روایتی از اردوی دانشآموزی «تمشک» در یک روز برفی
تبریز (پانا) - سومین روز اردوی تمشک سازمان دانشآموزی استان آذربایجان شرقی با حضور ۳۰۰ دانشآموز دختر و در یک روز سرد برفی به استقبال زمستان رفت.
امروز روز برفی و خاصی بود. صبح وقتی از خواب بیدار شدم، برف بر روی زمین نشسته بود و درختان با پوششی سفید و زیبا تزیین شده بودند. هوا سرد بود اما دلانگیز و پر از تازگی. دانشآموزان کلاس به اتفاق معلمان برای یک اردوی یک روزه به اردوگاه نزدیک شهر آمده بودند.
در ساعت ۸ صبح، همه در مدرسه جمع شدند. هیجان و شادی در چهرههای بچهها روشن بود. با یک اتوبوس بزرگ به سمت اردوگاه حرکت کردیم. در طول راه، دربارهی برف و زیباییهای آن صحبت میکردیم. برخی از بچهها در حال شوخی و خنده بودند و بعضی دیگر در فکر ساختن آدم برفی.
وقتی به مقصد رسیدیم، برف بیشتر جلوه میکرد. همه از اتوبوس پیاده شدیم و به سمت فضای بسته اردوگاه رفتیم و با استقبال مربیان و عوامل اجرایی اردو با صبحانه از ما پذیرایی شد.
در حالی که ذوق اردو داشتیم، آقای علیزاده رییس سازمان دانشآموزی به ما یادآوری کرد که این اردو نه تنها برای تفریح بود، بلکه فرصتی برای یادگیری و مهارتآموزی نیز به شمار میرفت. او درباره اهمیت نظم و انظباط صحبت کرد و از ما خواست در این اردو همکاری و مشارکت را تمرین کنیم.
بعد از صبحانه مربی اردویی که به اسم آقای بیانی خطاب میشد دستهای شادی را برای ما اجرا کرد و با کلام طنز خود شور و شادابی خاصی به فضای اردوگاه دادند.
نزدیک ۳۰۰ دانشآموز دختر از مدارس مختلف دوره اول و دوم در این سالن حضور داشتند و برای ادامه به فضای باز رفتیم و از محوطه اردو بازدید شد. تقریبا در وسط اردوگاه بساط ورزش و تفریح همچون منچ، دارت، فوتبال دستی و والیبال و هندبال براه بود و هیجان مسابقه طنابکشی هم فضای سرد و یخبندان اردوگاه را گرم کرده بود.
در ساعت ۱۲ وقت نماز و ناهار رسید. بعد از اقامه نماز جماعت، با پذیرایی مفصلی در حالی که غذا میخوردیم، به شادی و خنده ادامه میدادیم و در مورد بهترین لحظات روز صحبت میکردیم.
دقایقی بعد با اینکه ساعتها از زمان اردو گذشته بود با ذوق و اشتیاق زیاد منتظر برنامههای بعدی بودیم که باز هم در سالن کلاسهای جذاب توسط پلیس فتا اجرا شد و کلی اطلاعات مفید و نکات سایبری یاد گرفتیم.
آفتاب به آرامی در آن یخبندان گرمای دلچسبی را تلالو میکرد و گرمش فضای برفی را فراهم کرده بود.
قبل از اینکه به سمت بازگشت برویم، دقایقی را به عکاسی اختصاص دادیم. عکسهایی دستهجمعی با لیوانهای رنگارنگی که هدیه شده و بر روی آن خاطره خوش تمشک نقش بسته بود. این لحظهها ثبت خواهند شد و خاطرهای شیرین برای همیشه باقی میماند.
با پایان روز، به سمت اتوبوس برگشتیم. در راه بازگشت، همه از روزی که داشتیم صحبت میکردند و احساس خوشحالی میکردند. این اردو نه تنها فرصتی برای تفریح بود، بلکه یک روز فراموشناشدنی در دل طبیعت و در کنار دوستان با کمک معلمانمان بود.
به خانه که رسیدم، حس میکردم که این روز برفی یکی از بهترین روزهای زندگیام بود. روزی پر از نشاط، یادگیری و دوستی.
ارسال دیدگاه