تلویزیون و نقش تربیتی آن

تهران (پانا) - اهمیت تلویزیون به عنوان یک ابزار آموزش مستقیم، با افزایش سن افراد و ورود به مقاطع تحصیلی بالاتر، سیر نزولی می‏‌یابد.

کد مطلب: ۱۰۲۹۶۴۴
لینک کوتاه کپی شد
تلویزیون و نقش تربیتی آن

این روزها که اپیدمی کرونا و تعطیلی مدارس کودکان و نوجوانان و والدین آنها را برای مدت‌هایی طولانی خانه‌نشین کرده و حضور برنامه‌های تلویزیونی در اوقات فراغت افراد پررنگ‌تر از همیشه شده است، بار دیگر آراء موافق و مخالف بسیاری درباره نقش تلویزیون بر افراد خصوصا کودکان و نوجوانان مجال طرح و توجه یافته اند.

باتوجه به ضرورت استفاده از آموزش‌های غیرحضوری که برای جبران تعطیلی کلاس‌های درس برای پایه‌های مختلف تحصیلی تولید می‌شوند و در دسترس دانش‌آموزان قرار می‌گیرند، نقش آموزشی تلویزیون، به عنوان فراگیرترین ابزار ارتباطی، بیش از پیش مورد بحث و کنکاش قرار گرفته است.

به عقیده بعضی صاحب‌نظران، تلویزیون به عنوان یکی از مهم‌ترین ابزارهای ارتباط جمعی در عصر حاضر از این نظر منحصربفرد است که امکان تماس افراد با واقعیاتی را فراهم می‏‌کند که دسترسی به آنها برای عموم میسر نیست.

این ابزار قدرتمند ارتباطی، به دلیل ویژگی‌های منحصر به فرد خود، قادر است پیام‌های تصویری را به دورترین نقاط منتقل کند و تعداد بیشماری از افراد را در سراسر دنیا مورد خطاب قرار دهد. تلویزیون به عنوان یک ابزار مهم ارتباطی می‌‏تواند در هشیارسازی، سازماندهی، سیاسی‏‌گری و تکنیک‏‌دهی نقش مهمی داشته باشد. تأثیر پیام این ابزار قدرتمند بر افکار عمومی و عملکرد آن را، به‌ویژه از نظر تربیتی و جامعه‏‌پذیری نباید از نظر دور داشت.

تلویزیون و یادگیری کودکان

ویلبر شرام (۱۹۹۷) عقیده دارد که یادگیری از طریق تلویزیون، اغلب امری تصادفی است؛ یعنی فرد هنگام تماشای تلویزیون برای سرگرمی و تفریح، بدون آنکه در پی کسب معلومات باشد، مطالبی را ناخودآگاه می‌‏آموزد.

اکثر بینندگان معمولاً به دلیل کسب آگاهی و معلومات به تماشای تلویزیون نمی‌نشینند؛ به‌ویژه درصد کودکانی که منظور آنها از تماشای تلویزیون کسب معلومات باشد، بسیار ناچیز است. مثلاً کمتر کودکی را می‌‏توان یافت که در سنین اولیه دبستان به تماشای یک کنفرانس مطبوعاتی یا برنامه آموزشی علاقه‏‌مند باشد.

نکته مهم دیگر این است که رابطه میان تلویزیون و مخاطب، یک رابطه یک‏‌سویه است و در این فرآیند پیام‌‏رسانی، تعیین نوع پیام‌ها و آگاهی‌‏ها در اختیار فرستنده است و گیرنده پیام، به گونه‏‌ای خنثی و منفعل آن را دریافت می‌‏کند. در این زمینه نمی‏‌توان تهیه‏‌کنندگان برنامه‏‌ها را مورد انتقاد قرار داد؛ زیرا آنها به دلیل محدودیت زمانی و ضرورت تغییر صحنه‌‏ها و برنامه‌‏ها نمی‏‌توانند انتظارات همه مخاطبان را برآورده کنند.

تحقیقات نشان داده است که اهمیت تلویزیون به عنوان یک ابزار کمک آموزشی، با افزایش سن افراد و ورود به مقاطع تحصیلی بالاتر، سیر نزولی می‌‏یابد. به طورکلی برای افرادی که سطح معلومات و اطلاعات بالایی ندارند، تلویزیون در نقش خودآموز عمل می‏‌کند و در یادگیری آنان مفید و مؤثر است.

درباره یادگیری از طریق تلویزیون انتقاداتی نیز مطرح شده است. برخی عقیده دارند که یادگیری از این طریق، فرصت کافی در اختیار مخاطب نمی‏‌گذارد تا با تفکر و تأمّل و درک کامل، مطالب را به هم مرتبط و مطالب پیشین را بازخوانی و بازشناسی کند.

در این نوشتار بخشی از مقاله «تلویزیون و آثار تربیتی آن» نوشته سید احمد بیان معمار مندرج در سایت پژوهش‌های فلسفی-کلامی استفاده شده است.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار