه حداکثر مشارکت استان‌ها و نیز نهادها، مراکز و انجمن‌های توانمند و ذیصلاح و سازمان‌های غیردولتی در تولید بسته‌های تربیت و یادگیری (براساس طرح‌و‌اره‌ها و برنامه درسی و استانداردهای مصوّب)

۹- به رسمیت شناخته‌شدن نقش مدرسه در تأمین و تولید بخشی از برنامه درسی براساس اسناد تحولی

متأسفانه در حال حاضر، رویکرد غالب در سنجش‌ها و آزمون‌ها و به ویژه آزمون کنکور و برخی آزمون‌های داخلی آموزش و پرورش برای مدارس خاص و تیزهوشان و حتی آزمون‌های سطح کلاس و مدرسه، شکاف عمیقی با وضع مطلوب دارد لذا علاوه بر موارد فوق در بازطراحی برنامه درسی دوره‌ها در بعد ارزشیابی، چرخش‌های مهمی باید رخ دهد که عبارت است از:

۱- تبدیل رقابت فردی و تنش‌زا به "رفاقت جمعی و تعالی‌بخش"

۲- توجه به "کسب شایستگی‌ها در تمام ساحت‌های تربیت" به جای "انباشت اطلاعات و حافظه‌محوری"

۳- به حداقل رساندن "کنترل بیرونی" و تبدیل آن به "خویشتن بانی"

۴- فاصله گرفتن از "یادگیری موضوعات " و نزدیک شدن به "فرایند دستیابی به توانمندی‌های مهارتی"

اگر در بازطراحی برنامه درسی و تربیتی دوره‌ها، نظام و فرایندها و روش‌های ارزشیابی به این چرخش‌ها نائل شود، تحول مطلوب رخ خواهد داد و آثار و پیامدهای زیانبار اجتماعی، تربیتی و روانی کنونی آزمون‌های گوناگون و بیش از همه آزمون کنکور کاهش خواهد یافت.

بازطراحی برنامه درسی و تربیتی دورة دوم متوسطه نظری همزمان با بازطراحی دورة اول ابتدایی

بازطراحی اساسی برنامة درسی و تربیتی دورة دوم متوسطه در هر سه شاخة نظری، فنی و حرفه‌ای و کاردانش، مستلزم اجرای برنامة درسی و تربیتی جدید و بازطراحی شدة دوره‌های قبلی است، ولی از آن جا که تا دستیابی به آن مرحله، حداقل یازده سازمان زمان باید سپری شود، لذا می‌توان همزمان با بازطراحی برنامة تربیتی و درسی دوره سه ساله اول ابتدایی، به عنوان یک اقدام کلانِ تحولی، با لحاظ برنامه‌های درسی و تربیتی کنونی، برنامة دورة دوم متوسطه را در راستای اصلاح عناوین، زمان، کیفیت اجرا، ارزشیابی و ... مورد بازنگری قرار داد و به عنوان یک مرحلة میانی، آن را بازطراحی کرد. این بدین معنی است که دانش‌آموزان فارغ‌التحصیل نهم متوسطه، با برنامة تربیتی و درسی متفاوتی در هر سه شاخه ادامه تحصیل خواهند داد و برخی آسیب‌ها و چالش‌های فعلی، می‌تواند سریع‌تر برطرف گردد. بدیهی است بازطراحی نهایی این دوره، پس از بازطراحی دوره‌های قبلی و اجرای آن باید انجام پذیرد.

در این مرحله، آسیب‌ها و بایستگی‌های ذیل برای بازطراحی شاخه‌های فنی و حرفه‌ای و کاردانش باید مدنظر قرار گیرد:

۱- غفلت از عام‌گرایی در رشته‌های فنی و حرفه‌ای

۲- عدم تناسب زمان تحصیل با نیازها و استانداردهای واقعی

۳- تکرار ملال‌آور و مضرّ برخی مواد درسی عمومی که قاعدتاً تا پایة نهم دانش‌آموزان گذرانده‌اند

۴- تمرکز بر شایستگیِ صرفاً علمی و فنی و بی‌توجهی به سایر شایستگی‌های پایه

بایستگی‌ها:

۱- شفاف‌سازی اهداف شاخة فنی و حرفه‌ای و تمایزات آن با شاخه کاردانش

۲- زمینه‌سازی برای توسعة حداکثری رشته‌های کاردانش متناسب با نیاز بازارکار و تقاضای کارفرمایان

۳- زمینه‌سازی برای توسعة مشارکت حداکثری بخش‌های صنعت، کشاورزی، خدمات و ... در توسعه و کارآمدسازی شاخه فنی و حرفه‌ای

۴- تبدیل برنامه درسیِ مبتنی بر "متن" به برنامه درسی مبتنی بر "مهارت و توانمندی عملی"

۵- پیرایش و هَرَس برنامه درسی فعلی و تمرکز بر محتوای ناظر به اهداف شاخه‌های فنی و حرفه‌ای و کاردانش

۶- تحقق نگاه یکپارچه و تلفیقی و نیز رویکرد عام‌گرایی

۷- تأکید بر محتوای دارای حداکثر اشتراک در فنی و حرفه‌ای و حداکثر تخصص‌گرایی در کاردانش

۸- واگذاری حداکثری اجرای شاخه کاردانش به مراکز تولیدی، صنعتی، کشاورزی، خدماتی و ... به خصوص شرکت‌های دانش‌بنیان ضمن اتخاذ سیاست‌ها و فرایندهای تشویقی و حمایتی

ملاحظات اجرایی:

طبعاً بازطراحی برنامه درسی و تربیتی دوره‌های تحصیلی در راستای رفع آسیب‌ها و تحقق بایستگی‌های فوق، الزامات و پیش‌نیازهایی را ایجاب می‌کند که دو مورد از مهّم‌ترین آن‌ها، عبارت است از:

۱- هم‌زمان با بازطراحی و معماری مجدد برنامه درسی و تربیتی دوره‌های تحصیلی، متناسب‌سازی و بازطراحی ساختار نیروی انسانی، فضای آموزشی و تربیتی، تجهیزات، مدیریت، ضوابط و مقررات اداری، مالی، انضباطی و ... براساس دلالت‌های زیرنظام‌های مدیریت، منابع انسانی و فضا و تجهیزات

۲- توانمندسازی مدیریت و کادر آموزشگاه (دبستان/ دبیرستان/ هنرستان) برای مشارکت فعال در برنامه‌ریزی درسی و تربیتی مدرسه در بخش غیرتجویزی و توجه به محوریت مدرسه در اختیارات و مسئولیت‌ها، در چارچوب شاخص‌های "مدرسه زندگی" و دلالت‌های سند تحول و برنامه درسی ملی

سازمان پژوهش با رعایت اصول علمی و با مشارکت همه مراجع و بخش‌های ذینفع و ذیصلاح در طراحی این دوره‌ها و طی مراحل تصویب آن در مراجع قانونی و برنامه‌ریزی برای اجرای تدریجی آن، باید بتواند رسالت خود را در این باب به سرانجام برساند.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار